محمد علی سیاه سرانی کجوری
دوره 27، شماره 2 ، تیر 1402، ، صفحه 70-47
چکیده
در بسیاری از شرکتهای دانشبنیان ورود به بازارهای هدف صادراتی از اهمیت فراوانی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر طراحی و تبیین یک مدل تصمیم گیرنده هوشمندی رقابتی جهت تصمیم ورود/عدم ورود به بازارهای هدف صادراتی است. پژوهش حاضر از نظر هدف اکتشافی و از نوع آمیخته و از نظر نتیجه کاربردی است. جامعه آماری در مرحله کیفی شامل فعالان شرکتهای ...
بیشتر
در بسیاری از شرکتهای دانشبنیان ورود به بازارهای هدف صادراتی از اهمیت فراوانی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر طراحی و تبیین یک مدل تصمیم گیرنده هوشمندی رقابتی جهت تصمیم ورود/عدم ورود به بازارهای هدف صادراتی است. پژوهش حاضر از نظر هدف اکتشافی و از نوع آمیخته و از نظر نتیجه کاربردی است. جامعه آماری در مرحله کیفی شامل فعالان شرکتهای دانشبنیان بودند که با استفاده از روش نمونهگیری نظری، 20 مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری با آنها صورت پذیرفت. روایی و پایایی آن به ترتیب با استفاده از نسبت روایی محتوایی و روش آزمون کاپای-کوهن بررسی شد. در بخش کمی با توجه به محدود بودن جامعه آماری از جدول مورگان استفاده شد که تعداد 327 شرکت با استفاده از پرسشنامه که پایایی و روایی آن به ترتیب با استفاده از آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی تائید شده بود مورد بررسی قرار گرفتند. جهت پاسخ به سؤالات پژوهش: 1- شرکتهای دانشبنیان بر اساس ابعاد 8 گانه هوشمندی رقابتی بر اساس شاخص دیویس-بولدین در دو خوشه دستهبندی شدند. 2- با استفاده از تحقیق کیفی 59 مؤلفه پیشبینی کننده هوشمندی رقابتی جهت ورود به بازارهای هدف صادراتی شناسایی شد. 3- به منظور دستیابی به مدل بهینه، روشهای مدلسازی معمولی و روشهای مدلسازی جمعی بر روی مجموعه متغیرهای حاصل از سه روش انتخاب ویژگی اعمال گردید. نتایج نشان داد شرکتهای دانشبنیان از نظر برخورداری از میزان هوشمندی رقابتی در وضعیت متمایزی قرار دارند که بر همین اساس مدلهای تصمیمگیری آنها جهت ورود به بازارهای هدف صادراتی متفاوت خواهد بود.
عظیم زارعی؛ داود فیض؛ غزاله طاهری
دوره 24، شماره 4 ، دی 1399، ، صفحه 98-125
چکیده
با توسعه فناوریهای مبتنی بر وب 0/2 و ابزارهای مفید رسانههای اجتماعی در سازمانها، نحوه عملکرد سیستمهای اطلاعاتی سازمان به جهت کسب هوشمندی رقابتی بهبود یافته است. یکی از بهترین منابع اطلاعاتی، محتوای تولیدشده کاربران در مورد شرکت، محصول و رقبا است که در رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود و شرکتها میتوانند ...
بیشتر
با توسعه فناوریهای مبتنی بر وب 0/2 و ابزارهای مفید رسانههای اجتماعی در سازمانها، نحوه عملکرد سیستمهای اطلاعاتی سازمان به جهت کسب هوشمندی رقابتی بهبود یافته است. یکی از بهترین منابع اطلاعاتی، محتوای تولیدشده کاربران در مورد شرکت، محصول و رقبا است که در رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود و شرکتها میتوانند با استفاده از تکنیکهای تحلیلی در کلان دادهها از الگوی دانش پنهان در این اطلاعات بهرهمند شوند. از این رو مهمترین اهداف این پژوهش، ارائه چارچوب هوشمندی بازار اجتماعی مبتنی بر وب 0/2 با استفاده از تکنیک متنکاوی در وبسایتهای رسانههای اجتماعی و همچنین مقایسه وضعیت هوشمندی بازار 0/2 در بین دو برند امرسان و سامسونگ از طریق تحلیلرقابتی میباشد. روش این پژوهش از نوع کیفی و نحوه گردآوری دادهها، بهرهگیری از مرور ادبیات، مصاحبه با خبرگان و همچنین استفاده از تکنیک متنکاوی در میان 3860 داده متنی مشتریان در رسانههای اجتماعی میباشد. با مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان، 4 بُعد اصلی هوشمندی بازار اجتماعی 0/2 مشخص گردید. سپس از تکنیک خوشهبندی برای استخراج مهمترین شاخصها و زیرشاخصهای مؤثر در هر یک از ابعاد، استفاده گردید که همه آنها به تأیید خبرگان رسیدند. به منظور بررسی مقایسهای وضعیت هوشمندی بازار اجتماعی 0/2 در بین برندها نیز از تحلیل احساسی کلمات استفاده شد که نتایج آن نشان میدهد، برند سامسونگ نسبت به امرسان در اکثر شاخصها نظرات مثبت مشتریان را به خود جلب کرده است. درنهایت به دلیل وجود ارتباطات پنهان در شاخصهای اصلی، از روش ساختاری- تفسیری برای تعیین روابط بین آنها استفاده گردید.
