نشریه پژوهشهای مدیریت در ایران یکی از نشریات انتشارات دانشگاه تربیت مدرس است که تحت مسئولیت علمی سردبیر و هیات تحریریه منتشر می شود. مجله علوم انسانی در رشته های مختلف علوم انسانی بصورت جنگی از پاییز ۱۳۶۹ چاپ و منتشر شد. در سال ۱۳۷۵ موفق به کسب درجه علمی -پژوهشی گردید و از بهار سال ۱۳۸۰ بر اساس سیاست وزارت علوم ؛ مبنی بر تخصصی شدن مجلات، در سه رشته حقوق، مدیریت و جغرافیا انتشار یافت که تا مهر ۱۳۸۸ ادامه داشت . از مهر ۱۳۸۸ براساس سیاست جدید وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری برای تخصصی شدن مجلات؛ به مجله مدرس علوم انسانی (مدیریت) مجوز چاپ مجله با عنوان تخصصی جدید داده شد؛ که براساس آن مجله مدرس علوم انسانی ویژه مدیریت، از این پس با عنوان " فصلنامه علمی -پژوهشی مدرس علوم انسانی -پژوهشهای مدیریت در ایران" منتشر خواهد شد. مجله علمی پژوهشی "پژوهش های مدیریت در ایران" با مجوز انتشار شماره:۴۸۳۲۰ به تاریخ: ۱۴/۶/۹۱ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر میشود.
سرقت ادبی: فصلنامه از سامانه مشابهتیاب سمیم نوربرای حصول اطمینان از صحت مالکیت و نداشتن تشابه با سایر مقالات استفاده میکند تا از اصالت اثر اطمینان حاصل کند.
فرآیند داوری و پذیرش مقاله: برای مشاهده فرایند پذیرش مقاله به صورت نمودار اینجا را کلیک کنید.
دریافت فرمت مجله: برای دریافت فرمت مجله در قالب فایل word، اینجا را کلیک کنید.
نوع دسترسی: دسترسی رایگان و آزاد به مقالات (open access)
نوع داوری: داوری بسته (دو سو ناشناس) و 2 داور
هزینه بررسی و پذیرش مقالات: رایگان
انواع مقالات قابل انتشار در نشریه: پژوهشی، مروری
بازه زمانی بررسی اولیه مقالات دریافتی: 7 الی 10 روز
میانگین بازه زمانی فرآیند داوری پذیرش مقاله: حداکثر تا 6 ماه
سید رحیم صفوی میرمحله؛ محمد رحیم رمضانیان؛ محمود مرادی؛ مصطفی ابراهیم پور
چکیده هدف این تحقیق، تبیینوتحلیل مخاطرات زنجیره تامین صنعت داروسازی ایران میباشد. در این تحقیق از رویکرد ترکیبی فراترکیب و تحلیلمضمون استفاده شده است. رویکرد این تحقیق کیفی میباشد. درمرحله اول، با مرور نظاممند مطالعات مرتبط در 23 سال اخیر با رویکرد فراترکیب، مخاطرات زنجیره تامین در صنعت داروسازی شناسایی شدند. بدینمنظور، ابتدا تعداد 100 مقاله انتخاب و پس از چندمرحله پالایش، تعداد 26 مقاله نهایی باقی ماند و مبنای انجام تحقیق قرار گرفت. درمرحله بعد، مخاطرات زنجیره تامین صنعت داروسازی ایران با روش تحلیلمضمون بهدست آمد. بدینمنظور مصاحبه نیمهساختار یافته باخبرگان صنعت داروسازی ایران با روش نمونهگیری هدفمند تا اشباء نظری، با رویکرد تحلیلمضمون صورت گرفت. در مرحله آخر باترکیب نتایج فراترکیب و تحلیلمضمون، 10 مخاطره بهعنوان مخاطرات نهایی صنعت داروسازی ایران بهدست آمد. براساس نتایج، مخاطرات زنجیره تامین صنعت داروسازی ایران عبارتاند از: مخاطرات محیطی؛ مشکلات تامین ارز و پرداختهای مالی خارجی؛ عدم تامین بهموقع مواد اولیه؛ پیچیدگی و ناسازگاری سیستمهای اطلاعاتی؛ کیفیت پایین مواد اولیه و محصول؛ در دسترس نبودن دارو و تحویل بهموقع آن؛ حملونقل و بیمهها؛ فناوریهای بخش توزیع؛ نوسانات بخش تقاضا؛ افزایش قیمت مواد اولیه و دارو. از 10 مخاطره بهدست آمده، مخاطرات محیطی، مشکلات تامین ارز و پرداختهای مالی خارجی، افزایش قیمت مواد اولیه و دارو و حملونقل وبیمهها، (بهدلیل داشتن بیشترین فراوانی در هر دو روش فراترکیب و تحلیلمضمون) تاثیر بیشتری بر زنجیره تامین دارند. بنابراین ذینفعان زنجیره تامین داروسازی ایران، برای بهبود عملکرد زنجیره تامین باید بر روی این مخاطرات تمرکز نموده و برای مدیریت آنها برنامهریزی نمایند.
علی یاسینی؛ امین پناه؛ حاتم فرجی ده سرخی؛ سعید رنجبر
چکیده پژوهش حاضر با هدف شناسایی رویکرد مدیران نسبت به پیادهسازی و بکارگیری سیستمهای اطلاعاتی استراتژیک در آموزش عالی انجام شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از جهت ماهیت رویکردی آمیخته است. جامعه آماری در بخش کیفی متخصصان و خبرگان دانشگاهی و نیز مدیران دانشگاهی بودند که به شیوه نمونهگیری نظری 15 مصاحبه عمیق تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد. جهت گردآوری دادهها در بخش کیفی از مصاحبه استفاده شد که روایی آن با استفاده از روایی همکاران محاسبه و پایایی آن با استفاده از ضریب توافق محاسبه گردید. دادههای حاصل از مصاحبه با استفاده از تحلیل محتوای کیفی مصاحبهها تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که مدیران دانشگاهی رویکردهای مختلفی نسبت به پیادهسازی و بکارگیری SIS دارند. بر اساس یافتههای پژوهش رویکرد حمایتی به عنوان رویکرد غالب در دانشگاه ایلام مورد تایید قرار گرفت و بر مبنای الگوی غالب، سناریوهای ممکن تدوین شد. همچنین اصول، مفروضات، اقدامات، و پیامدهای نهایی هر رویکرد احصاء گردید. به عنوان نتیجه می توان اذعان داشت که یکی از عواملی که در نوع رویکرد مدیران دانشگاه موثر است نگرشی است که مدیران نسبت به پیادهسازی سیستمهای اطلاعاتی دارند. داشتن نگاه هزینهای به پیادهسازی سیستمهای اطلاعاتی از سوی مدیران سازمانها نیز تأثیر مهمی در تصمیمگیری و جهتگیری آنها نسبت به سیستمهای اطلاعاتی دارد. همچنین وجود تفکر استراتژیک نسبت به توسعه سازمان و به تبع آن پیادهسازی سیستمهای اطلاعاتی یکی از مولفههای مهم دیگری است که در رویکرد مدیران نسبت به بکارگیری سیستمهای اطلاعاتی استراتژیک تأثیر بسزایی دارد.
