دوره و شماره: دوره 12، شماره 1، خرداد 1387 

طراحی یک مدل غربالگری ریاضی برای انتخاب مسأله‌های کلیدی در مدل تعالی بنیاد کیفیت اروپا (EFQM )

صفحه 1-31

عادل آذر؛ غلامرضا توکلی؛ سید حمید خدادادحسینی

چکیده مدل تعالی EFQM را می‌توان گذار از کثرت به وحدت در الگوها ورویکردهای مختلف متکثر موجود در حوزه بهبود و تعالی سازمانی نامید که مهمترین کارکرد آن، انجام خودارزیابی و شناسایی زمینه های قابل بهبود در یک سازمان است. از آنجا که سازمانها به ویژه آنهایی که از سطح بلوغ پایین‌تری در مدیریت کیفیت جامع برخوردارند هنگام استفاده از این مدل با انبوهی از زمینه‌های قابل بهبود مواجه خواهند شد، همواره انتخاب مهمترین و کلیدی‌ترین مسأله‌ها که ارزش تخصیص منابع سازمان را داشته باشند، چالش اصلی آنهاست. بنابراین، سازمانها ناگزیر به غربال مسأله‌های شناسایی شده برای یافتن مهمترین مسأله‌های خود هستند. مرور ادبیات وپیشینه این موضوع حاکی از آن است که رویکردی جامع و دقیق که در قالب یک مدل و الگوریتم مشخص به غربال مسأله‌های شناسایی شده با مدل تعالی EFQM بپردازد موجود نیست. هدف از این مقاله، معرفی یک الگوی غربالگری ریاضی برای انتخاب مسأله های کلیدی در مدل تعالی بنیاد کیفیت اروپا است. از آنجا که فضای تصمیم گیری حاکم بر سازمانهای صنعتی عموماً از نوع فازی است و معمولاً داده‌ها در فرم مبهم و سربسته مطرح می‌شوند، لذا برای اینکه این مدل با شرایط حاکم بر سازمانهای صنعتی تطبیق بیشتری داشته باشد، الگوی پیشنهادی در فضای تصمیم گیری فازی طراحی شده تا ضمن در نظر گرفتن زبان طبیعی محیط کسب و کار و استفاده از اطلاعات نادقیق و مبهم موجود، بتوان تصمیمات لازم را برای اولویت بندی زمینه های قابل بهبود اتخاذ کرد.

مقایسه تطبیقی مدلهای ریاضی قطعی و فازی در برنامه ریزی تولید «مورد: شرکت پالایش نفت شیراز»

صفحه 33-54

عادل آذر؛ رضا فرهی بیلویی؛ علی رجب زاده

چکیده در این مقاله، برنامه ریزی تولید برای فرایندهای تولید پالایشگاهی (چند مرحله‌ای چند محصولی) با دو رویکرد قطعی و فازی مدلسازی ریاضی شده است. هدف از این مقاله، پاسخ دادن به این پرسش است که کدام رویکرد ریاضی (قطعی یا فازی) جواب بهتری برای برنامه ریزی تولید ارائه می دهد. برای پاسخ دادن به این سؤال ابتدا یک مدل ریاضی خطی قطعی چند مرحله‌ای چند محصولی، برای یک دوره زمانی 24 ساعته طراحی شد. سپس مدل فازی آن تدوین گردید و سرانجام مدلهای تدوین شده در یک نمونه پژوهش آزمون شدند. نتایج حاصل از مدلهای قطعی و فازی، همگی بیانگر بهبود جواب بهینه مدل فازی نسبت به مدل قطعی بودند. همچنین شایان ذکر است که مدل ارائه شده در این مقاله، قابل تعمیم و کاربرد در سایر فرآیندهای تولید پالایشگاهی (چند مرحله ای چند محصولی) است. بنابراین توصیه می شود برای مدلسازی ریاضی برنامه ریزی تولید، با استفاده از منطق فازی به اندازه گیری هر چه بیشتر پارامترهای نادقیق و مبهم پرداخته شود و این نوع مدلسازی، مبنای برنامه ریزی تولید قرار گیرد. این همان موضوعی است که مقاله حاضر به آن جامه عمل پوشانده ومی توان بیان کرد که نادیده گرفتن این موضوع، همان نقطه ضعف مدلهای گذشته است که در ادبیات موضوع آورده شده اند.

