نویسنده = عادل آذر

طراحی مدل اجرای استراتژی ادغام سازمان‌های دولتی ایران

دوره 23، شماره 2، تیر 1398، صفحه 151-181

اسماعیل جلیلی؛ اصغر مشبکی؛ سید حمید خدادادحسینی؛ عادل آذر

چکیده یکی ‌‌‌از‌ تـحوّلات نظام اداری کشور در سال‌های اخیر شناسایی‌ ادارات، نهادها و سازمان‌ها با خدمات مشابه‌ و حذف‌ فعالیت‌های‌ موازی دستگاه‌های مـتعدد و سـپردن آن بـه یک سازمان یا به‌ عبارتی ادغام چند اداره‌ و سازمان در یک مجموعه می‌باشد. هرچند انجام این امر بـا هدف تحرک و پویایی سازمان جدید در ارائه‌ خدمات‌ بهتر یا تولید مطلوب‌تر صورت مـی‌گیرد، اما در مدت زمانی که مـراحل ادغـام طی می‌شود، کارکنان و سازمان‌های در حال ادغام را در‌هاله‌ای از ابهام و نگرانی فرو می‌برد. در این راستا مطالعه حاضر به منظور شفاف سازی ادغام با تأکید بر سازمان‌های دولتی صورت گرفته است. پژوهش حاضر از نظر رویکرد، پژوهش کیفی است که از استراتژی تئوری داده بنیاد و همچنین از طرح نظام مند اشتراس کوربین استفاده شده است . به منظور گردآوری داده ها با 18 خبره علمی - حرفه ای سازمانی شامل متولیان و صاحب نظران در امر ادغام سازمان‌های دولتی مصاحبه های باز صورت گرفت. طبق دستور العمل کدگذاری باز و محوری در قالب 20 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی مفهوم سازی شده است. مدل اجرای استراتژی ادغام به تبیین عوامل مؤثر بر اجرای موفق استراتژی ادغام و همچنین نحوه تعامل آنها با یکدیگر می پردازد. بطوری که اجرای موفق استراتژی ادغام تابعی از بستر زمینه سازهای ادغام به عنوان شرط علّی رخ داد ابعاد عملی ادغام بوده ، توانمدی و سالم سازی به همراه عوامل درون سازمانی و ثبات نسبی بستر حاکم منجر به پیامد نهایی یعنی چابکی دستیابی به اثربخشی و کارایی دولت می شود.

ترکیب روش‌شناسی سیستم‌های نرم و نگاشت‌ شناختی فازی و تاپسیس سلسله مراتبی فازی

دوره 22، شماره 1، خرداد 1397، صفحه 299-322

سیدفاضل موسوی؛ عادل آذر؛ علی رجب زاده؛ آمنه خدیور

چکیده بودجه‌ریزی بر مبنای عملکرد یکی از کلیدی‌ترین عوامل کارایی در سازمان‌‌های امروزی است. از نظر اقتصادی فلسفه وجودی بودجه ناشی از وجود نوعی تناقض کلی است که در هر جامعه‌ای وجود دارد و به طور کامل علم اقتصاد را پدید آورده است.عدم شناخت و ساختاردهی مسأله بودجه یکی از مشکلات عملیاتی شدن بودجه‌ریزی بر مبنای عملکرد در سازمان‌ها از دید صاحبان نظر است؛ بنابراین در این تحقیق بر آن شدیم تا از روش‌شناسیسیستم‌های نرم برای رویارویی با مسائل بودجه‌ریزی استفاده شود که دارای اجزای اجتماعی، سیاسی و انسانی است. در این متدولوژی مشکل جزئی از یک سیستم و نه یک مشکل منفرد بررسی می‌شود. پس از ساختاردهی به مسأله و شناسایی ترجیحات خبرگان با استفاده از مدل سلسله مراتبی فازی خوشه‌ای پیشنهاد شده به شبیه‌سازی اوزان شاخص‌ها و الویت‌بندی استان‌های کشور با تاپسیس فازی پرداخته شد. با ترکیب این دو رویکرد برنامه‌های سازمان تأمین اجتماعی در سه زمینه بیمه، درمان و سرمایه‌گذاری الویت‌بندی شدند. نتایج خلاء ایجادشده را روشن و مسیر را برای تخصیص بودجه ‌به استان‌های کشور هموار ساخت.

بودجه‌ریزی بر‌ مبنای عملکرد استوار- فازی رویکردی تعالی‌محور در مدل‌سازی بودجه بیمارستان‌ها

دوره 21، شماره 2، شهریور 1396، صفحه 179-198

محمد ولی پور خطیر؛ عادل آذر؛ محمدرضا امینی

چکیده لزوم تغییر ساختار بودجه‌ریزی از برنامه‌ای به عملکردی سبب شد تا مطالعات بسیاری درپی ‏الزامات این تغییر صورت پذیرد. با بررسی ادبیات موضوع مدل بودجه‌ریزی که در آن عملکرد ‏به مفهوم تعالی و کارایی وجود داشته باشد مشاهده نشد. از این‌رو ایده اصلی این ‏تحقیق در ارائه مدل بودجه‌ریزی بر مبنای عملکرد به گونه‌ای است که ضمن در نظر داشتن ‏سیاست‌های کلی دانشگاه علوم پزشکی تهران در تخصیص بودجه به بیمارستان‌های ‏زیرمجموعه، تعالی و کارایی بیمارستان‌ها را نیز در نظر بگیرد و از سوی دیگر از کارایی مدل‌های ‏ریاضی در تخصیص بودجه استفاده کند. مدل تعالی ‏EFQM‏ مبنای ارزیابی تعالی ‏بیمارستان‌ها قرار گرفت و به‌ منظور خوشه‌بندی بیمارستان‌ها در سطحی بالاتر، بیمارستان‌ها بر‏اساس شباهت در ابعاد تعالی خوشه‌بندی شدند و برای ارزیابی کارایی بیمارستان‌ها نیز از مدل ‏متعارف تحلیل پوششی داده‌ها استفاده شد.‏ در راستای محقق شدن هدف اصلی تحقیق یعنی اثربخشی تخصیص بودجه به بیمارستان‌ها، ‏ابتدا مدل قطعی بودجه‌ریزی بر مبنای عملکرد با شش آرمان (تعالی، کارایی و ضریب اشغال تخت هر یک ‏در دو سطح متوسط خوشه و درون خوشه) طراحی شد و سپس با هدف پاسخ‌گویی بهتر در مواجه با شرایط نامطمئن، این مدل با بهره‌گیری از مباحث فازی و ‏استواری، استوار گردید، ‏همچنین برای تحلیل دقیق‌تر قابلیت‌ مدل‌های استوار از شبیه‌سازی مونت کارلو استفاده شد‎‎که نتایج نشان از قابلیت بسیار بالای مدل استوار- فازی نسبت به مدل قطعی در پاسخ‌گویی به ‏عدم قطعیت موجود در پارامترهای مسأله دارد.‏