چکیده تغییر وجود دارد تا شایستهترینها باقی بمانند؛ لذا در دنیای متحول و متغیر امروز شرکتها و سازمانهایی میتوانند طعم شیرین موفقیت را بچشند که توانایی خلق ارزش استراتژیک را داشته باشند. این مسئله برای شرکتهای فعال در عرصه تجارت الکترونیک ضرورت و اهمیت بیشتری دارد، ازاینرو پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در ایجاد ارزش استراتژیک تجارت الکترونیک در کسبوکارهای آنلاین انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی،از حیث ماهیت و روش توصیفی پیمایشی و از لحاظ نوع شناسی در زمره پژوهشهای آمیخته با رویکرد کیفی و کمی است. جامعه آماری پژوهش خبرگان هستند که تعداد 30 نفر از آنها بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کیفی پژوهش، ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمه ساختاریافته است که روایی و پایایی آن با استفاده از ضریب CVR و آزمون درون کدگذار و میان کدگذار تایید شد. و نیز ابزار گردآوری دادهها در بخش کمی پرسشنامه دلفی فازی است که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون مجدد تایید شد. در این پژوهش برای تحلیل دادهها در بخش کیفی از روش کدگذاری و نرمافزار Atlas.ti و در بخش کمی از روش Delphi fuzzy استفاده شد. نتایج پژوهش بر اهمیت نهایت مشتری مداری، نوآوری و خلاقیت در تولید و بازاریابی و تبلیغات، تطبیق با تحولات فناوری نوین، پاسخگویی سریع و برخط بودن، انعطاف پذیری، بهبود ارتباط با مشتری و بهره گیری از استراتژی سئو در ایجاد ارزش استراتژیک تجارت الکترونیک تاکید مینماید.
چکیده گسترش شیوههای جدید انجامِ کار از جمله دورکاری، از پدیدههای نوظهور همزمان با عصر اطلاعات است که تاثیر چشمگیری بر زندگی کاری و خانوادگی افراد داشتهاست. در این پژوهش به شناسایی و دستهبندی چالشهای دورکاری پرداخته شدهاست. روش پژوهش حاضر کیفی بوده و از روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شدهاست. برای شناسایی چالشها، ابتدا با مرور ادبیات، پرسشهای مصاحبه تهیه شده و سپس 12 مصاحبه با کارکنان یک شرکت خصوصی در شهر تهران انجامشد. روش نمونهگیری مورداستفاده در این پژوهش، قضاوتی هدفمند است. نتایج پژوهش نشان داد چالشهای دورکاری از دید کارکنان و با توجه به تجربیات آنها شامل عوامل شغلی، سازمانی، فردی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی میباشد. باتوجه به یافتههای پژوهش، بر مدیران واجب است تا پیش از اجرای طرح دورکاری نسبت به برقراری شرایط موردنیاز آن اهتمام ورزیده و با پیمایش مستمر کارکنان و بررسی میزان رضایت و موفقیت آنها در حین دورکاری، در جهت توسعه طرح دورکاری اقدام نمایند.
چکیده صنعت پوشاک ورزشی به طور فزایندهای رقابتی و پویا است و برندها برای جذب و حفظ مشتریان با چالش-های متعددی مانند ظهور رقبا، تغییر ترجیحات مشتریان و نوسانات اقتصادی روبرو هستند. از اینرو چارچوب افول برند میتواند ابزاری ارزشمند برای برندهای پوشاک ورزشی باشد تا به آنها در درک و پیشبینی روندهای آینده و اتخاذ تصمیمات استراتژیک کمک کند. هدف از این تحقیق طراحی چارچوب افول برند در صنعت پوشاک ورزشی است. این پژوهش از نظر فلسفه، پرگماتیسم؛ از نظر روش، کیفی؛ و از نظر استراتژی، داده بنیاد است. برای تعیین چارچوب افول برند، مصاحبه ای با 15 نفر از متخصصین در حوزه مدیریت برند و مدیران برجسته صنایع پوشاک ورزشی، به روش گلوله برفی و رسیدن به حد اشباع نظری انجام شد. روایی و اعتبار ابزار گردآوری داده ها به روش گوبا و لینکلن مورد بررسی و تایید قرار گرفت. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که بهترین راهحل با توجه به چارچوب طراحی شده دارای 7 عامل و 35 مولفه مرتبط با آن است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که در چارچوب افول برند، متغیرهای درون سازمانی در قالب کاهش سهم بازار، کاهش آگاهی از برند، کاهش وفاداری به برند، و ضعف در مدیریت و ابعاد مرتبط با محیط در قالب افزایش رقابت، عدم فرهنگسازی برند، و شکاف تکنولوژی در صنعت پوشاک ورزشی نقش کلیدی دارند. چنانچه سازمان بخواهد از افول برند جلوگیری کند و موقعیت برند خود در بازار را تثبیت و یا بهبود ببخشد باید به این متغیرهای درون سازمانی و محیطی توجه نماید.
