دوره و شماره: دوره 13، شماره 2، تیر 1388 

ارائه چارچوبی برای عوامل انسانی مرتبط در امنیت سیستم‌‌های اطلاعاتی

صفحه 1-22

شعبان الهی؛ مهدی طاهری؛ علیرضا حسن زاده

چکیده امنیت اطلاعات یک مسأله حیاتی است و امروزه سازمان‌ها در سراسر دنیا با آن روبه‌رو هستند. امنیت سیستم‌های اطلاعاتی هم فناوری و هم افراد (عوامل انسانی) را در بر‌‌می‌گیرد. در بیشتر تحقیقاتی که در زمینه امنیت سیستم‌های اطلاعاتی صورت گرفته؛ یک نوع دید و رویکرد فنی وجود داشته است. پژوهش حاضر در راستای الگوی جدیدی است که آن را "مسأله انسانی" و"مسأله سازمانی" می‌نامند. این الگو بر "امنیت اطلاعات رفتاری" تمرکز دارد و در آن بر این نکته که کاربران و در کل عوامل انسانی، ضعیف‌ترین و سست‌ترین عنصر آسیب‌پذیر در مدل‌های امنیت سیستم‌های اطلاعاتی مطرحند تأکید می‌شود. در این پژوهش با در نظر گرفتن اهمیت امنیت، برای سازمان‌های امروزی، یک مدل مدیریتی برای بررسی نقش عوامل انسانی در امنیت سیستم‌های اطلاعاتی ارائه ‌می‌شود. هدف این پژوهش، به طور خاص شناسایی و مدل‌سازی سازه ‌های مدیریتی حیاتی و اساسی مؤثر بر اثربخشی امنیت سیستم‌های اطلاعاتی است. در این راستا، سازه‌های "حمایت مدیریت عالی، آموزش امنیتی، فرهنگِ امنیتی، مهارت امنیتی، تقویت خط‌مشی امنیتی، تجربیات و خودباوری افراد" به‌عنوان فاکتور‌های مؤثر بر اثربخشی امنیت سیستم‌های اطلاعاتی معرفی می‌شوند. روش‌شناسی این مطالعه، ترکیبی از تکنیک‌های کیفی و کمّی تحقیق است. از طریق تکنیک‌های کیفی و بررسی پیشینه موضوع، متغیر‌های کلیدی مؤثر بر امنیت سیستم‌های اطلاعاتی شناسایی شده‌اند. سپس با توجه به مدل مفهومی پژوهش که از مرور پیشینه و منابع موضوع و بررسی نتایج تحقیقات قبلی به‌دست آمده است، ابزار جمع‌آوری داده‌ها (پرسشنامه) طراحی شده و نسبت به جمع‌آوری داده‌ها از طریق نمونه‌های انتخابی (خبرگان و سازمانی) اقدام شده است. پس از آن داده‌ها‌ی جمع‌آوری شده توسط SPSS و LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته‌اند و طبق آن، مدل نهایی تحقیق با عنوان " مدل عوامل انسانی مؤثر بر امنیت سیستم‌های اطلاعاتی" ارائه شده است.

تبیین عوامل بحرانی موفقیّت در مهندسی مجدد فرآیند‌ها: مورد‌کاوی یکی از شرکت‌‌های وابسته به صنایع دفاعی

صفحه 23-64

مصطفی جعفری؛ پیمان اخوان؛ جلال رضائی نور

چکیده این تحقیق با استفاده از روش‌‌‌های تحلیل چند ‌متغیر آماری، سعی در شناسائی فاکتور‌‌های بحرانی موثر بر موفقیت مهندسی مجدد فرآیند‌‌‌ها را در یکی از شرکت‌‌های وابسته به صنایع دفاعی دارد. به همین منظور با توسعه و به‌کارگیری یک مدل تجویزی مهندسی مجدد در شرکت مذکور، مدیریت فرآیند‌‌های سازمانی صورت پذیرفته و پس از آن میزان موفقیت آن با توزیع و تحلیل پرسشنامه مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. این تحلیل، در ابتدا با استفاده از آزمون ناپارامتری من‌ویتنی‌یو، موفقیت‌آمیز بودن اجرای فرآیند مهندسی مجدد با رویکرد تجویزی در شرکت مذکور را نشان داده و آنگاه با استفاده از تحلیل عاملی، عوامل موثر بر موفقیت مهندسی مجدد فرآیند‌‌‌ها را در سه فاکتور اصلی دنبال می‌کند. در ادامه با استفاده از آنالیز رگرسیون چند متغیره، موفقیت مهندسی مجدد فرآیند‌‌‌ها به‌عنوان متغیر وابسته توسط سه فاکتور استخراج شده بالا برآورد گردید. نتایج نشان‌دهنده اعتبار و برازش خوب مدل رگرسیونی ایجاد شده است. بر این اساس مشخص است که احساس ضرورت انجام تغییر، بسترسازی مناسب تغییر، و مشارکت فعالانه پرسنل و کاهش مقاومت در برابر تغییر، به‌عنوان عوامل بحرانی تأثیرگذار بر موفقیت مهندسی مجدد فرآیند‌‌‌ها در شرکت مورد مطالعه است. :