واکاوی تقابل در برداشت از میدان مشترک گازی ایران و قطر با رویکرد تئوری درام

دوره 20، شماره 3، مهر 1395، صفحه 25-51

حسن محمدی؛ سعید نجفی توانا؛ عادل آذر

چکیده مدلسازی و تحلیل تعارض از منظر رشته های گوناگونی صورت گرفته است. روشهای مبتنی بر متاگیم از جامع ترین مدلهایی است که برای مدلسازی و تحلیل تعارض مورد استفاده قرار گرفته است. مرور ادبیات پژوهش حاکی از آنست که در میدان مشترک گازی ایران و قطر، وجود منفعت مشترک و عدم وجود تعادل در قدرت طرفین باعث ایجاد تعارض بین دو کشور شده است. همچنین تاکنون مطالعه جدی در زمینه‌ی ابعاد دخیل در این تعارض انجام نگرفته است. در این پژوهش به منظور شناسایی مسائل موجود از تحلیل تقابلی و رویکرد تئوری درام بهره گرفته شده است. بدین منظور بر اساس اطلاعات جمع آوری شده حاصل از مصاحبه ها چارچوبی ارائه شده است که عوامل موثر در میدان مشترک بین ایران و قطر را نشان میدهد. اگرچه یافته های پژوهش حاکی از عدم امکان مذاکره در شرایط فعلی میباشد، اما وضعیت مثبتی را برای طرف ایرانی در آینده پیش بینی کرده است. این پژوهش یک استراتژی مناسب نیز پیشنهاد میکند که علاوه بر مرتفع کردن تعارض بین ایران و قطر، تسهیل ایجاد یک همکاری ثمربخش بین دو طرف را نیز در پی دارد.

طراحی مدل ریاضی یکپارچه برای زنجیره تأمین با حلقه بسته

دوره 20، شماره 1، فروردین 1395، صفحه 1-32

علی رجب زاده قطری؛ محمدرضا امینی؛ عادل آذر؛ مریم کولیایی

چکیده دنیای امروزی بیشتر از هرزمانی رقابتی شده است و صنعت به‌طور فزاینده‌ای به مدیریت زنجیره تأمین به‌عنوان یک سلاح رقابتی می‌نگرد؛ بنابراین به‌منظور بقا در چنین محیط رقابتی برای سازمان‌های با کالای قابل بازیافت، مدیریت زنجیره تأمین با حلقه بسته به مسئله‌ای ضروری تبدیل‌شده است. به‌عبارت‌دیگر، عواملی هم چون افزایش رقابت بین سازمان‌ها و کاهش هزینه‌ها در کنار مقررات و قوانین دولتی و افزایش آگاهی عمومی توجه مشتریان و سازمان‌ها را به مسائل بازیافت جلب نموده است. هدف این پژوهش ارائه یک روش یکپارچه برای زنجیره تأمین با حلقه بسته است که شامل دو مرحله است. در مرحله اول، چارچوبی برای معیارهای انتخاب تأمین‌کننده و پیمانکار در زنجیره‌های معکوس پیشنهاد می‌شود. به‌علاوه، از روش فازی برای ارزیابی آن‌ها بر اساس معیارهای کمی و کیفی استفاده‌شده است. خروجی این مرحله ارزش هر یک از تأمین‌کننده‌ها و پیمانکارها برحسب قطعات است. در مرحله دوم یک مدل برنامه‌ریزی خطی چندهدفه عدد صحیح مختلط چند دوره‌ای ارائه می‌شود به‌طوری‌که انتخاب تأمین‌کننده و تخصیص کالا به آن‌ها (تصمیمات استراتژیک)، انتخاب پیمانکار و تخصیص کالا به آن‌ها (تصمیمات تاکتیکی) و تعداد بهینه قطعات و محصولات در CLSC (تصمیمات عملیاتی) را تعیین کند. توابع هدف به ترتیب حداکثر کردن سود، حداقل کردن هزینه کارخانه و هزینه نگهداری موجودی سطح اطمینان قطعات و همین‌طور حداکثر ساختن ارزش تأمین‌کننده‌ها و پیمانکاران است و تابع هدف دیگر مربوط به تخصیص کالا بین پیمانکاران یا انجام کار بازیافت توسط خود کارخانه است.

نگاشت نقشه پایش فرایند کیفیت اقلام آماری مرکز آمار ایران با رویکرد تحلیل و توسعه گزینه های استراتژیک (سودا)

دوره 19، شماره 4، اسفند 1394، صفحه 1-20

سعید نجفی توانا؛ حسین قربانی؛ عادل آذر

چکیده کیفیت‌ مفهومی است که براساس دیدگاه ها نیازها وترجیحات کاربران تعیین می‌شود. ازاین رودربین گرو ه‌های مختلف کاربران معانی مختلفی دارد. منظورازکیفیت داده ها وآمارها درجه یامیزان اطمینان به مناسب‌بودن ازآنها برای رفع نیاز کاربران ورسیدن به اهداف تعیین شده درآمارگیری است. این تعریف کامل ترازتعریفی است که درگذشته تحت عنوان درستی آمارها بکار می‌رفت زیرا حتی درصورت درست بودن آمارها نمی توان ازمطلوبیت کیفیت آنها اطمینان یافت. به بیانی دیگر کیفیت آمارها مفهومی چند بعدی است که همه ابعاد آن با هم در ارتباط‌اند و درستی تنها یکی ازابعاد آن و شاید مهمترین بعدآن محسوب می شود. تمام ابعادکیفیت دارای اهمیت‌اند اما در اغلب آمارگیری‌ها باتوجه به منابع مالی وامکانات محدود بدست‌آوردن آمارهایی با بهترین سطح کیفیت درتمام ابعاد آن تقریبا غیرممکن است. دراین تحقیق براساس رویکرد سودا مولفه‌های فرایند کیفیت اقلام‌ آماری ازجهات ودیدگاه‌های مختلف به منظور ساخت دهی به مسئله موردپایش قرارمی‌گیردکه مبنای پایش, مطالب علمی مستندو مصاحبه‌های عمیق ونیمه ساختار یافته باخبرگان صاحب نظردر زمینه کیفیت اقلام آماری مرکزآمارایران است . سعی محقق این است که از تجمیع تمامی نظرات این صاحب‌نظران, ارتباط بین کیفیت اقلام آماری بامولفه‌های آن وعوامل تاثیرگذاربرآن راساخت‌دهی کند. بعدازمشخص شدن نقشه پایش فرایندکیفیت اقلام آماری, سطح بندی کیفیت اقلام, اجزای آن وهمچنین ارتباط بین مولفه‌ها وعوامل تاثیرگذاربرآن مشخص می‌گردد.