استراتژیهای مدیریتی و رویکرد زنان کارآفرین ایرانی به موفقیت

صفحه 55-77

زهرا آراستی؛ محمدرضا اکبری جوکار

چکیده کارآفرینی در ایران پدیده جدیدی است و مطالعات بسیار محدودی در این زمینه خصوصاً در رابطه با موضوع کارآفرینی زنان انجام شده است. علی رغم اینکه اخیراً شاهد افزایش علاقه‌مندی زنان ایرانی به داشتن مشارکت اقتصادی و اجتماعی و خصوصاً تحصیلات عالی هستیم، ولی در بهره مندی از مشارکت آنان در امور اقتصادی جامعه با مشکلاتی مواجهیمم. از سوی دیگر، استراتژیهای متفاوت زنان و مردان کارآفرین در راه اندازی و مدیریت کسب و کار و رویکرد متفاوت آنان به موفقیت، منشأ تفاوتهایی در کسب و کارهای آنان می باشد. لذا به منظور دریافت شناختی کلی از زنان کارآفرین تحصیلکرده دانشگاهی و کسب و کارهای آنان، همچنین شناسایی عوامل مؤثر در راه اندازی موفق کسب و کارهای کارآفرینانه توسط این زنان، مطالعه ای وسیع و ملی در جامعه زنان کارآفرین تحصیل کرده دانشگاهی ایران با استفاده از پرسشنامه‌ای که بدین منظور طراحی و با نظر خبرگان کارآفرینی و انجام پیش آزمون، اصلاح گردید، انجام گرفت. این مقاله به بیان قسمتی از نتایج این مطالعه در ارتباط با استراتژیها و رویکرد زنان کارآفرین دانشگاهی به موفقیت می‌پردازد. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که زنان کارآفرین ایرانی، با برنامه‌ریزی و با هدف ارائه محصولات و خدماتی با کیفیت بهتر، کسب و کار خود را راه‌اندازی می‌کنند و داشتن برنامه کسب و کار، نقش مهمی در راه اندازی موفق کسب و کار آنان دارد. همنچنین زنان کارآفرین ایرانی، موفقیت خود را در درجه اول در رسیدن به رضایت شخصی و اثبات شایستگیهای خود و سپس در سودآوری می دانند.

ارزشیابی و قیمت گذاری دانش فنی محصولات شیمیایی و پتروشیمیایی براساس روش گزینه واقعی

صفحه 79-103

احمد موسایی؛ رضا بندریان

چکیده امروزه تجاری سازی به یکی از ارکان مهم در فرایند نوآوری فناورانه تبدیل گردیده و پیچیدگی ارزشیابی و قیمت گذاری دانش فنی از دشواریهای آن است. پیچیدگیهای مرتبط با فناورانه و دانش فنی، بسیاری از مؤسسات تحقیق و توسعه را وادار به اتخاذ روشهای هیوریستیک برای قیمت گذاری کرده است. از سوی دیگر، استفاده از روشهای معتبر علمی برای قیمت گذاری، این مؤسسات را بر آن داشته است تا به منظور موفقیت بیشتر در تجاری سازی دانش فنی، از چنین روشهایی استفاده کند. در این مقاله با استفاده از یک رویکرد ترکیبی، ابتدا ارزیابی دانش فنی توسط یک مدل سیستماتیک به عمل می‌آید. سپس مدلی برای قیمت گذاری بر اساس یک روش تجربی و ابتکاری ارائه می شود. در انتها نیز نتایج استفاده از این مدل در مورد چند دانش فنی در پژوهشگاه صنعت نفت ارائه می‌گردد.

مکان یابی مراکز توزیع با استفاده از مدل‌برنامه‌ریزی غیر‌خطی عدد صحیح

صفحه 105-125

احمد جعفر نژاد؛ مجید اسماعیلیان؛ مهران رضوانی

چکیده در این مقاله، یک مدل جدید برای مکان یابی مراکز توزیع ارائه شده که هزینه های مربوط به موجودی کالا و ذخیره اطمینان را شامل می‌شود. دراین مدل، هزینه حمل کالا از تأمین کننده به مراکز توزیع که‌ بیان کننده مقیاس اقتصادی استفاده از اقلام ثابت هزینه می‌باشد نیز در مدل وارد شده و مسأله به صورت یک مدل برنامه ریزی غیر خطی عدد صحیح صفر و یک فرموله شده است. از نرم افزار «اکسل» برای مدل سازی و حل مدل استفاده شده و در نهایت در مورد تحلیل حساسیت نتایج به تغییر در پارامترهای کلیدی مدل، چون هزینه های ثابت ایجاد مراکز توزیع و هزینه ثابت سفارش بحث شده است. در نتیجه کاربرد تجارت الکترونیک این نوع هزینه‌ها کاهش چشمگیری داشته است. در این شرایط برای کاهش هزینه کل، باید تعداد مراکز توزیع افزایش یابد.