تبیین الگوی اثربخشیِ سازمان‌های دولتی ایران براساس نقش رهبری خدمتگزار

صفحه 65-91

محمد تقی نوروزی؛ حسن دانایی فرد؛ احمد علی خائف الهی

چکیده توجه به موضوع رهبری خدمتگزار درسالهای اخیر، افزایش پیدا کرده است و انواع سازمان‌های تجاری، غیر انتفاعی، آموزشی، و نیز سازمانهای دولتی برای اداره سازمان خود اصول رهبری خدمتگزار را مورد استفاده قرار داده‌اند. اما در مورد مؤثر بودن اجرای رهبری خدمتگزار در اثربخشی سازمان‌‌ها‌، به‌ویژه سازمانهای دولتی، تردید‌هایی به‌وجود آمده است. با توجه به عجین بودن فرهنگ ایران با آرمانهای خدمتگزاری و اهمیت موضوع، این مقاله در نظر دارد تأثیر رهبری خدمتگزار بر اثربخشی سازمانهای دولتی ایران را از دو مسیر اثربخشی رهبری و اثربخشی پیروی، بیازماید. بدین منظور متغیرهای مدل نظری پژوهش، شناسایی شد و نظرسنجی مدیران و کارکنان 22 سازمان دولتی قرار گرفت. از آزمون t استیودنت برای بررسی وضعیت کلیِ مولفه‌هایِ پژوهش استفاده گردید و برای آزمون فرضیه‌‌ها نیز، آزمون‌های آماری رگرسیون و همبستگی اسپیرمن به کار گرفته شد. در بررسی رابطه بین مؤلفه‌های تحقیق، کلیه روابط مورد بررسی تأیید شدند، اما پایین بودن میانگین نمره ابزار اندازه‌گیری رهبری خدمتگزار از میانگین متوسط، به معنای اجرای ضعیف رهبری خدمتگزار و غلبه رهبری پدر سالارانه در سازمانهای دولتی ایران است همچنین ارتباط ضعیف تحقق اثربخشی سازمانی از مسیر رهبری خدمتگزار- اثر‌بخشی پیروی، به معنای عدم توجه بایسته به نقش پیروان در سازمان و اثربخشی سازمانی است.

عوامل مؤثر بر اعتماد مشتری در تجارت الکترونیک (مدل C2B)

صفحه 93-118

سیدحمید خدادادحسینی؛ میثم شیرخدایی؛ اسدالله کردنائیج

چکیده در مدل‌های C2B از تجارت الکترونیکی، اعتماد مشتریان یکی از فاکتور‌های کلیدی و از عناصر اصلی موفقیت در تجارت الکترونیکی است تا آنجا که بسیاری از صاحب‌نظران کلید موفقیت در تجارت الکترونیک را ایجاد و استقرار فراگرد مطمئن و مورد اعتماد برای خریدار می‌دانند. با وجود این معنا و مفهوم اعتماد مشتری در تجارت الکترونیک و ابعاد و عوامل مؤثر بر آن در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. موضوع این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر اعتماد مشتری در تجارت الکترونیک است. در این راستا فرضیه‌‌های تحقیق در چارچوب عوامل فردی، شرکتی و زیرساختی مطرح و بررسی شدند. جامعه آماریِ تحقیق، مشتریانی هستند که از فروشگاه‌های الکترونیکی موجود در جامعه مجازی ایرانیان به‌صورت الکترونیکی خرید کرده، از میان آنان نمونه‌گیری تصادفی صورت گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده‌‌ها نشان می‌دهد که به جز فرضیه مربوط به عوامل فردی ،سایر فرضیه‌‌های تحقیق تأیید می‌شوند.