استفاده از روش‌شناسی سیستم‌های نرم برای ساختاردهی به مسئله مراقبت در برابر مواجهات شغلی سرطانزا؛ مورد مطالعه: صنایع نفت

دوره 19، شماره 3، مهر 1394، صفحه 167-190

علی رجب زاده قطری؛ عادل آذر؛ بهروز زارعی؛ رامین سپهری‌راد

چکیده صنعت نفت ایران از نقطه نظر مزایای شغلی همواره جزء بهترین سازمان ها در ایران بوده است، اما مواجهات شغلی (قرار گفتن در معرض آلاینده‌ها) که زمینه‌ساز بیماری‌های مزمن مثل سرطان است، در محیط کاری کارکنان عملیاتی این صنعت زیاد است. وزارت نفت ایران دارای سازمانی با عنوان بهداشت و درمان بوده که کارکنان رسمی صنعت را تحت پوشش کامل بیمه خدمات درمانی قرار داده است. این سازمان در کنار واحدهای HSE نقش تعیین‌کننده‌ای در سلامت و ایمنی شغلی کارکنان ایفا می‌کنند، اما هیچ ساختار و سیستم اطلاعاتی منحصر به فردی برای پیشگیری و مراقبت از سرطان شغلی وجود ندارد. از طرفی اهمیت بیماری سرطان، بار منفی روانی آن و هزینه‌های بالایی که برای درمان مبتلایان صرف می شود، از نظر وزارت نفت بسیار مهم تلقی می‌شود. هدف از این مطالعه بررسی ساختار و شناخت چارچوب سیستمی برای مراقبت در برابر سرطان شغلی در کارکنان صنعت نفت ایران می‌باشد. به دلیل وجود پیچیدگی‌های پویای مسئله (ماهیت چند عاملی سرطان، تأثیر همزمان عوامل و تأخیر زمان مواجهه تا بروز بیماری) و نیز پیچیدگی‌های رفتاری آن (وجود ذینفعان و نقش‌آفرینان متعدد) برای مطالعه وضع موجود از روش‌شناسی سیستم‌های نرم استفاده شده است. در این راستا تصویر غنی وضع موجود، تحلیل کاتوو (CATWOE) و تعریف ریشه‌ای با توافق و تأیید مالک مسئله و از راه برگزاری جلسه‌های متعدد با ذینفعان آن- گاهی اوقات با دیدگاه‌ها و منافع متعارض-حاصل شده است که نشان می‌دهد سیستم مراقبت با لحاظ کردن شرایط دنیای واقعی چگونه باید باشد. نتایج نشان می‌دهد که برای بهبود وضعیت مسئله باید در سیستم‌های اطلاعاتی نقش‌آفرینان (بهداشت حرفه‌ای و سلامت کار از یک‌سو و بیمارستان‌ها و سازمان بازنشستگی از سوی دیگر) تغییراتی با تأکید بر شناسایی و تحلیل عوامل سرطانزا و جمع‌آوری اطلاعات بیماران مبتلا اعمال کرد.

نقشه راه اجرای استراتژی در سازمان‌های عمومی با رویکرد سیستم مداخلات جامع

دوره 19، شماره 2، شهریور 1394، صفحه 1-29

عباس مقبل؛ عادل آذر؛ آمنه خدیور؛ منصوره زارع زاده

چکیده باتوجه به افزایش پیچیدگی و تنوع مسائل استراتژیک در سازمان‌های امروزی، لاجرم مدل­های تحلیل و تصمیم‌گیرینیز بایستی جهت مواجهه با این پیچیدگی توسعه پیدا کند. نظر به­این مسئله، این مقاله درپی بهره‌گیری از روش‌های جامع­نگر سیستمی که دارای قابلیت خوبی در حل مسائل پیچیده و پویا هستند، برای جاری­سازی استراتژی­های سازمانی و پاسخگویی به برخی از نارسایی‌های موجود در روش‌ها و مدل­های اجرای استراتژی می‎باشد. باتوجه به اینکه هریک از متدلوژی­های سیستمی دارای محدودیت­هایی هستند، متامتدلوژی «سیستم مداخلات جامع» به‎دلیل تمامیت آن و قابلیت بهره­گیری از ترکیب متدلوژی­­ها، برای تدوین نقشه‏راه اجرای استراتژی انتخاب شده‎است. نقشه‏راهپیشنهادی، بابکارگیری متدلوژی‎های سیستمی، ضمن بسترسازی فرهنگی و یادگیری استراتژی در سازمان­، فرآیند اجرا و بخشی از تدوین و ارزیابی استراتژی­ها را روش­مند ساخته­است. همچنین‌این نقشه‏راه از طریق برقراری اجماع میان ذی‌نفعان و مجریان استراتژی به­آرامی توانسته فاصله میان لایه­های استراتژیک و عملیاتی را در سازمان ­کاهش‎دهد. برطبق مراحل پیاده‏سازی متامتدلوژی، ابتدا موانع اجرای استراتژی در سازمان­های عمومی بررسی‎شده، سپس دو متدلوژی پویایی‏های سیستم و متدلوژی سیستم­های نرم به­عنوان متدلوژی­های غالب انتخاب‌شده، بدین­صورت که با استفاده از متدلوژی سیستم­های نرم، استراتژی‎های عملیاتی استخراج‌شده و با کمک متدلوژی پویایی‌های سیستم،اولویت‎بندی استراتژی‏ها و تخصیص منابع انجام‎شده‏، در مرحله آخر با پیاده­سازی متدلوژی سیستم‎های نرم در یک سازمان عمومی، متامتدلوژی اجرا و گام‏های اولیه نقشه‎راه استخراج شده­­است. درپایان نقشه­راه اجرای استراتژی در طی ده گام و دو اقدام اصلی ارائه و به اعتبارسنجی آن پرداخته شده که بکارگیری ‏این نقشه­راه در سازمان­های عمومی منجربه تدوین برنامه عملیاتی و دستیابی­به سیستمی از شاخص­های عملکردی خواهدشد. 

مدیریت سفارش‌های زنجیره تأمین با تکیه بر رویکرد هزینه‌یابی سنتی وهزینه‌یابی بر مبنای فعالیت و مقایسه آنها