محمد امری اسرمی؛ سید کاظم ابراهیمی؛ فاطمه باقری؛ الهه عبادی جامخانه
چکیده مدیران معماران استراتژیهای نوآورانه و رهبرانِ ایجاد ارزش شرکت میباشند. پژوهش حاضر اثر استراتژیهای رهبری هزینه و تمایز را بر رابطه بین اقلام تعهدی اختیاری و غیراختیاری با ریسک ورشکستگی بررسی میکند. متغیرهای اقلام تعهدی اختیاری و غیراختیاری از مدل جونز تعدیل شده، اﺳﺘﺮاﺗﮋی رﻫﺒﺮی ﻫﺰﯾﻨﻪ با گردش دارایی، استراتژی ﺗﻤﺎﯾﺰ با حاشیه سود و رﯾﺴﮏ ورﺷﮑﺴﺘﮕﯽ به روش Z آﻟﺘﻤﻦ توسعهیافته اندازهگیری شده است. برای انتخاب نمونه از شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1393 تا 1400، از روش غربالگری منظم استفاده شده است. آزمون فرضیههای پژوهش با استفاده از الگوی دادههای تابلویی با اثرات ثابت با رویکرد حداقل مربعات تعمیمیافته انجام شده است. نتایج نشان داد اقلام تعهدی اختیاری، غیراختیاری، استراتژی رهبری هزینه و استراتژی تمایز با ریسک ورشکستگی رابطه مثبت و معناداری دارد. استراتژی تمایز (رهبری هزینه) بر رابطه اقلام تعهدی غیراختیاری با ریسک ورشکستگی، اثر مثبت (منفی) و معنادار دارد. اثر استراتژی تمایز بر رابطه اقلام تعهدی اختیاری با ریسک ورشکستگی مثبت و معنادار است اما اثر استراتژی رهبری هزینه بر این رابطه منفی و غیرمعنادار است. لذا با افزایش اقلام تعهدی اختیاری، میزان ریسک ورشکستگی افزایش مییابد. اما استراتژی رهبری هزینه و تمایز، اختیارات مدیریت را محدود و ریسک ورشکستگی را کاهش میدهد.
چکیده با گسترش روزافزون خرید آنلاین، چالشهای جدیدی برای مصرفکنندگان در انتخاب و خرید محصولات مناسب به وجود آمده است. تلنگرهای دیجیتال به عنوان راه حلهایی نوین، میتوانند به مصرفکنندگان در اتخاذ تصمیمات آگاهانهتر و عاقلانهتر در فرایند خرید آنلاین کمک کنند. از اینرو این پزوهش به توسعه چارچوبی برای تلنگرهای دیجیتال مؤثر در خرید آنلاین با استفاده از رویکرد مرور سیستماتیک ادبیات میپردازد. روش این پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از رویکرد مرور سیستماتیک است. در این پژوهش 255 مقاله بررسی و در نهایت بعد از چند مرحله غربالگری 34 مقاله برای تحلیل نهایی انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان میدهد که تلنگرهای دیجیتال در چهار طبقه اصلی "اطلاعات تصمیم"، "ساختار تصمیم"، "کمک تصمیم" و "درخواست تصمیم اجتماعی" قرار میگیرند. در طبقه "اطلاعات تصمیم"، تلنگرهایی مبتنی بر اطلاعات، سوگیریها و تأثیرات شناختی، ارائه بصری و معماری تصمیم شناسایی شدند. در طبقه "ساختار تصمیم"، عواملی مانند پیچیدگی و ساختار تصمیمگیری، پیشفرضها و پیشانتخابها، تقویت و انگیزش رفتاری، تعهد و ثبات، تلاش و بار شناختی، جایگزینی و تغییر، محرکهای شناختی و رفتاری، و نظارت و بازخورد شناسایی شدند. در طبقه "کمک تصمیم"، عواملی مانند بازاریابی و رفتار مصرفکننده، نظریههای روانشناسی و اقتصادی، تأثیر و روانشناسی اجتماعی، سوگیریهای شناختی و اکتشافی، پردازش تصمیم و اطلاعات و عمل و تغییر رفتاری شناسایی شدند و در نهایت در طبقه "درخواست تصمیم اجتماعی"، عواملی مانند تقویت رفتاری، متقاعدسازی و روانشناسی اجتماعی، سوگیریهای شناختی، تکنیکهای انگیزشی و تمرکز و برجسته سازی تصمیم شناسایی شدند.
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 07 فروردین 1404
وحید غفارزادگان ربطی
چکیده نحوۀ آمادگی سازمانی برای تحول دیجیتال، به موضوع اصلی بحث در محافل دانشگاهی و سازمانی تبدیل شده است ودرک آن یکی از چالشها و اولویتهای اصلی در نظریه و عمل میباشد. بر همین اساس، هدف این پژوهش، توسعۀ یک مدل است که اجزاء سازنده آمادگی سازمانی برای تحول دیجیتال و پیشایندها و پیامدهای آن را مفهوم-سازی کند. برای رسیدن به این هدف، از روش پژوهش آمیخته اکتشافی (تحلیل مضمون- مدلسازی معادلات ساختاری) استفاده شده است. جامعۀ آماری این پژوهش، مدیران و کارشناسان سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران میباشد. برای گردآوری دادهها در بخش کیفی، بر اساس منطق نمونهگیری نظری، مصاحبههای نیمهساختاریافته با مدیران ارشد و میانی در سازمان انجام شد. در بخش کمی نیز، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 220 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و ابزار گردآوری دادهها نیز پرسشنامه محقق ساخته بوده است. تجزیه و تحلیل دادهها بصورت متوالی و در دو مرحله انجام شد: در بخش کیفی، از دستور العمل براون و کلارک در تحلیل مضمون برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. در بخش کمی نیز، از روش مدلسازی معادلات ساختاری بر مبنای حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد، آمادگی سازمانی برای تحول دیجیتال از چهار بعد افراد، ساختار، فرایندها و تعاملات و حکمرانی داده تشکیل شده است. یافتهها همچنین بیانگر این است که آمادگی سازمانی نقش میانجی را در رابطۀ میان محیط دیجیتال و سازمان دیجیتال را ایفا میکند. در نهایت، رهنمودهای نظری و مدیریتی مورد بحث قرار گرفت و پیشنهاداتی برای پژوهشگران آتی ارائه شد.