حجت فرجی خورشیدی؛ عادل آذر
دوره 9، شماره 20 ، مهر 1384، ، صفحه 121-149
چکیده
بررسی در ادبیات موضوع ارزیابی جذابیت بازارهای بینالمللی ارائه شده بهوسیله صاحبنظران و همچنین تجارب عملی انجام شده در ایران نشانگر آن است که به طور کلی دو رویکرد مختلف برای انتخاب بازارهای خارجی پیشنهاد شده است: رویکرد گسترش و رویکرد قاعدهمند. بنگاههایی که از رویکرد گسترش استفاده میکنند، بتدریج و از طریق بازارهایی که از لحاظ ...
بیشتر
بررسی در ادبیات موضوع ارزیابی جذابیت بازارهای بینالمللی ارائه شده بهوسیله صاحبنظران و همچنین تجارب عملی انجام شده در ایران نشانگر آن است که به طور کلی دو رویکرد مختلف برای انتخاب بازارهای خارجی پیشنهاد شده است: رویکرد گسترش و رویکرد قاعدهمند. بنگاههایی که از رویکرد گسترش استفاده میکنند، بتدریج و از طریق بازارهایی که از لحاظ فرهنگی و جغرافیایی مشابه بازار محلی است، وارد بازار بینالمللی میشوند. اما در رویکرد قاعدهمند، روش منظمی برای انتخاب بازار جهانی به کار گرفته میشود و از یک مجموعه از معیارها برای تعیین بازارهای مناسب استفاده میشود.
اهمیت و نیاز به ارزیابی و انتخاب نظاممند بازارهای هدف بهوسیله بسیاری از محققان مورد توجه قرار گرفته و مدلهایی برای ارزیابی و انتخاب بازارهای خارجی پیشنهاد شده است. اما مدلهای ارائه شده منطبق با واقعیت و فرایند تصمیمگیری صادرکنندگان نبوده است و از جامعبودن لازم برخوردار نمیباشند؛ بعلاوه، گامهای مؤثری در جهت هوشمندسازی مدلهای ارائه شده نیز برداشته نشده است. بر این اساس، در این مقاله پس از ارائه یک مدل مفهومی جامع منطبق با فرایند تصمیمگیری صادرکنندگان که شامل جذابیت تقاضا، جذابیت دسترسی، جذابیت تطبیق و جذابیت رقابت میباشد، جذابیت بازارهای بینالمللی ارزیابی میشود. در خاتمه نیز یک مدل هوشمند فازی بر اساس مدل مفهومی تأیید شده ارائه خواهد شد که امکان پیشبینی و تصمیمسازی برای صادرکنندگان را فراهم میآورد.
علی مهری؛ سیدحمید خداداد حسینی
دوره 9، شماره 2 ، تیر 1384، ، صفحه 189-212
چکیده
با توجه به مبانی نظری مدیریت استراتژیک و نیز مدیریت استراتژیک بازاریابی، سه مجموعه نگرش را در رابطه با مزیت رقابتی میتوان تبیین کرد. نگرش اول منابع و قابلیتهای سازمانی، نگرش دوم منابع و قابلیتهای محیطی و نگرش سوم منابع و ارتباطات بین سازمانی وسنرژی حاصل از آن را بهعنوان منبع مزیت رقابتی بیان میکنند. هر کدام از این نظریات، از زاویهای ...
بیشتر
با توجه به مبانی نظری مدیریت استراتژیک و نیز مدیریت استراتژیک بازاریابی، سه مجموعه نگرش را در رابطه با مزیت رقابتی میتوان تبیین کرد. نگرش اول منابع و قابلیتهای سازمانی، نگرش دوم منابع و قابلیتهای محیطی و نگرش سوم منابع و ارتباطات بین سازمانی وسنرژی حاصل از آن را بهعنوان منبع مزیت رقابتی بیان میکنند. هر کدام از این نظریات، از زاویهای به موضوع مزیت رقابتی نگریستهاند و تفاوت اصلی آنها ناشی از نگاهشان به قلمرو رقابت است، به نحوی که نظریه مزیت رقابتی بر مبنای ویژگیهای سازمان صنعتی
( نظریه محیطی) با تاکید بر اهمیت عوامل ساختاری صنعت و موقعیت سازمان در بازار، مرزهای صنعت را مبنای تحلیل و قلمرو رقابت تلقی میکند. در مقابل، نظریه مزیت رقابتی برمبنای منابع و قابلیتهای سازمانی، مبنای تحلیل را سازمان و قلمرو رقابت را مرزهای سازمانی در نظر میگیرد. در کنار این دو دیدگاه نگرش مزیت رقابتی برمبنای منابع و ارتباطات بین سازمانی، مرزهای بین سازمانی را بهعنوان واحد تحلیل و قلمرو رقابت درنظر میگیرد.
از یک سوی، جهانیشدن بازارها و گسترش دامنه رقابت ازعرصههای ملی به سطح جهانی و از سوی دیگر، عدم وجود چارچوب نظری جامع در رابطه با مزیت رقابتی، ضرورت تلفیق نگرشهای موجود و ارائه یک مدل جامع را با تأکید بر تحلیل رقابت در سطح جهانی بیش از پیش آشکار میکند که در این راستا، تحقیق حاضر با درک خلأ تئوریک موجود و با استفاده از مبانی نظری موجود، درصدد ارائه یک مدل عمومی جامع در رابطه با مزیت رقابتی است. مدل مفهومی تحقیق حاضر، مشتمل بر قابلیتهای محیطی، قابلیتهای سازمانی، قابلیتهای ارتباطی وشبکهای، و هوشمندی رقابتی است و صنعت خودرو بهعنوان جامعه آماری برای جمعآوری اطلاعات میدانی و تست مدل انتخاب شده است.