دوره 18، شماره 4، دی 1393، صفحه 23-42

سید عباس ابراهیمی؛ عادل آذر؛ حسین صفری؛ احمد جعفرنژاد

چکیده یکی از کارکردهای مهمی که شرکت‌های تولیدی در حوزه مدیریت زنجیرۀ تأمین با آن سر و کار دارند و تصمیم‌های مربوط به آن، تأثیر به‌سزایی روی رقابت‌پذیری آنها دارد، «مدیریت سفارش­های زنجیرۀ تأمین» است. اما در این مسیر، مسائلی پیش روی مدیران است که از جمله آن می‌توان به الف) انتخاب بهترین ترکیب، از میان سفارش­های رسیده به زنجیرۀ تأمین و ب) تعیین دقیق بهای تمام شده انجام یک سفارش اشاره کرد. با توجه به این دو موضوع مهم در این تحقیق، از دو رویکرد بهینه‌سازی ریاضی و شبیه‌سازی دینامیکی به منظور طراحی مدل کمّی مدیریت سفارش­های زنجیرۀ تأمین برای دو قطعۀ مورد استفاده در زنجیرۀ تأمین یک شرکت خودروسازی استفاده می‌شود. در فاز اول با استفاده از رویکرد بهینه‌سازی ریاضی سعی شد تا ترکیب بهینه سفارش­های واصل شده به زنجیرۀ تأمین تعیین شود. در فاز دوم با استفاده از خروجی‌های فاز اول و با استفاده از رویکرد شبیه‌سازی دینامیکی، بهای تمام شده سفارش­های انجام شده، هر چه دقیق‌تر مشخص شد.  قابل ذکر است که ساختار هزینه‌ای به کارگرفته شده در این تحقیق، مبتنی بر دو رویکرد هزینه‌یابی سنتی و هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت است. درنهایت محقق به مقایسه دو رویکرد هزینه‌یابی سنتی و هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت پرداخت. نتایج نشان می‌دهد که رویکرد هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت در مدیریت سفارش­های زنجیره تأمین از رویکرد هزینه‌یابی سنتی کارآتر عمل می‌کند.

تجزیه و تحلیل ارزش بلندمدت مشتری (CLV) به منظور بخش‌بندی و مدیریت سودآوری مشتریان مورد مطالعه: یکی از بانک‌های تجاری ایران

دوره 18، شماره 4، دی 1393، صفحه 87-110

عادل آذر؛ سید حمید خدادادحسینی؛ محمد صفری کهره

چکیده به همان میزان که پارادیم بازاریابی تکامل پیدا می‌کند، توجه به روابط بلندمدت با مشتری نیز اهمیت می‌یابد. امروزه غالب شرکت‌ها و مؤسسات در سطح جهان، اعم از تولیدی و خدماتی به طور فزاینده‌ای درآمدهای خود را از راه ایجاد و حفظ رابطه بلندمدت با مشتریان خود کسب می‌کنند. حرکت به سمت بازاریابی مشتری- محور همراه با افزایش دسترسی به اطلاعات و تراکنش‌های مشتریان موجب علاقه شدید به اندازه‌گیری و تخمین ارزش بلندمدت مشتری (CLV) شده است. بعلاوه همان‌ طور که بازاریابی تلاش می‌کند تا بیشتر پاسخگو باشد، نیاز به ابزارهای اندازه‌گیری و مدل‌هایی برای ارزیابی تلاش‌ها و سرمایه‌گذاری‌های صورت گرفته در حوزه بازاریابی نیز احساس می‌شود. هدف این تحقیق تجزیه و تحلیل ارزش بلندمدت مشتری برای بخش‌بندی و مدیریت سودآوری مشتریان می‌باشد. در این تحقیق چارچوبی برای اندازه‌گیری و محاسبه ارزش بلندمدت مشتریان در حوزه بانکداری معرفی می‌شود. مورد مطالعه در تحقیق حاضر یکی از بانک‌های تجاری ایران است. برای این منظور حساب‌های قرض‌الحسنه پس‌انداز یکی از شعب بانک برای مدت 4 سال، از سال 1384 تا 1387، انتخاب و مبنای تحلیل و اجرای چارچوب مورد نظر قرار گرفته است. در این تحقیق نمونه‌ای شامل10000 مشتری را انتخاب شده است. پس از محاسبه CLV مشتریان به بخش‌بندی آنها بر‌اساس CLV محاسبه شده پرداخته شده است. برای بخش‌بندی از تکنیک خوشه بندی بهره گرفته می‌شود. الگوی فوق یک رویکرد جدید در زمینه بخش‌بندی مشتریان می‌باشد. در ادامه به مدیریت سودآوری مشتریان بر‌اساس بخش‌بندی انجام گرفته پرداخته می‌شود. در این بخش بر مبنای مدل‌های ارائه شده در تحقیق برای هر یک از دسته‌های معرفی شده مشتریان، برنامه‌ها و روش‌هایی پیشنهاد می‌شود.

رویکرد انتقادی و پسا مدرن به بودجه ریزی بر مبنای عملکرد

دوره 18، شماره 3، مهر 1393، صفحه 67-94

آمنه خدیور؛ عادل آذر

چکیده تحقیقات و مطالعات زیادی درباره نظام بودجه ریزی بر مبنای عملکرد انجام شده و مدلها و چارچوبهای مفهومی و فرآیندی بسیاری برای آن ارائه شده است که همگی در قالب پارادایم مدرن قابل تبیین و تفسیر هستند . در سالهای اخیر که این نظام مورد توجه مجدد محققان و برنامه ریزان قرار گرفته است، بررسی این نظام از منظر پارادایم پسا مدرن می تواند منجر به نتایج جالبی در خصوص استفاده از مفاهیم این نظام بودجه ریزی در فضای عصردانش و اطلاعات شود. در این مقاله نظام بودجه ریزی بر مبنای عملکرد از منظر بنیانهای اصلی آن مانند کنترل ، ساختار بودجه‌ریزی ، برنامه ریزی استراتژیک ، هزینه یابی بر مبنای فعالیت ،ارزیابی و مدیریت عملکرد مورد شالوده شکنی قرار گرفته است. در ادامه ضمن مروری بر مدل ورای بودجه ریزی ،نتایج حاصل از شالوده شکنی انجام شده در قالب شبه مدل ورای بودجه ریزی بر مبنای عملکرد جمع بندی شده است.

مروری بر روش‌های حل مسائل برنامه‌ریزی خطی کاملاً فازی

دوره 18، شماره 1، خرداد 1393، صفحه 55-81

عادل آذر؛ علیرضا طغیانی

چکیده   این مقاله مسائل برنامه‌ریزی خطی کاملاً فازی که در آن‌ها همه پارامترها و متغیرها فازی هستند، مورد بحث قرار می‌دهد. جواب بهینه فازی زمانی واقعی است که در همه محدودیت‌های مدل صدق کند، یک جواب بهینه قطعی نمی‌تواند جواب بهینه مسئله‌ای فازی باشد. روش‌های جدید یافتن جواب بهینه مسائل برنامه‌ریزی خطی کاملاً فازی با محدودیت‌های مساوی و نامساوی از جمله روش دهقان و همکاران، روش لطفی و همکاران، روش مؤمنی و همکاران و روش کومار و همکاران مطرح، بررسی و مقایسه می‌شوند. همچنین استفاده از متغیرهای کمکی فازی برای معادله کردن محدودیت‌های نامساوی فازی مطرح شده است. از آن جایی که کار با اعداد مثلثی فازی راحت‌تر است، برای مثال‌های عددی از اعداد مثلثی فازی معمول و یا اعداد مثلثی فازی LR استفاده شده است. برای نشان دادن مزایا و معایب روش‌های مطرح شده، مثال‌های عددی مختلفی حل می‌شوند.    