برنامه‌ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی شرکتهای مادر: مطالعه موردی شرکتهای مادر مدیریتی در ایران

صفحه 127-158

پیام حنفی‌زاده؛ سروشا معیر

چکیده شرکتهای مادر، ماهیت متفاوتی در مقایسه با شرکت های تجاری دارند. شرکت مادر با داشتن سیاست مشخص در قبال محصولات و خدمات به حمایت، پشتیبانی و کنترل شرکت های تابعه خود می پردازد. از آنجا که دو شرکت مادر با سبد محصولات و خدمات مشابه، حتی در سطح بین المللی به ندرت یافت می شود، مفهوم رقابت و برنامه ریزی استراتژیک در بین آنها با شرکت تجاری معمولی متفاوت است. این تفاوت در نقش اساسی حمایت و پشتیبانی از شرکت های تابعه به ظهور می رسد. برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی بدین جهت صورت می گیرد تا محور سرمایه گذاری در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباط را با اهداف استراتژیک سازمان همسو نماید. از آنجائیکه هدف استراتژیک و مفهوم رقابت در میان شرکت مادر از شرکت تجاری متداول تک یا چند محصولی متمایز است، لذا مراحل برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی نیز برای شرکت های مادر از فرایند متفاوت تبعیت می کند. این ماهیت متمایز باعث در نظر گرفتن ملاحظات در مراحل برنامه ریزی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی می شود. این مقاله با بکارگیری روش ارزیابی متوازن، منابع محدود سرمایه گذاری را روی فرآیندهایی متمرکز می کند که در تحقق اهداف استراتژیک شرکت های مادر نقش اساسی دارند.

بررسی رابطه بین قابلیتهای استراتژیک کارکنان و سبکهای مدیریت منابع انسانی در شرکتهای صنعتی استان تهران

صفحه 159-188

سید رضا سید جوادین؛ ماشااله حسین زاده

چکیده در هر سازمان، کارکنان مختلف قابلیتهای متفاوتی دارند و برای ارتقای این قابلیت‌ها و پیوند آنها با استراتژی شرکت، متناسب با هر دسته از قابلیت‌ها ، باید سبک های مدیریت منابع انسانی متفاوتی در نظر گرفته شود. این تحقیق در نظر دارد میزان تطابق سبکهای مدیریت منابع انسانی را با میزان قابلیت‌های استراتژیک کارکنان در شرکتهای صنعتی مورد بررسی قرار دهد. بنابراین، ضمن مروری بر دیدگاههای مختلف، عوامل مؤثر در تعیین سبک مدیریت منابع انسانی مورد بحث قرار گرفته و با در نظر گرفتن میزان «ارزش استراتژیک» و «منحصر بفردی» به عنوان قابلیت‌ها ی استراتژیک، یک طبقه بندی شامل چهار دسته از کارکنان ارائه شده و متناسب با هر دسته از کارکنان، یک سبک مدیریتی نیز پیشنهاد گردیده است. سپس میزان انطباق سبک‌های منابع انسانی با قابلیتهای استراتژیک، در نمونه‌ای از شرکتهای صنعتی مورد بررسی قرار گرفته است. سنجش قابلیتهای کارکنان و تعیین سبک مدیریت منابع انسانی هر شرکت با استفاده از ابزار پرسشنامه و روش میدانی صورت گرفته است. در پایان، نتایج مورد بحث و بررسی قرارگرفته و پیشنهادهایی ارائه گردیده است.