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 07 فروردین 1404
هانیه معیدیان؛ آمنه خدیور؛ سمانه رحیمیان
چکیده دانشگاهها، سازمانهای تأثیرگذار و مهمی در جامعه هستند که حجم دادهها و اطلاعات زیادی در آنها تولید و استفاده میشود. باتوجهبه اهمیت استفاده از فناوری کلانداده در دانشگاهها، ضرورت دارد که بررسی شود، دانشگاههای ایران تا چه اندازه در موضوع کلان داده پیشرفت کردهاند. هدف این مقاله، ارزیابی بلوغ کلانداده در دانشگاههای دولتی ایران است. برای رسیدن به این هدف از مدل TDWI برای ارزیابی بلوغ کلانداده در دانشگاههای دولتی ایران استفاده شده است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران فناوری اطلاعات دانشگاههای دولتی ایران به تعداد ۱۴۱ نفر است. نتایج حاصل از تحلیلها نشان داد که ۲ دانشگاه در مرحله نوپا، ۲۷ دانشگاه در مرحله اولیه، ۱۶ دانشگاه در مرحله تثبیت شده و ۵ دانشگاه در مرحله بالغ هستند وهیچ دانشگاهی در سطح پیشرفته از مدل بلوغ شناسایی نشد. همچنین نتایج حاکی از آن بود که میانگین سطح بلوغ کلانداده در بین دانشگاههای تهران و شهرستان با هم تفاوت معناداری دارند. در این تحقیق برای هرکدام از دانشگاههای شرکتکننده در پیمایش بر اساس نتایج حاصل شده، توصیههایی جهت ارتقای بلوغ کلانداده ارائه شده است.
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 07 فروردین 1404
شهریار عزیزی؛ سجاد جهانگیری؛ سلمان عیوضی نژاد
چکیده اهمیت حفظ ظرفیتها و منابع موجود بر روی کره زمین برای استفاده توسط نسلهای آینده علاوه بر نسلهای ایجاد تعادل میان جنبههای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی انواع فعالیتهای توسعهای بشر ضرورت پیدا کرده و منجر به ظهور مفهوم توسعه پایدار شده است. این پژوهش به کمک استاندارد GRI 11 به عنوان یک استاندارد ویژه گزارشگری پایداری در صنعت نفت و گاز، اهداف توسعه پایدار و میزان پایبندی به آنها در صنعت نفت و گاز ایران را ارزیابی میکند. جامعه پژوهش، شرکتهای نفت و گاز ثبت شده در بورس و فرابورس اوراق بهادار کشور بودند که بر اساس روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس به تعداد 20 شرکت گزینش شدند. دادههای مورد نیاز پژوهش از طریق تحلیل گزارشهای یکپارچه (گزارشهای هیاتمدیره) منتشر شده توسط شرکتهای مورد مطالعه استخراج شدند.نوع پژوهش حاضر به دو بخش تحلیل محتوای کیفی برای اهداف توسعه پایدار و GRI است و در بخش کمی برای رتبه بندی این عوامل از برنامه نویسی پایتون استفاده شده است. نتایج این پژوهش نمره 8/35% را به عنوان میانگین نمرات اهداف توسعه پایدار از نظر میزان پایبندی به آنها در صنعت نفت و گاز ایران نشان میدهد. براساس نتایج به دست آمده در صنعت نفت و گاز ایران بیشترین توجه به اهداف مرتبط با بعد اجتماعی توسعهپایدار بوده و بعد از آن ابعاد اقتصادی و بعد محیطی بیشتر مورد توجه بوده اند؛ همچنین هدف شماره 3 (سلامت مطلوب و رفاه ) حائز بالاترین رتبه و هدف شماره 13 (اقدام برای اقلیم) پایینترین رتبه را دارا بودند
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 07 فروردین 1404
سپیده حاتمی؛ محمدهادی صفایی
چکیده منابع انسانی یکی از مهمترین منابع هر سازمانی است که برای کسب نتایج کاری موثر نیاز به انگیزهی درونی دارند. مسئولیتهای اجتماعی درون سازمانی میتواند نقش عمدهای در این خصوص داشته باشد. علارغم توسعه مبحث مسئولیتهای اجتماعی، بحث تمرکز فعالیتهای آن روی انگیزش درونی کارکنان نادیده گرفته شده است. از این رو هدف این پژوهش، شناسایی مسئولیتهای اجتماعی درون سازمانی است که بر انگیزش درونی کارکنان تأثیر دارند و در ادامه شکافها بین مدیران و کارکنان بررسی میشود. پژوهش حاضر ترکیبی کیفی-کمی است و از روش تحلیل مضمون و پیمایشی استفاده شده است. بدین منظور با 25 نفر از مدیران یک شرکت دولتی مصاحبههایی صورت پذیرفت. بعد از کدگذاری اولیه مصاحبه و آزمون دلفی 25 مضمون پایه، 8 مضمون سازماندهنده و 3 مضمون فراگیر به شرح ذیل شکل گرفت. موفقیت (شامل حمایت از کارکنان، کمک به یادگیری و توسعه و اقدامات منجر به افزایش حس غرور کارکنان)، تعلق (شامل مشارکت کارکنان، ارائه خدمات به خانوادههای کارکنان و احترام به کارکنان) و قدرت (شامل رعایت امور اخلاقی و رعایت عدالت در شرکت). نتایج کمی نیز نشان میدهد شکافهایی عمیق بین مدیران و کارکنان در همهی ابعاد وجود دارد. نتایج این پژوهش به افزایش مبانی نظری در این حوزهی مطالعاتی کمک مینماید.
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 07 فروردین 1404
فرهاد زارعی؛ هادی تیموری؛ علی نصر اصفهانی؛ محسن محمدی فشارکی
چکیده رهبری از مباحث بسیار مهم در ادبیات سازمان و مدیریت است؛ همچنین ادبیات کلاسیک ایران نیز در این زمینه دارای مطالب فراوان و مهمی است. لذا هدف پژوهش حاضر مدلسازی رهبری سازمانی مبتنی بر ادبیات کلاسیک ایران (کلیات سعدی، قابوسنامه و سیاستنامه)، است. مطالعه کنونی یک پژوهش ترکیبی و اکتشافی است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان حوزه مدیریت و در بخش کمی شامل کارمندان و مدیران شهرداری شیراز است. بر اساس مطالعات کتابخانهای و مصاحبههای نیمه ساختاریافته و دریافت نظر خبرگان، مفاهیم مربوطه استخراج شد؛ در ادامه بر اساس رویکرد دلفی-فازی، مولفههای مورد استخراج مورد تأیید قرار گرفتند در مرحله بعد با استفاده از روش ISM روابط مابین مولفههای تحقیق طبقهبندی گردید. در نهایت از مدل معادلات ساختاری جهت آزمودن مدل طراحی شده خبرگان استفاده گردید. بر اساس مصاحبههای نیمه ساختاریافته تعداد 94 کد نهایی در سه بُعد کلی شامل بعد پنداری با سه زیرتم نگرشی، شناختی و منشی، بعد کرداری با سه زیرتم عوامل فردی، گروهی و سازمانی و بعد گفتاری با زیرتم کلامی، دستهبندی گردیدند. رویکرد دلفی-فازی لجستیک نوع 3 با تابع ورودی شوبرت جهت مولفههای مورد استخراج به کار گرفته شدند. در نهایت بر اساس نتایج مشخص گردید مدیران بیش از کارمندان مدل طراحی شده را در رهبری سازمان مورد تأیید قرار دادند. توجه به فرهنگ، تمدن و مذهب که در ادبیات کلاسیک ما به شدت مورد توجه قرار گرفته است؛ میتواند در طراحی مدل رهبری که با شرایط سازمانهای دولتی کشور تطابق بالاتری داشته باشد؛ موفق عمل نماید.