مدل بودجه‌ریزی بر مبنای عملکرد استوار- فازی رویکردی در مدیریت ریسک تخصیص بودجه

دوره 17، شماره 4، دی 1392، صفحه 65-95

پرویز احمدی؛ محمدرضا امینی؛ عادل آذر

چکیده الزامات قانونی و علمی تغییر ساختار بودجه ریزی در نظام دانشگاهی از برنامه ای به عملکردی سبب شد تا مطالعات بسیاری در پی الزامات این تغییر صورت پذیرد. با بررسی ادبیات موضوع، مدل ریاضی که دربرگیرنده ساختار دوگانه بودجه ریزی بر مبنای عملکرد (PBB) در دانشگاه باشد، مشاهده نشد. از اینرو هدف این تحقیق ارائه مدل استوار- فازی RFPBB بوده به نحوی که از یک سو تخصیص بودجه به برنامه ها براساس اهمیت هر برنامه و از سوی دیگر تخصیص بودجه به دانشکده ها بر اساس سرانه دانشجویی مصوب وزارت علوم،تحقیقات و فناوری مورد توجه قرارگیرد. با درنظرگرفتن معیارهای گوناگون در دانشگاه، و با توجه به عدم قطعیت های تصادفی و فازی موجود در تعیین پارامترهای مسأله، دو سناریوی مورد بررسی قرار گرفت. سناریوی اول مدل استوار- فازی با حدود پایین بودجه قطعی و سناریوی دوم مدل استوار- فازی با حدود پایین بودجه فازی درنظرگرفته شد. در این مدل به منظور تعیین ضریب اهمیت هرگروه آموزشی جهت تخصیص بودجه به آن از رویکرد تحلیل پوششی داده ها (DEA) با مدل پایه CCR نهاده گرا استفاده شد. همچنین وزن آرمان ها و میزان اهمیت هر برنامه براساس مقایسات زوجی توسط خبرگان تعیین گردید. این مدل ریاضی استوار- فازی دارای 5 آرمان، 1142 محدودیت و 994 متغیر تصمیم است. نتایج ارائه شده در دو سطح کلان و عملیاتی و همچنین شبیه سازی مدل قطعی و استوار- فازی، نشان از قابلیت بسیار بالای مدل استوار- فازی نسبت به مدل قطعی، در پاسخگویی به عدم قطعیت موجود در پارامترهای مسأله و همچنین مدیریت سطح ریسک تصمیم دارد.

استخراج چارچوبی چند جنبه ای به منظور ارزیابی موفقیت سیستم برنامه ریزی منابع سازمان(ERP)

دوره 17، شماره 2، تیر 1392، صفحه 105-124

سعید جهانیان؛ عادل آذر

چکیده در این تحقیق به منظور ارزیابی موفقیت سیستم برنامه ریزی منابع سازمان یک چارچوب مفهومی بر اساس فلسفه هرمان دویویرد استخراج شده است. با توجه به خصوصیات هر یک از جنبه ها و ارتباط آنها با یکدیگر و همچنین هنجارهای کلانی که بر موفقیت سیستم تاثیر می گذارند، یک چارچوب چند جنبه ای بدست آمده است که به منظور آزمون آن، داده های مورد نیاز جمع آوری شده و مدلهای اندازه گیری و ساختاری مرتبط با مدل تحقیق استخراج شده است. جامعه آماری تحقیق خبرگان دانشگاهی و حرفه ای بوده که از بین آنها تعدادی افراد شناخته شده به صورت هدفمند به عنوان افراد نمونه انتخاب شده اند. نتایج بدست آمده نشان دهنده اعتبار مدل تحقیق بوده و درستی بکار گیری آن در ارزیابی موفقیت سیستم برنامه ریزی منابع سازمان را تایید می کنند. مطابق با نتایج بدست آمده، توجه و تاکید بر همه جنبه های مورد نظر دویویرد و دستیابی به گونه ای هماهنگی و توازن بین آنها در ارزیابی موفقیت سیستم امری ضروری است. در چارچوب نهایی مولفه ها یا هنجارهای کلان موثر بر موفقیت سیستم عبارتند از رهایی، تحقق اهداف و رضایت کاربر. هنجارهای کلان خصلتی چند جنبه ای داشته و میزان تاثیرگذاری جنبه های مختلف در هر یک از آنها محاسبه شده است. مطابق با نتایج این تحقیق، موفقیت سیستم برنامه ریزی منابع سازمان زمانی حاصل می شود که هنجارهای کلان تحقق یافته باشند. تحقق هر یک از هنجارهای کلان مستلزم توجه به همه جنبه های تاثیرگذار می باشد.

کاربرد تحلیل پوششی داده‌ها (DEA) در تعیین پرتفویی از کارامدترین و ناکارامدترین شرکت‌های حاضر در بورس اوراق بهادار تهران

دوره 17، شماره 1، اردیبهشت 1392، صفحه 1-19

عادل آذر؛ رضا جلالی؛ فرزانه خسروانی

چکیده چکیده از دیرباز یکی از مسائل مهم در حوزه مدیریت مالی انتخاب پرتفوی بوده است، الگوهایی نیز برای تعیین پرتفوی بهینه ارائه شده که هر کدام دارای ایراداتی بوده و پس از مدتی نقائص آن ها مشخص شده و با الگویی دیگر جایگزین گردیده است. از جمله مشکلات اساسی الگوهای ارائه شده، نادیده گرفتن شاخص ها و ابعاد چندگانه برای ارزیابی نهایی پرتفوی سهام می باشد، و این کاستی ها اعتبار نتایج ارزیابی را زیر سؤال می برد. برای رفع این کاستی از روش تحلیل پوششی داده ها که از جمله روش های تصمیم گیری چند معیاره است، استفاده می شود. در این مقاله دو مدل ارائه می گردد که یکی کارامدترین و دیگری ناکارامدترین پرتفوی را شناسایی می کند. در این تحقیق 95 شرکت حاضر در بورس اوراق بهادار تهران، مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشان می دهد، از آن میان7 شرکت کارا و 8 شرکت نیز کاملاً ناکارامد هستند. واژه های کلیدی: تحلیل پوششی داده ها، تصمیم گیری چند معیاره، پرتفوی

تحول در رفاه ملی: آیا حکمرانی خوب نقش مهمی ایفا می کند؟

دوره 16، شماره 4، دی 1391، صفحه 45-62

اسدالله کردنائیج؛ جبار باباشاهی؛ حسن دانائی فرد؛ عادل آذر

چکیده تامین رفاه و ارتقاء استانداردهای زندگی شهروندان از دیرباز به عنوان یکی از ارکان امنیت ملی کشورها محسوب شده و میزان توفیق دولت ها در حصول به این هدف، به عنوان یکی از مولفه های قدرت آنها تلقی می شود. به نحوی که تضمین بقاء اعضای جامعه و تحقق زندگی خوب و سعادتمند از وظایف اصلی دولت ها محسوب می شود. در پژوهش حاضر، علاوه بر بررسی ادبیات موجود در زمینه رفاه، ارتقاء رفاه ملی از منظر بهبود استاندارد کیفیت خدمات دولتی و حکمرانی خوب مورد بررسی قرار گرفته است. روش شناسی پژوهش حاضر از نوع توصیفی از شاخه همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است؛ ابزار اصلی گردآوری داده ها، اسناد و اطلاعات کتابخانه ای می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بهبود مولفه های حکمرانی خوب منجر به ارتقاء رفاه ملی می شود. ضمن آنکه ارتقاء حکمرانی خوب زمینه ارتقاء رفاه را از جهات کمی نظیر تولید ناخالص داخلی، آموزش، پژوهش، بهداشت و ... از یک طرف و از جنبه های کیفی نظیر خوشبختی فراهم می آورد. به عبارت دیگر، ارتقاء حکمرانی خوب پیامدهای دو منظوره ای نظیر بهبود شاخص های کمی همچون تولید ملی و تقویت شاخص های کیفی نظیر کاهش هزینه های اجتماعی رشد اقتصادی، حفظ منابع برای آیندگان و تداوم رشد را به همراه دارد.