تأثیر فناوری اطلاعات بر تعالی در سازمان‌‌‌های ایرانی

صفحه 119-157

حسام الدین ذگردی؛ مهدی اسماعیلی

چکیده فناوری اطلاعات و مدل‌‌‌های تعالی سازمانی بر بیشتر سازمان‌‌‌های ایرانی تأثیر گذاشته است و اگر چه در مورد هریک از این دو موضوع، تحقیقاتی به‌صورت گسترده در سراسر دنیا انجام گرفته است، اما تحقیقات تجربی معتبر اندکی در مورد ارتباط بین این دو، به‌ویژه تأثیر فناوری اطلاعات بر مدیریت کیفیت فراگیر و یا مدل‌‌‌های تعالی سازمانی (به‌عنوان مدل‌‌‌های تکامل یافته مدیریت کیفیت فراگیر) وجود دارد. این تحقیق، تأثیر به‌کارگیری فناوری اطلاعات در تعالی سازمان و سیستم مدیریت کیفیت آن در شرکت‌‌های برتر تولیدی در ایران را، بر پایه مدل تعالی بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت ، مورد بررسی قرار می‌دهد. براساس نتایج حاصله مشخص گردید که اندازه سازمان بر عمق پیاده‌سازی سیستم‌‌‌های فناوری اطلاعات و مدل تعالی سازمانی موثر است. همچنین سازمان‌‌های ایرانی که به‌صورت گسترده‌تری از فناوری اطلاعات بهره‌ برده بودند در به‌کارگیری بهتر مدل تعالی سازمانی و دستیابی به امتیازات بالاتر در این مدل موفقیت بیشتری داشته‌اند.

اثر توانمندی‌های چابکی بر عملکرد تولیدی در شرکت‌های سازنده قطعات و مجموعه‌های خودرو با رویکرد شبکه‌های بیز (Bayesian Networks)

صفحه 159-181

محمود صارمی؛ بهنام اژدری

چکیده هدف از این نوشتار، بررسی اثر توانمندی‌های چابکی شرکت‌های تولیدی بر عملکرد تولیدی آنهاست. متدلوژی این بررسی مدل‌سازی علّی با شبکه‌های بیز است. شبکه‌های بیز، ساختارهایی نموداری برای نمایش روابط احتمالی تعداد زیادی متغیر و انجام استنباط احتمالی با آن متغیرها هستند. داده‌های این پژوهش با همکاری شرکت‌های مهندسین اندیشه فرافن، سازه‌گستر سایپا و گروه بهمن، نمونه‌ای از شرکتهای سازنده قطعات و مجموعه‌های‌ خودرو، گردآوری شده است. پرسشنامه این مطالعه، با متدلوژی مفهوم‌سازی و معتبر‌سازی ابزار سنجش، توسعه یافته و سنجه‌های رتبه‌ای هر سازه، بر مبنای نشان گرهای پرسشنامه، با به‌کار‌گیری تحلیل خوشه‌ای K میانگین به دست آمده‌است. از این سنجه‌ها برای مدل‌سازی علّی و آزمون فرضیه‌ها با کمک شبکه‌های بیز مورد استفاده استفاده شده است. سپس بهترین مدل با معیار اطلاعات بیز شناسایی شد. این مدل روابط علّی میان توانمندی‌های چابکی و سنجه‌های عملکرد تولیدی را نشان می‌دهد که از آن می‌توان در توسعه تئوری تولید چابک و پیاده‌سازی تولید چابک در سازمان‌ها بهره برد.