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 07 فروردین 1404
کاوه رئوفی ماسوله؛ کامبیز حیدرزاده؛ محمد علی عبدالوند؛ سیدحسام سیدین
چکیده با وجود افزایش اهمیت رفتارهای انحرافی مشتری در بخشهای خدمات، هزینههای آن در سازمان به طور دقیق مشخص نیست. با تکیه بر نظریه حفاظت از منابع و نظریه سرایت عاطفی، اقدام به شناسایی هزینهها و شاخصهای رفتار انحرافی مشتریان و اعتبارسنجی مقیاس در صنعت بانکداری شده است. توسعه و اعتبارسنجی مقیاس برای بسیاری از کارها بخصوص در علوم اجتماعی و رفتاری حیاتی است. برای دستیابی به این هدف، سه مرحله با نه گام طی شده و در دو مرحله نمونهگیری شده است. ابتدا تعداد 21 نفر از کارکنان به صورت هدفمند انتخاب و تجربیات آنان در مورد هزینههای رفتارانحرافی از طریق مصاحبه گردآوری و اقدام به ایجاد پرسشنامه اولیه شده است. پس از بررسی روایی محتوایی با مشارکت پنج نفر از متخصصان منابع انسانی و یک مطالعه اولیه، پرسشنامه نهایی در بین 448 نفر از کارکنان صف شعب بانکهای مختلف براساس نمونهگیری آسان در تهران توزیع و شواهد با تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافتههای پژوهش حاکی است که هزینههای رفتار انحرافی شامل پنج بعد اصلی و سیزده مولفه است. بعد بدرفتاری مشتری شامل دو مولفه: بدرفتاری غیرارتباطی و بدرفتاری ارتباطی؛ بعد واکنش سرپرست شامل دو مولفه: واکنش تنبهی و واکنش حمایتی؛ بعد عذرخواهی مشتری شامل دو مولفه: عذرخواهی رفتاری و عذرخواهی کلامی؛ بعد واکنش کوتاه مدت کارکنان شامل دو مولفه: واکنش فیزیولوژیکی و رفتاری و واکنش هیجانی و واکنشهای بلندمدت کارکنان شامل پنج مولفه: قصد ترک شغل، استرس شغلی، تحلیل شخصیت، تحلیل موفقیت فردی و تحلیل هیجانی است.
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 07 فروردین 1404
معصومه حسینزاده شهری؛ فاطمه قبائی آرانی
چکیده رفتار مصرف کننده یک جنبه حیاتی از استراتژی بازاریابی است که شامل درک عادات خرید، انگیزه ها و ترجیحات مشتریان است. درک بهتر رفتار مشتری از طریق روش های نوآورانه ذخیره سازی و تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات مشتریان، تدوین استراتژی های اثربخش تری را موجب می شود. ظهور فناوریهای محاسباتی جدید تغییرات عمدهای را در توانایی سازمانها برای جمعآوری، ذخیره و تجزیه و تحلیل دادههای کلان ایجاد کرده است. بسیاری از تحقیقات با استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشین بدون نظارت مانند K-Means با استفاده از مدل معروفRFM به طبقه بندی مشتری پرداختهاند اما این مدل ها با نادیده گرفتن سایر پارامترهای مهم با توجه به حوزه کاربرد، ناکافی می باشند. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی و از نوع تحقیقات کمی است که با استفاده از 200000 تراکنش مشتریان فروشگاه خرده فروشی آنلاین طی بازه زمانی 2013 تا 2018 انجام شده است. مدل، با افزودن تنوع "D" به عنوان پارامتر چهارم، با اشاره به تنوع محصولات خریداری شده توسط یک مشتری معین، اصلاح شده است. طبقه بندی بر اساس RFM-D در بازار خرده فروشی آنلاین به منظور شناسایی الگوهای رفتاری برای مشتری اعمال می شود. بررسی رفتار مشتریان خوشه ها نشان داد که تنوع محصولات به همراه سایر متغیرهای رفتاری، سودآوری بیشتری نسبت به مدل RFM ارائه کرده است.
چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت دانش در حوزۀ روابط کارمند ـ سازمان، با استفاده از تحلیل کتابسنجی است. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از منظر گردآوری دادهها، توصیفی ـ تحلیلی، با رویکرد کمّی است. جامعۀ آماری پژوهش شامل 289 مطالعۀ نمایه شده در پایگاه جامع اسکوپوس در بازۀ زمانی 1978 الی 2024 است. با بررسی عنوان، چکیده و واژگان کلیدیِ مطالعات، اطمینان حاصل شد که تمام این اسناد برای تحلیل مناسب است؛ از این رو، در فرایند تحلیل تمام این مطالعات بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل، مصورسازی و تفسیرِ دادههای جمعآوری شده، از روش کتابسنجی و نرمافزار (ابزار) viewer VOS استفاده شد. بر طبق یافتههای پژوهش، بیشترین اسناد منتشر شده در حوزۀ روابط کارمند ـ سازمان در سال 2023 چاپ شده است. ایالات متحده، چین و بریتانیا به ترتیب دارای بیشترین اسناد منتشر شده در حوزۀ روابط کارمند ـ سازمان هستند. بر مبنای تحلیل همرخدادی واژگان کلیدی نویسنده، کلیدواژههای حمایت سازمانی ادراک شده، روابط کارمند ـ سازمان، ارتباطات داخلی، رضایت شغلی و مدیریت منابع انسانی به ترتیب دارای بیشترین قدرت اتصال کلی هستند؛ بهعلاوه، برخی از جدیدترین موضوعات در این حوزۀ پژوهشی عبارتاند از: سازمانهای فراکتال، چارچوب سازمانی، سیستمهای انسانی، مدلسازی غیر خطی و روابط سازمان. یافتههای این پژوهش میتواند بهعنوان نقشۀ راهی برای پژوهشهای آتی در حوزۀ روابط کارمند ـ سازمان در نظر گرفته شود.