نگاشت‌شناخت فازی رویکردی نوین در مدلسازی نرم: مدلسازی بودجه‌ریزی در مرکز آمار ایران

دوره 16، شماره 3، مهر 1391، صفحه 83-103

خدیجه مصطفایی دولت آباد؛ عادل آذر

چکیده امروزه با رشد پیچیدگی و پویایی محیطی سازمان ها ناگزیر هستند به هنگام تصمیم گیری شقوق متعدد مسائل را مد نظر قرار دهند. موفقیت در مسایلی چون ارزیابی چندین بدیل و انتخاب گزینه برتر متاثر از توان تصمیم گیرندگان در شناسایی کامل و دقیق معیارهای ارزیابی و نیز بدیل‌های ممکن می‌باشد. در حوزه نرم تحقیق در عملیات فنون کارآمدی از جمله تکنیک‌های MADM برای مقایسه و ارزیابی بدیل‌ها ارائه شده است حال آن که تلاش کمتری به تکنیک‌های شناسایی شاخص‌ها و متغیرهای موثر بر فضای تصمیم‌گیری معطوف گشته است. نگاشت شناختی تکنیکی نوین در علم مدیریت است که به خوبی می تواند این نیاز مهم در حوزه تصمیم گیری را مرتفع سازد. نگاشت شناختی علاوه بر فراهم آوردن امکان شناسایی عوامل، با استفاده از روابط جبری تصمیم‌گیرنده را قادر می‌سازد تا از روابط علّی بین عوامل و نیز جهت و قدرت نسبی این رابطه‌ها به خوبی شناخت پیدا کند. در تحقیق حاضر به ابعاد مختلف تکنیک مذکور پرداخته شده است. و با انتخاب مرکز آمار ایران به عنوان مورد مطالعه، از نگاشت شناختی در تهیه نقشه شناخت عملیات مرکز و ارائه طرحی برای تخصیص بودجه بر مبنای عملکرد استفاده شده است. در این راستا عناصر پیوستار ورودی، فرایند، خروجی و پیامدها شناسایی شدند و با محاسبه میزان تاثیر غیرمستقیم هر فرایند بر تحقق موفقیت آمیز پیامدها، فرایندهای مذکور از منظر تخصیص بودجه رتبه بندی شدند.

"تجزیه تشخیص آرمانی رویکردی نوین به استراتژی طبقه‌بندی در علم مدیریت "

دوره 16، شماره 1، اردیبهشت 1391، صفحه 39-51

عادل آذر

چکیده طبقه‌بندی عناصر آماری یکی از چالش‌های علم مدیریت است ک درسال‌های اخیر به یکی از حوزه‌های جذاب تحقیقاتی تبدیل شده است. اگر چه روش‌های آماری تجزیه خوشه‌ای و تجزیه تشخیص به عنوان روش‌های رایج در طبقه‌بندی مورد استفاده قرار می‌گیرند ولی همواره خطای آماری بالای این روش‌ها، کاربرد آن‌ها را با تردید روبرو کرده است. دراین مقاله تلاش شده است، رویکرد تجزیه تشخیص آماری با فنون تحقیق در عملیات (OR) ترکیب شوند و روش نوینی باعنوان تجزیه تشخیص آرمانی توسعه داده شود. در این مقاله چهار روش تجزیه تشخیص کلاسیک و آرمانی با عنوان: GP2,GP1,FG,FLDE ، بکار گرفته شده است و برای سنجش کارآیی آن در حوزه علم مدیریت فنون چهارگانه در پنج مورد مدیریتی اجرا شده‌اند. نتایج حاصل از کاربرد درست نشان می‌دهد که روش FLDF که یک روش کلاسیک تجزیه تشخیص است، در طبقه‌‌بندی دو گروهی کاراتر از سایر روش‌ها عمل می‌کند ولی در طبقه‌بندی مدیریتی بیش از دو گروه روش‌های تجزیه تشخیص آرمانی کاراتر هستند.

طراحی مدل جامع خصوصی سازی و واگذاری بنگاههای دولتی در ایران با رویکرد خط مشی گذاری..

دوره 15، شماره 4، اسفند 1390

اسفندیار محمدی؛ عادل آذر؛ رحمت اله قلی پور؛ سید مهدی الوانی؛ اکبر کمیجانی

چکیده چکیده از اواخر دهه 1970 خصوصی سازی بعنوان یک هدف غالب در سیاستهای کلی دولتها درآمده است و هر کشور بنابر شرایط خاص خود الگویی خاص را از خصوصی سازی دنبال نموده است. هدف تحقیق حاضر طراحی مدلی جامع و مناسب جهت خصوصی سازی و واگذاری بنگاههای دولتی در ایران با رویکرد خط مشی گذاری است که ضمن توجه به قوانین و سلسله مراتب آنها در کشور استراتژیهای مناسب واگذاری را ارائه دهد. در این مدل، خصوصی سازی بر محور دو مجموعه از اهداف قرار گرفته است: 1- اهداف مالی بنگاه (اهداف خرد) و 2- اهداف مصلحت عامه (اهداف کلان) که اولی شامل: بهره وری، رقابت و سودآوری بوده و دومی شامل: اشتغال، محیط زیست ، رفاه عمومی و عدالت است. با توجه به این اهداف، راهکارهایی جهت آماده سازی بسترهای خصوصی سازی در کشور شامل: شفاف سازی در واگذاریها، ایجاد امنیت سرمایه گذاری، وضع و اصلاح قوانین و مقررات، ایجاد محیط رقابتی، تحقیق و توسعه، تقویت بازار بورس، ارزیابی و تجدید ساختار شرکتها، ایجاد نهاد غیر دولتی نظارتی مطرح شده و بر اساس این الزامات، دو استراتژی عمده خصوصی سازی یعنی جذب سرمایه گذاری خارجی و عرضه سهام در بورس اوراق بهادار پیشنهاد گریده و نظارت دولت و مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام و نیز نظارت رسانه ها و نهادهای غیر دولتی بر فرایند خصوصی سازی در نظر گرفته شده و در پایان ارائه گزارش عملکرد از فرایند خصوصی سازی از عناصر مدل شناخته شده است