انضباط اجتماعی در سازمان: رویکردی پژوهشی

صفحه 189-218

زهرا فروتنی؛ عطیه بحرانی

چکیده محوراصلی و رکن اساسی سازمان، منابع و سرمایه انسانی آن محسوب می‌شود و توسعه سازمان منوط به استفاده بهینه، مطلوب و کارآمد ازمنابع و به ویژه نیروی انسانی آن است. بهترین سیستمها بدون ایجاد زمینه مناسب در نیروی انسانی خود نمی توانند برنامه‌ها‌شان خود را به انجام برسانند و نقطه حائز اهمیت آن است که نفس برنامه متکی به نوعی انضباط است. از سوی دیگر، مجموعه رفتار های افراد در سازمان، رفتار سازمانی وآن نیز رفتار اجتماعی، از جمله انضباط اجتماعی را شکل می‌دهد. به عبارت دیگر، انضباط اجتماعی، حاصل نظم وانضباط فردی افراد در نظام اجتماعی است. ساده ترین و قابل فهمترین تفسیر از انضباط اجتماعی این است که هرکس، در هر جا و در هر کار، وظیفه خود را به درستی و با رعایت نظم، قاعده و قانون انجام دهد. برای ایجاد و حاکمیت انضباط اجتماعی در سازمان در کنار کار فرهنگی، باید از طریق بررسی علمی و شناسایی ارتباط عوامل مختلف با این پدیده اجتماعی، به استقرار و نهادینه ساختن آن کمک کرد. به این منظور این مقاله که حاصل یک پژوهش علمی در باب بررسی ارتباط انضباط اجتماعی با برخی از عوامل سازمانی است، در نظر دارد خلاصه ای از یافته‌ها و نتایج حاصل از تحقیق علمی در این زمینه را ارائه کند.

ارتقای اعتماد عمومی و دموکراسی الکترونیکی: تبیین نقش دولت الکترونیک

صفحه 219-256

آرین قلی پور؛ علی پیران نژاد

چکیده اندیشمندان از دیر باز آرزو داشته اند که در جوامع دموکراتیک، یکایک مردم در فرایند تصمیم گیری برای جامعه خویش مشارکت داشته باشند. هر چند سالیان متمادی این آرزو برآورده نشده، ولی این امکان وجود دارد که فناوری ارتباطات و اطلاعات، زمینه مساعدی برای مشارکت تک تک اعضای جامعه در امور مربوط به جامعه خویش فراهم کند. از آن جا که وجود اعتماد، زیربنای وجود دولتهای دموکراتیک است، این مقاله درصدد است تا آثار دولت الکترونیک بر نهادهای اولیه و تأثیر آن بر میزان اعتماد به دولت و دموکراسی در جامعه را تبیین کند. بدین منظور، نظر سه گروه مدیران دولتی، اساتید و دانشجویان مورد بررسی قرار گرفته است. یافته‌های تحقیق حاکی از وجود رابطه علی بین دولت الکترونیک، میزان اعتماد عمومی، و دموکراسی الکترونیکی است.

بررسی نقش تعدیل گر ابعاد فرهنگی و ماهیت حرفه در ارتباط میان مفروضات تئوری کارگزاری و ویژگیهای قراردادهای جبران خدمات (مطالعه موردی در صنعت خودرو)

صفحه 257-296

اصغر مشبکی؛ زهرا علی پور درویشی

چکیده با افزایش فرایند انعطاف پذیر کردن سیستمهای مدیریتی، از جمله سیستم جبران خدمات، ضرورت بررسی تئوریک و شناخت متغیرهای کلیدی مؤثر بر طراحی سیستم جبران خدمات انعطاف پذیر مطرح می شود. هدف مقاله بررسی توانایی تئوری کارگزاری در تبیین مسائل مربوط به جبران خدمات با لحاظ کردن متغیرهای تعدیل گر زمینه فرهنگی و ماهیت حرفه در سازمانهای ایرانی می باشد. طرح/ متدلوژی: در این مقاله یک مدل مفهومی توسعه داده شده که رابطه متغیر مستقل یعنی مفروضات تئوری کارگزاری و متغیر وابسته، یعنی ویژگیهای سیستم جبران خدمات (ساختار موجود جبران خدمات و تمایل کارگزاران به ترکیب این ساختار) را با دخالت متغیرهای تعدیل گر (ابعاد فرهنگی و نوع حرفه) در دو شرکت فعال در صنعت خودرو(باحرفه تولیدی و حرفه خدماتی) آزمون کرده است. لازم به ذکر است که مفروضات تئوری کارگزاری تا به حال در کشور ایران آزمایش نشده است. یافته‌ها: آزمون فرضیات، بعضی از مفروضات تئوری کارگزاری را تأیید می‌کنند. یافته‌ها نشان می‌دهند که بعضی از پیش بینیهای تئوری کارگزاری توسط ابعاد فرهنگی تحت الشعاع قرار گرفته و همین‌طور بعضی ازویژگیهای حرفه رابطه مفروضات تئوری کارگزاری با سیستم جبران خدمات را تعدیل کرده است. نتیجه گیری: لحاظ کردن مفروضات تئوری کارگزاری با توجه به ابعاد فرهنگی و شرایط حرفه در تنظیم قراردادهای جبران خدمات می تواند در بهبود سیستم حقوق ودستمزد شرکتهای ایرانی اثر بخش باشد و از مشکلات وهزینه های کار گزاری بکاهد.