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 07 فروردین 1404
محمد ایوب نیکزاد؛ علی نصر اصفهانی؛ علی صفری
چکیده انسداد سازمانی ادراک شده، پدیدهای منفی است که میتواند سازمانها را با مشکلات بسیار مواجه سازد و بقاء و ماندگاری آنها را با خطراتی جدی روبرو سازد. از این رو، لازم است عوامل موثر بر پیدایش این پدیده به صورتی دقیق و علمی شناسایی و مطالعه شوند. با توجه به این ضرورت و همچنین به دلیل فقدان چارچوبی منسجم در ارتباط با پیشایندها و پیامدهای این پدیده، مطالعه حاضر با هدف مدلسازی پیشایندها و پیامدهای انسداد سازمانی ادراک شده اجرا گردید. این مطالعه، از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت دادهها، کیفی است و با روش فراترکیب انجام شده است. جامعه آماری را مطالعات پیشین تشکیل میدهند که عنوان، چکیده و محتوای آنها مورد ارزیابی قرار گرفت و در نهایت 29 منبع جهت استفاده در پژوهش (به عنوان نمونه) انتخاب شد. دادههای گرداوری شده نیز با استفاده از تحلیل مضمون تحلیل شد. در بخش یافتهها، پیشایندهای انسداد سازمانی ادراک شده در قالب 2 بعد، 7 مولفه و 38 شاخص و پیامدهای آن نیز در قالب در 2 بعد، 4 مولفه و 28 شاخص دستهبندی گردید. نتایج میتواند بینش و آگاهی مدیران نسبت به عوامل موثر بر انسداد سازمانی ادراک شده را افزایش داده و آنان را در هنگام برنامهریزی و اجرای اقدامات لازم حمایت کند.
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 07 فروردین 1404
سیامک نابغ وطن؛ محمود دهقان نیری؛ خدیجه مصطفایی دولت آباد
چکیده در سالهای اخیر، آب بهعنوان یک منبع کمیاب در بسیاری از کشورها، بهویژه ایران، تبدیل شده است. این پژوهش به بررسی استراتژیهای توسعه پایدار دربخش آب و صنعت کشاورزی میپردازد و هدف اصلی آن ارتقاء کارایی مصرف آب از طریق طراحی راهبردهای مؤثر است. برای دستیابی به این هدف، دو روش سناریو اکتشافی و پسنگری بهکار گرفته شدهاند. در مرحله اول، با استفاده از روش سناریونویسی اکتشافی، سناریوهای اصلی شناسایی و تصمیمات کلیدی استخراج شدند. سپس، با بهرهگیری از تحلیل استواری، اولویت این تصمیمات مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله بعدی، با استفاده از روش پسنگری، آینده مطلوب ترسیم و مسیرهای رسیدن به آن مشخص شد. این مسیرها با استفاده از تکنیک دلفی مورد ارزیابی قرار گرفتند تا مهمترین آنها شناسایی شوند.نتایج حاصل از هر دو روش نشاندهنده استواری گزینههای اهمیت سرمایهگذاری در زیرساختهای آبی، توسعه کشتهای مقاوم به خشکی و شوری و افزایش بازچرخانی و استفاده مجدد از آب است. همچنین مشخص شد که این دو روش بهنوعی تمام کننده یکدیگر بوده و مسیرها و تصمیمات مکملی را ارائه میدهند. این پژوهش میتواند مبنای مناسبی برای سیاستگذاران و برنامهریزان درجهت مدیریت پایدار منابع آب در بخش کشاورزی باشد.
چکیده این مطالعه با هدف شناسایی مؤلفههای رفتار شارلاتانی و بررسی تأثیر رهبری اصیل با نقش تعدیلگری هویت اخلاقی بر آن در قلمرو سازمانهای دولتی استان خراسان جنوبی صورت گرفت. فلسفه تحقیق پراگماتیسم و رویکرد آن آمیخته اکتشافی است. استراتژی بخش کیفی پدیدارشناسی است که بر اساس تجربه زیسته 16 نفر از شاغلین بخش دولتی که به روش هدفمند انتخاب شده بودند، از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته صورت گرفت. دادهها با استفاده از نرمافزار مکسکیودا و روش کلایزی تحلیل گردید. بر اساس نتایج بخش کیفی، مدل اولیه رفتار شارلاتانی در سازمان در قالب چهار مؤلفه، پانزده زیرمؤلفه و در مجموع سی و چهار درونمایه اصلی استخراج گردید. سپس در بخش کمی یک پرسشنامه محققساخته که بر اساس مدل اولیه استخراج و روایی و پایایی آن تأیید شده بود، در بین 612 نفر از کارکنان این بخش که به روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند، توزیع گردید. تجزیه و تحلیل دادههای کمی و انجام تحلیل عامل تأییدی به روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرمافزار ایموس صورت گرفت. بر اساس نتایج تحلیل عامل تأییدی همه 34 درونمایه اصلی رفتار شارلاتانی مورد تأیید قرار گرفت. شاخص برازش تطبیقی برای مدل تحقیق 0/983 برآورد شد که نشان از برازش مطلوب مدل دارد. نتایج بخش کمی نشان داد که رهبری اصیل بر رفتار شارلاتانی تأثیر منفی و معناداری دارد. هویت اخلاقی کارکنان نیز تأثیر رهبری اصیل بر رفتار شارلاتانی را تعدیل مینماید. این تحقیق با توجه به زمینه محور بودن آن سبب شد زوایا و مفاهیم جدیدی برای رفتار شارلاتانی در بخش دولتی شناسایی گردد.