مدل سازی ریاضی استوار، رویکردی نوین در بودجه ریزی عمومی ایران

دوره 15، شماره 2، مرداد 1390، صفحه 1-20

سجاد نجفی؛ عادل آذر

چکیده مهمترین برنامه راهبردی در هر کشوری قانون بودجه است، بنابراین بررسی علمی بودجه ریزی در کشور ضروری است. بودجه ریزی در ایران تاکنون با استفاده از روش‌های تجربی و چانه زنی انجام شده است و عمدتا موجب تخصیص غیربهینه منابع گردیده است. همچنین پیچیدگی و تلاطم محیط سازمانی و دخالت پارامترها و متغیرهای بسیار در تصمیم گیری، استفاده از روش‌های کمی برای تخصیص بهینه منابع را لازم نموده است. با توجه به اینکه بودجه‌ریزی با خطاهای پیش‌بینی، اندازه‌گیری و اجرایی مواجه بوده و کوچکترین تغییرات نسبت به مقادیر از قبل تعیین شده باعث از دست رفتن بهینگی و غیرموجه‌بودن فضای قانون بودجه می‌شود، استفاده از مدل‌های بهینه سازی ریاضی با سطح پایداری بالای بهینگی از خواسته های کاربران بودجه ریزی در دنیا است. در این مقاله با بکارگیری روش برنامه ریزی خطی مدلی ریاضی برای بودجه ریزی در بخش عمومی ایران پیشنهاد شده و با رویکرد بهینه سازی استوار توسعه داده شده است. با استفاده از این رویکرد می توان ضمن حفظ انعطاف پذیری اجرای بودجه، بهینگی و موجه بودن فضای قانون را حفظ کرد. مدل ریاضی طراحی شده از قابلیت تحلیل سناریوهای مختلف در طی سال بودجه ریزی برخودار است و امکان عکس‌العمل مناسب نسبت به تغییرات محیطی را برای کاربران بوجود خواهد آورد.

مدل ریاضی منبع یابی چند هدفه استوار- فازی:‏ رویکردی در مدیریت ریسک زنجیره تأمین ایران خودرو

دوره 15، شماره 1، اردیبهشت 1390، صفحه 51-76

عادل آذر؛ مسعود ربیعه؛ محمد مدرس یزدی‏؛ محمد فطانت فرد حقیقی

چکیده انتخاب تأمین کنندگان مناسب به شکل قابل ملاحظه ای هزینه ها را کاهش و قابلیت رقابت پذیری سازمان را ‏افزایش می دهد. از سویی در محیط رقابتی کسب و کار، سرعت بالای تغییرات بر عدم اطمینان و ابهام در ‏تصمیم گیری ها افزوده است. با توجه به این دو مهم در این تحقیق به منظور کاهش ریسک و رفع ابهام ‏موجود در تصمیم گیری از رویکرد ابداعی بهینه سازی استوار- فازی در برنامه ریزی تأمین قطعات دو ‏محصول شرکت ایران خودرو و ارزیابی تأمین کنندگان استفاده می شود. با در نظر گرفتن حجم وسیع ‏قطعات هر خودرو، قطعات با ارزش برای بررسی انتخاب می شود. مدل تأمین این قطعات در قالب یک ‏مدل برنامه ریزی خطی چند هدفه طراحی می شود.‏ با توجه به نبود اطمینان حاکم بر برخی پارامتر های ‏مدل، این نوع پارامتر ها به صورت متغیری تصادفی که در بازه ای متقارن نوسان می کند ، لحاظ می شوند. ‏به منظور رفع نگرانی از این نوع پارامتر ها و با توجه به این که تعیین طول بازه برخی از این پارامترها ‏برای تصمیم گیرنده مبهم است، مدل با رویکرد ابداعی به مدل استوار- فازی تبدیل می شود تا پاسخ های ‏به دست آمده از آن قابل اتکا باشد. در پایان به منظور ارزیابی عملکرد مدل و بررسی کیفیت جواب های ‏به دست آمده از تکنیک شبیه سازی استفاده می شود. ‏

طراحی مدل چابکی زنجیره تأمین؛ رویکرد مدل سازی تفسیری- ساختاری

دوره 14، شماره 4، اسفند 1389، صفحه 1-25

عادل آذر؛ علی تیزرو؛ عباس مقبل باعرض؛ علی اصغر ا نواری رستمی

چکیده امروزه بسیاری از سازمان ها و شرکت ها با رقابت بسیار زیاد و محیط نامطمئنی مواجه هستند که به واسطه نوآوری های تکنولوژی و نیازهای در حال تغییر مشتریان شدت پیدا کرده است. در چنین محیطی رویکردهای گذشته در زنجیره تأمین دیگر قابلیت و توانایی خود را از دست داده اند. یکی از راه های مقابله با چنین چالش هایی چابکی است. از این رو با هدف تدوین مدل جامع چابکی زنجیره تأمین، بررسی گسترده ای در ادبیات موضوع صورت گرفت. در نتیجه این کار و مصاحبه با خبرگان، 11 فاکتور اصلی موفقیت زنجیره تأمین چابک شناسایی شدند. آن گاه این فاکتورها وارد پرسشنامه ای شد و در اختیار خبرگان زنجیره تأمین ذوب آهن قرار گرفت. نتایج به دست آمده با استفاده از تکنیک مدل سازی تفسیری – ساختاری، تجزیه و تحلیل و در نهایت ارتباط و توالی فاکتورها به دست آمد. و برنامه ریزی IT ارتباطات به دست آمده نشان داد که توسعه مهارت های کارکنان، به کارگیری متناسب اساس چابکی را در زنجیره تأمین تشکیل می دهند. بینشی که این مدل به مدیران ارائه می کند می تواند به آنها در برنامه ریزی استراتژیک برای بهبود چابکی زنجیره تأمین کمک کند.