طراحی مدل تحول سازمانی در مدیریت هزینه مورد زنجیره تأمین گروه صنعتی‌ایران خودرو

صفحه 159-181

علی رضائیان؛ عباس مقبل با عرض؛ ناصر شاهباز؛ اصغر مشبکی

چکیده امروزه با تشدید فضای رقابتی و تلاش شرکت‌ها در کسب سهم بیشتر از بازار، ضرورت تدوین مدل‌‌های جدید به‌منظور به‌کارگیری استراتژی‌‌های رقابتی بیش از پیش احساس می‌شود. در این راستا، توجه به بحث مدیریت هزینه با هدف جلب رضایت مشتریان از یک‌سو و حفظ حاشیه سود مورد نظر تولیدکنندگان از سوی دیگر، اهمیت بسزایی یافته است. این پژوهش به‌ منظور طراحی مدل مناسب استراتژی تحول سازمانی در مدیریت هزینه زنجیره تأمین شرکت‌ایران خودرو انجام شده است. پژوهش حاضر با مطالعه مدل‌‌های شناخته‌شده، تحول و شناسایی مؤلفه‌‌های مؤثر در‌ایجاد تحول در مدیریت هزینه و با رویکرد رفتار سازمانی، عوامل مؤثر بر مدیریت هزینه یعنی عوامل رفتاری، ساختاری، رقبا و فناوری را در جامعه تحقیق بررسی کرده است. ازاین‌رو مدل مفهومی‌تحقیق به‌ شکل ارتباط میان چهار سازه اصلی تأثیرگذار بر مدیریت هزینه و ده متغیر سازنده این سازه‌‌‌ها تببین شده است. در خصوص سازه رفتار، بررسی عوامل تأثیرگذار در سه سطح رفتار فردی، گروهی و سازمانی انجام می‌شود. همچنین در بخش رقبا، تأثیر تک‌منبع ‌بودن و ساختار هزینه شرکت‌‌‌ها و در بخش فناوری، تأثیر فناوری اطلاعات و فناوری تولید سنجش می‌شود. در بخش سازه ساختار نیز بررسی میزان تأثیر پیچیدگی، رسمیت و تمرکز بر استراتژی تحول مدیریت هزینه سنجش شده است. توزیع و بررسی پرسش‌نامه‌‌های جمع‌آوری‌شده از میان 41 تولید کننده گرید A در زنجیره تأمین قطعات شرکت ‌ایران خودرو نشان می‌دهد که از میان عوامل معرفی‌شده در مدل مفهومی‌ تحقیق، تأثیر رقبا بر مدیریت هزینه تائید نمی‌شود. همچنین بررسی رفتار تأمین‌کنندگان نشان می‌دهد که تنها رفتار تأمین‌کنندگان در سطح گروهی بر استراتژی‌‌های مدیریت تحول هزینه در سطح سازمانی تأثیرگذار است . همچنین تأثیر ساختار سازمانی بر مدیریت هزینه، تنها بر اساس مولفه پیچیدگی تبیین می‌شود. ازاین‌رو باید گفت مؤلفه‌‌های رسمیت و تمرکز تأثیر چندانی بر مدل پیشنهادی تحقیق ندارند؛ اما دستاورد اساسی تحقیق تأیید ارتباط میان فناوری و مدیریت هزینه در دو حوزه فناوری اطلاعات و فناوری تولید است.

ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش ویژگیهای سازمان یادگیرنده

صفحه 209-238

وجه الله قربانی زاده

چکیده بسیاری از نظریه‌پردازان مدیریت، سازمان یادگیرنده را سیستمی زنده و رو به تکامل می‌دانند که به‌طور مداوم از طریق دستیابی به دانش، عملکرد خود را بهبود می‌بخشد. دو عنصر «اندیشیدن به آینده یا آینده‌سازی» و «افزایش ظرفیت یادگیری» نقطه مشترکی است که همه نظریه‌پردازان سازمانهای یادگیرنده بر آن تأکید دارند. در هزاره جدید، سازمانهایی قادر به حفظ و ادامه حیات خواهند بود که یادگیرنده باشند و سازمانی که یادگیری مولد نداشته باشد، نخواهد توانست در عصر حاضر به حیات خود ادامه دهد. مدیران سازمانها، برداشتهای متفاوتی از میزان یادگیرنده بودن سازمانهای خود دارند و برای اینکه بدانند سازمان تحت مدیریتشان تا چه اندازه از ویژگیهای سازمان یادگیرنده برخوردار است، نیاز به ابزار اندازه‌گیری دارند. در این مقاله، شاخصهای اندازه‌گیری پنج دسته ویژگی اصلی سازمان یادگیرنده، شامل ویژگیهای رهبری، نیروی انسانی، طرح سازمانی، فرهنگ سازمانی و مأموریت/استراتژی، استخراج و روایی محتوی، روایی سازه و روایی همگرا و واگرای آن با استفاده از روشهای دلفی، تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل متغیر سنجیده شده است. شاخصهای تأیید‌شده در این مقاله، اجزای تشکیل‌دهنده ابزار سنجش ویژگیهای سازمان یادگیرنده است که می‌تواند در اندازه‌گیری میزان یادگیرنده بودن شرکتها و سازمانهای مختلف مورد استفاده قرار گیرد.