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 30 آذر 1403
سعید زرندی؛ محمد کاظم پور تیمورلوئی
چکیده تحولات چند دهه اخیر در اقتصاد حتی سرمایه داری و بحران سال 2007 نشان می دهد که نمی توان از کناره گیری دولت در فرایند توسعه صحبت کرد.میزان دخالت دولت در فرایند توسعه از موضوعات مهم اقتصاد است. دیدگاههای مختلفی بین متخصصان درمورد اینکه چه نوع سیاستهایی درایجاد توسعه مؤثرهستند،وجود دارد.دیدگاه اول استدلال می کند که باید نقش بزرگتری برای دولت وجود داشته باشد و دیدگاه دوم نقش حداقلی را برای دولت و اجازه دادن به مکانیسم بازار را تایید می کند.دیدگاه سوم ﺩﺭ ﻋﻴﻦ ﭘﺬﻳﺮﺵ ﺍﺻﻞ ﻣﺎﻟﻜﻴﺖ ﺧﺼﻮﺻـﻲ،ﺩﺧﺎﻟـﺖ ﻫـﺎﻱ ﺩﻭﻟﺘـﻲ ﺭﺍ ﺗﻮﺻﻴﻪ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.هدف ﺍﺻﻠﻲ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ پژوهش تشریح ﻧﺤﻮﻩ ﻭ ﺣﻮﺯﻩ ﺩﺧﺎﻟﺖ ﺩﻭﻟـﺖ است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی – تحلیلی است. تولید دولتی کالاو خدمات،پرداختهای انتقالی، مالیات و مقررات چهار کانال اصلی دولت برای تاثیر گذاری بر فعالیت های اقتصادی می باشد و تنظیم مداخله بهینه دولت براساس سیاست سرمایه گذاری، تجاری،صنعتی بررسی شده است. برمبنای نتایج پژوهش بر خلاف باورهای لیبرالی در این باره که مداخله دولت مانع توسعه است در کشورهای اسیای شرقی مداخله اگاهانه عاملان دولتی عامل اصلی توسعه این کشورهاست و تمرکز اصلی در این کشورها به جای دخالت یا عدم دخالت بر نحوه و حوزه دخالت دولت است.در کشور ما نیزحضور دولت باید همه جانبه و معطوف به توسعه باشد. ﺑﺎ ﺩﺧﺎﻟﺖ ﺩﻭﻟـﺖ ﺩﺭ فرایندهای توسعه ﻭ ﺗﻨﻈـﻴﻢ ﻭهدایت مکانیزم بازار میﺗﻮﺍﻥ ﻧﺎﺭﺳﺎﻳﻲ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﺳﺎﺧﺖ ﻭ ﻧﻈﺎﻡ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳـﻮﻱ ﻭﺿـﻌﻴﺖ ﺑﻬﺘـﺮﻱ ﺍﺯ ﻟﺤـﺎﻅ ﺗﺨﺼﻴﺺ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻭ ﺍﻳﺠﺎﺩ ظرفیت های اقتصادی ﺳﻮﻕ ﺩﺍﺩ.
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 01 اردیبهشت 1404
محمدحسین محمدی؛ روح الله رازینی؛ محمد نوروزی
چکیده از آنجا که طراحی، پیاده سازی و اجرای هر سیاستی مستلزم اتفاق نظر و یکپارچگی ذهنیت کنشگران آن است، شناسایی ذهنیت ها گام آغازین برای پیشبرد چنین اقدامی است. تولید ملی و پرداخت به ابعاد آن از مناظر گوناگون یکی از مهمترین موضوعات مورد توجه اندیشمندان و مجریان بوده و هست، از این رو این پژوهش با هدف گونهشناسی ذهنیت کنشگران در حوزه تولید ملی در ایران انجام گرفته و با استفاده از روششناسی کیو، به شناسایی و دستهبندی این ذهنیت ها پرداخته است. در این پژوهش با گردآوری و بررسی اسناد و منابع، گزارههای کلیدی در زمینه تولید ملی استخراج شده است و سپس با مراجعه به 28 نفر از کنشگران این حوزه از جمله مسئولان دولتی، نمایندگان مجلس و صاحبنظران و سپس تحلیل دادههای به دست آمده با بهره گیری از روش کیو، پنج گونه ذهنیتی شناسایی شده است: «منادیان تولید ملی»، «رانتستیزان حامی خودکفایی»، «مداخلهستیزان رقابتگرا»، «فنسالاران نهادگرا» و «توسعهگرایان برونگرا». با وجود تفاوت دیدگاهها، کنشگران در برخی زمینه ها اتفاق نظر دارند؛ از جمله نقش تنظیمگری دولت در زمینه تولید، لزوم حمایت هدفمند از تولید ملی، اهمیت تکمیل زنجیره ارزش صنایع بزرگ و لزوم عمقبخشی به تولید. نکته اصلی مورد توافق این است که تولید ملی نیازمند یک قوه عاقله است که بتواند با ایجاد انسجام و اجماع در میان کنشگران، سیاستهای منسجم و مؤثری را در این حوزه اعمال کند.
چکیده پرداختن به مدیریت و مدیریت منابع انسانی بهصورت علمی در ایران عمری کمتر از یک قرن دارد. این تحقیق، سیر تطور «دانش مدیریت منابع انسانی» در ایران را به کمک استراتژی پژوهش کیفی نظریه داده بنیاد موردمطالعه قرار داده است. دادههای تحقیق از مصاحبههایی که با جمعی از اساتید پیشکسوت دانش مدیریت در ایران انجام شده است، به دست آمده که با دادههای گردآوری شده از منابع مکتوب تکمیل شدهاند. در گام بعدی با استفاده از کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی دادههای منابع شفاهی و مکتوب تحقیق تحلیل گردیدهاند. درنهایت، نظریهای مبتنی بر مدل سیستماتیک نظریه داده بنیاد اشتراوس و کوربین تطور دانش مدیریت منابع انسانی در ایران را در 4 دورهی تاریخی «دوره تکوین»، «دوره شکوفایی»، «دوره فترت» و «دوره بازآفرینیِ» منابع انسانی دستهبندی کرده است.