رویکردی فازی به ادراک عدالت در چارچوب تئوری انصاف بانک ملت‏

دوره 14، شماره 3، آذر 1389، صفحه 61-89

عادل آذر؛ زهرا علی پور درویش؛ حسن دانایی فرد

چکیده فرایند ادراک عدالت با ابهام و پیچیدگی همراه است و‏‎ ‎پژوهش‌هایی که تا به حال در این خصوص انجام ‏شده‌اند، مفاهیم تئوریک را با روش‌های معمول اندازه‌گیری کرده‌اند و تا به حال با رویکرد کمّی به ‏موضوع سنجش این سازه پیچیده اقدام نشده است، پس طراحی یک روش اندازه‌گیری که دارای دقت و ‏اعتبار برای شناسایی نکات مکنون این فرایند باشد، لازم به نظر می‌رسد. ‏ هدف مقاله طراحی یک سنجه معتبر و دقیق برای اندازه‌گیری ادراک عدالت کارکنان با تأکید ویژه ‏بر روش اندازه‌گیری می‌باشد که ضمن برخورداری از پشتوانه تئوری انصاف می‌تواند تورش ‏اندازه‌گیری را کاهش داده و توان مدیران را برای برخورد فعال با تبعات ادراک بی‌عدالتی افزایش دهد. ‏ در این مقاله از متدلوژی فازی برای مدلسازی فرایند قضاوت ذهنی افراد در مورد عدالت استفاده ‏شده است و پرسشنامه‌ای با کارکرد کدگشایی از الگوهای ذهنی طراحی و برای هر سؤال وضعیت ‏موجود، وضعیت مطلوب و الگوی ذهنی افراد لحاظ شده است. سپس مدلسازی و اندازه‌گیری ادراک ‏عدالت از طریق محاسبه فاصله درک شده بین وضعیت موجود و مطلوب و تبدیل آن به یک درجه ‏عضویت در مجموعه فازی انجام شده است. این روش در یک نمونه شامل 50 کارمند بانک ملت ‏آزمایش شده است. پایایی روش فازی و روایی مفهومی آن طبق نتایج آماری تأیید شده و اختلاف ‏میانگین امتیاز ادراک عدالت در سنجش به روش معمولی و روش فازی از طریق آزمون ‏T‏ دو نمونه ‏ای زوجی معنادار بوده است .‏

الگوریتمی برای انداز ه گیری قابلیت خدمت رسانی فازی MCDM زنجیره های تأمین، با رویکرد

دوره 14، شماره 2، شهریور 1389، صفحه 149-172

ابوالفضل کزازی؛ عادل آذر؛ ابوذر زنگویی‌نژاد

چکیده هدف اصلی این مقاله ارائه الگوریتمی بر پایه رویکرد تصمیم گیری چند معیاره فازی، به منظور اندازه گیری قابلیت خدمت رسانی زنجیره های تأمین در راستای افزایش رضایت مندی مشتریان است. برای این منظور، در ابتدا شاخص های ارزیابی عملکرد از طریق مرور پیشینه تحقیق در خصوص عملکرد و خدمت رسانی زنجیره های تأمین، شناسایی شدند، سپس، برای انتخاب شاخص های مناسب به منظور اندازه گیری قابلیت خدمت رسانی زنجیره های تأمین، از تکنیک غربال گری فازی استفاده شد. علاوه بر این، ضریب اهمیت نسبی هر یک از شاخص های منتخب با استفاده از تکنیک فرایند تحلیل فازی برای رتبه بندی عملکرد زنجیره های تأمین TOPSIS سلسله مراتبی فازی تعیین شد و از تکنیک در ایجاد رضایتمندی مشتری استفاده شد. در گام پایانی، ضمن قطعی سازی مقادیر فازی شاخص های منتخب در قالب چهار مؤلفه اصلی، اندازه قابلیت خدمت رسانی هر زنجیره تأمین بر روی نمودار چهار وجهی ترسیم گردید. اجرای الگوریتم پیشنهادی در یک مطالعه موردی نشان داد که این چارچوب از کارایی و اعتبار عملی بالایی برخوردار است.

بررسی مقایسه‌ای تحلیل داده‌ها در شش سیگما، با کمک ابزارهای آماری و فنون تصمیم گیری چند شاخصه

دوره 12، شماره 4، دی 1387، صفحه 1-35

عادل آذر؛ سید حیدر میرفخرالدینی؛ علی اصغر انواری رستمی

چکیده امروزه شش سیگما به‌عنوان یک رویکرد کارا و اثربخش حل مسأله شناخته شده است، رایجترین متدلوژی در شش سیگما ،متدلوژیDMAIC است که شامل پنج مرحله تعریف مسأله، اندازه‌گیری و سنجش،تحلیل، بهبود و کنترل می‌باشد. یکی از مهمترین ارکان متدلوژی شش سیگما استفاده از تکنیکها و روشهای آماری متعدد به‌منظور تحلیل داده‌ها وشناسایی علل ریشه‌ای معایب می‌باشد.به‌عبارت دیگر یکی از نقاط قوت این روش در مقابل سایر رویکردهای بهبود،استفاده از روشهای آماری می باشد. به گونه‌ای که در فاز تحلیل با استفاده از ابزارهای آماری می‌توان میزان تأثیر علل بالقوه را بر عوامل بحرانی کیفیت سنجش کرد. براساس بررسی پژوهشهای انجام شده تاکنون دسته‌بندیهای متعددی از فنون آماری و جایگاه کاربردی آزمونهای آماری در فاز تحلیل شش سیگما ارائه شده است، که به‌طور عمده به دو دسته پارامتریک و ناپارامتریک تقسیم می‌شوند. هدف این پژوهش در مرحله اول شناسایی دقیق نارساییها و کمبودهای ناشی از به‌کارگیری آزمونهای آماری در فاز تحلیل شش سیگما و در مرحله دوم ارائه راهکار برای برطرف کردن موانع با استفاده از فنون تصمیم‌گیری چند شاخصه (MADM) در فضای تحقیق عملیات می‌باشد. با توجه به نتایج این پژوهش سه دسته از موانع و مشکلات اصلی حاصل از به‌کارگیری آزمونهای آماری عبارتند از: شرایط استفاده از فنون آمار پارامتریک مهیا نباشد، حجم داده‌ها بسیار کم باشد و یا هیچ آزمون فرض مناسبی برای تصدیق علل ریشه‌ای وجود نداشته باشد. در این پژوهش با هدف برطرف کردن نقایص موجود، به مطالعه منابع علمی معتبر در زمینه فنون تصمیم‌گیری چند شاخصه و بررسی انواع دسته‌بندی آن فنون پرداخته شد. در نهایت مدل و الگوریتم جدیدی برای به‌کارگیری فنون MADM در فاز تحلیل شش سیگما ارائه شد: در الگوریتم ارائه شده به ویژگیهای تصمیم گیرنده،مشخصات تکنیکهای MADM ، ویژگیهای مسأله و معیارهای مربوط به جواب به‌دست آمده نیز توجه کافی شده است. در ادامه مقاله نتایج حاصل از به‌کارگیری بخشی از الگوریتم و مدل پیشنهادی در یک شرکت صنعتی ارائه گردیده است که تأییدی است بر پوشش خلأهای موجود و راهکارهای جدید ارائه شده (در این مقاله در فاز تحلیل متدلوژی شش سیگما). در نهایت و در بخش مطالعه موردی از دو تکنیک رایج آنتروپی شانون و TOPSIS برای سنجش میزان تأثیر علل بالقوه بر عوامل بحرانی کیفیت استفاده شد که نتایج آن با روشهای آماری مقایسه شده است، نتایج نشان می‌دهد که استفاده از روش MADM علاوه بر تعیین وزن هر علل بالقوه ، رتبه‌بندی کاملی نیز از علل بالقوه به نسبت میزان تأثیر آنها بر CTQها ارائه می‌کند.