روابط مستقیم و غیر‌مستقیم بین مدیریت کیفیت فراگیر(TQM) و عدالت رویه‌ای ادراک‌شدبا تعهد سازمانی

صفحه 239-270

محسن گلپرور؛ سید حمیدرضا عریضی سامانی

چکیده هدف از این پژوهش بررسی روابط مستقیم و غیر‌مستقیم بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر(TQM) و عدالت رویه‌ای ادراک‌شده با تعهد سازمانی است به‌منظور دستیابی به اهداف پژوهش، از تعدادی سازمان‌های ارائه‌دهنده خدمات در شهر اصفهان، 294 نفر به‌صورت تصادفی برای پاسخگویی به پرسشنامه‌های پژوهش انتخاب شدند. ابزار‌های مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه مدیریت کیفیت فراگیر (TQM) از بروکزوزیتز (1999) با 24 سؤال، پرسشنامه عدالت رویه‌ای از نیهوف و مورمن (1993) با 15 سؤال و دو پرسشنامه تعهد عاطفی و تعهد تداومی از میر و آلن (1999) و هوم و گریفیت (1991) به‌ترتیب با 3 و 5 سؤال بوده است. پرسشنامه‌های یاد شده برای اولین بار برای این پژوهش ترجمه و آماده شده‌اند. شواهد روایی و پایایی ابزار‌های مورد استفاده بررسی و تأیید شده است. داده‌های حاصله با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون وتحلیل مسیر مورد مطالعه شده است. یافته‌ها حاکی از آن است که بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر و عدالت رویه‌ای با تعهد عاطفی رابطه مثبت و معنی‌دار (01/0>P) وجود دارد. از بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر نیز دیدگاه مدیریت و رهبری و استفاده از اطلاعات در کنار عدالت روی‌های ادراک‌شده با تعهد تداومی رابطه مثبت و معنی‌دار دارد. نتیجه حاصل از تحلیل مسیر نیز نشان می‌دهد تعهد عاطفی (و نه عدالت رویه‌ای ادراک‌شده و نه ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر) با تعهد تداومی (استمرار خدمت) دارای رابطه یک‌سویه و مستقیم است. همچنین بین عدالت رویه‌ای با تعهد عاطفی و بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر با عدالت رویه‌ای ادراک‌شده رابطه یک‌سویه و مستقیم وجود دارد. تلویحات تأثیرات مدیریت کیفیت فراگیر بر تعهد عاطفی و تداومی (استمرار خدمت) در پایان تحلیل شده است.

اندازه‌گیری کارایی پالایشگاه‌های نفت ایران

صفحه 271-296

محمدرضا مهرگان؛ امین کامیاب مقدس؛ عالیه کاظمی

چکیده هدف از این پژوهش بررسی روابط مستقیم و غیر‌مستقیم بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر(TQM) و عدالت رویه‌ای ادراک‌شده با تعهد سازمانی است به‌منظور دستیابی به اهداف پژوهش، از تعدادی سازمان‌های ارائه‌دهنده خدمات در شهر اصفهان، 294 نفر به‌صورت تصادفی برای پاسخگویی به پرسشنامه‌های پژوهش انتخاب شدند. ابزار‌های مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه مدیریت کیفیت فراگیر (TQM) از بروکزوزیتز (1999) با 24 سؤال، پرسشنامه عدالت رویه‌ای از نیهوف و مورمن (1993) با 15 سؤال و دو پرسشنامه تعهد عاطفی و تعهد تداومی از میر و آلن (1999) و هوم و گریفیت (1991) به‌ترتیب با 3 و 5 سؤال بوده است. پرسشنامه‌های یاد شده برای اولین بار برای این پژوهش ترجمه و آماده شده‌اند. شواهد روایی و پایایی ابزار‌های مورد استفاده بررسی و تأیید شده است. داده‌های حاصله با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون وتحلیل مسیر مورد مطالعه شده است. یافته‌ها حاکی از آن است که بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر و عدالت رویه‌ای با تعهد عاطفی رابطه مثبت و معنی‌دار (01/0>P) وجود دارد. از بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر نیز دیدگاه مدیریت و رهبری و استفاده از اطلاعات در کنار عدالت روی‌های ادراک‌شده با تعهد تداومی رابطه مثبت و معنی‌دار دارد. نتیجه حاصل از تحلیل مسیر نیز نشان می‌دهد تعهد عاطفی (و نه عدالت رویه‌ای ادراک‌شده و نه ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر) با تعهد تداومی (استمرار خدمت) دارای رابطه یک‌سویه و مستقیم است. همچنین بین عدالت رویه‌ای با تعهد عاطفی و بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر با عدالت رویه‌ای ادراک‌شده رابطه یک‌سویه و مستقیم وجود دارد. تلویحات تأثیرات مدیریت کیفیت فراگیر بر تعهد عاطفی و تداومی (استمرار خدمت) در پایان تحلیل شده است.