چکیده مدیریت ارتباط با مشتری زمینهی برقراری ارتباط بهینه، وفاداری و حفظ مشتریان را فراهم میسازد. این امر مستلزم طراحی استراتژیهای مبتنی بر مشتری، اجرا و بهکارگیری مناسب فناوری، توانمندسازی کارکنان و افزایش سطح دانش مشتریان است. با توجه به پیشرفتهای بانکداری الکترونیک و کاهش نقاط تماس حضوری، استفاده از ابزارهای هوشتجاری جهت استفاده مؤثر از حجم انبوه اطلاعات مشتریان نیز ضروری به نظر میرسد. هدف پژوهش ارائه چارچوب مفهومی مدیریت ارتباط با مشتری در بانکداری الکترونیک با بهکارگیری ابزارهای هوشتجاری در بانک سپه و بانکهای ادغامی است. به این منظور پژوهشی کیفی صورت پذیرفته و ابتدا با بررسی مطالعات، چارچوب اولیه شناسایی و برای توسعه آن در بانکداری الکترونیک از تحلیل مضمون استفاده گردیده است. جامعه پژوهش 7 نفر از خبرگان موردمطالعه بوده و از مصاحبههای نیمه ساختاریافته بهمنظور جمعآوری دادهها و از مقبولیت و قابلیت تأیید برای سنجش اعتبار نتایج استفاده شده است. پس از تجزیهوتحلیل دادهها، چارچوب مدیریت ارتباط با مشتری در بانکداری الکترونیک در 6 بعد، 16 مؤلفه و 35 شاخص طبقهبندی گردیده که ابعاد اصلی آن را جلبتوجه و اکتساب مشتری، شناسایی مشتری، مجذوب نمودن مشتری، توسعه ارتباط با مشتری، نگهداری مشتری و بازنگری ارتباط با مشتری تشکیل میدهد.
چکیده صنعت بانکداری جهانی، متأثر از فناوریهای جدید و تغییر در رفتار مشتریان، ناگزیر از تحولات اساسی در طول تاریخ خود شده است. همزمان که بانکها مشغول تحولات و چالش نوآوری در فرایندهای خود هستند، شرکتهای فینتک با بهرهمندی از قابلیتهای دیجیتال، خدمات نوآورانه و مشتریمدارانه عرضه میکنند. در دنیای کسبوکار، همکاری میان این دو نهاد، به شکلهای گوناگونی انجام شده است. این موضوع، توجهات جامعه دانشگاهی را نیز به خود جلب کرده و مقالات و کتبی در این زمینه نگارش شده است. هدف مقاله حاضر، مرور این مقالات علمی و سؤال اصلی مقاله از این قرار است: ادبیات علمی چه دستاوردهایی در زمینه همکاری بانک و فینتک داشته است؟ برای پاسخ به این سؤال از روش مرور نظاممند بر ادبیات (منطبق بر بازبینه پریزما) استفاده شده و ضرورت، سیر تطور، چالشها، پیشرانها، منافع، موانع و انواع همکاری بانک و فینتک در مقالات علمی بررسی شده است. مهمترین دستاوردهای علمی مقالات ذیل هر کدام از سؤالات فرعی مقاله بررسی شده و در نهایت، پس از بررسی انواع همکاری بانک و فینتک در ادبیات علمی، الگوریتم همکاری بانک و فینتک ارائه شده است. در پایان، خلاءهای پژوهشهای پیشین و پیشنهادهایی برای پژوهش آینده بیان شده است.
چکیده گروههای صنعتی، تعاملات درونگروهی و برونگروهی دارند. در این مطالعه برای بررسی پویایی خطی اطلاعات، از دوازده گروه صنعتی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده شد. از دو معیار اندازهگیری محافظهکاری شامل معیار «نسبت جمع قیمت به جمع ارزش دفتری سهام» و «نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری» استفاده شده است. برای اصلاح آثار عوامل خاص در صنعت، این نسبت روندزدایی شد و همچنین جهت کنترل آثار هر صنعت، تورم و عوامل مؤثر بر شاخصهای صنایع مختلف در دورههای زمانی مورد مطالعه از دو معیار- میانگین سالیانه تفاضل ارزش بازار و ارزش دفتری و شاخص هر صنعت- استفاده شد. نتایج تحلیل صنعت نشان میدهد که معیار «نسبت جمع قیمت به جمع ارزش دفتری» دارای همبستگی قوی میباشد و در نقطه مقابل با بهکارگیری میانگین نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری روندزدایی شده نتایج همبستگی قویتر میشود. درنهایت استانداردکردن متغیرها براساس شاخص هر صنعت در مقایسه با استاندارد کردن براساس میانگین سالیانه تفاضل ارزش بازار و ارزش دفتری منجر به نتایج قویتری در ضرایب مدلهای ارزشگذاری براساس صنعت میشود. بنابراین برای ارزیابی و تحلیل پویایی خطی اطلاعات در گروههای صنعتی به همراه گنجاندن عوامل محیطی همچون، سیاستهای محافظهکاری در حسابداری، نوع صنعت، شاخصهای بازار بورس، نرخ هزینه سرمایه، نرخ تورم، سیاستهای توزیع سود نقدی، ارزش دفتری و قیمتهای گذشته و حال اوراق بهادار میتوان مدلهای ارزشگذاری مبتنی بر سود باقیمانده را به کار رفت.
چکیده یکی از مهمترین چالشهایی که اغلب سازمانهای امروزی دائما با آن مواجه هستند برنامهریزی برای توسعه و بهبود فرایندها و عملیات مبتنی بر پذیرش فناوریهای نوین، بویژه دیجیتال، جهت واکنش به الزامات بازارها و محیطهای رقابتی است. بنابراین، تحقیق حاضر با استفاده از روش تحقیق ترکیبی (کیفی و کمی) کاربردهای فناوریهای دیجیتال را از لحاظ احتیاجات فنی و عملکردهای تجاری در شبکه زنجیره تامین صنعت کالای خواب مورد بررسی قرار میدهد. روش کار به صورت توسعه یک ابزار سنجش کارآمد برای ارزیابی مشخصات دیجیتالیسازی و اتوماسیون جهت مدیریت یکپارچه عملیات و جریانات زنجیرههای تامین صنایع تولیدی و اعتبارسنجی آن به کمک رویکرد تصمیمگیری چندمعیاره دنپ (ایانپی مبتنی بر دیمتل) خواهد بود؛ که به عنوان سهم دانشافزایی تحقیق قلمداد میگردد. لذا، در گام نخست فهرست عوامل تاثیرگذار در قالب 6 حوزه فرایندی و مجموعا 22 شاخصه مرتبط به کمک مطالعه کتابخانهای و روش دلفی تعیین شد. سپس، با استفاده از تکنیک دنپ اوزان اهمیت و روابط میان عوامل مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصله، حوزه فرایندی مدیریت موجودی و انبار با کسب بالاترین وزن اهمیت به عنوان بحرانیترین عامل مورد توجه قرار دارد. از طرفی، حوزههای فرایندی منبعیابی و خرید و مدیریت تجاری به عنوان اثرگذارترین عوامل در بهبود حوزههای بحرانی شناسایی شدند.