فراتحلیل ارتباط بین اکوسیستم کسب و کار دیجیتال، اکولوژی خلق ارزش و اکوسیستم اسمک
دوره 22، شماره 1، خرداد 1397، صفحه 47-67
رضا سعیدی؛ علیرضا حسن زاده؛ شعبان الهی؛ مسعود عابسی
چکیده هدف اصلی این مقاله فراهمسازی تعامل اکوسیستمها با یکدیگر (اکوسیستم- اکوسیستم) از راه اکولوژی خلق ارزش است. اکولوژی به عنوان استعارهای برای سیستمهای اطلاعاتی در سازمانها بهکاربرده میشود. تمایز اصلی بین اکولوژی خلق ارزش با زنجیره عرضه و زنجیره ارزش عبارت از اکولوژی خلق ارزش، زنجیره ارزش شبکهای است؛ بنابراین از آنجا که اکوسیستمها مفهومی گستردهتر از شبکهدارند و پیچیدهتر از آن هستند، بهرهگیری از اکولوژی ارزشآفرینی برای برقراری تعامل بین اکوسیستمها کارآمدتر خواهد بود. به این ترتیب ارزشهای اکولوژیک به وجود میآید. نخست با استفاده از روش تحلیل کیفی، تم مربوط به هر یک از مقولهها و با تحلیل کیفی صورت گرفته توسط نرمافزار اِن ویوو همبستگی بین مقولهها شناسایی میشود. سپس با پرسشنامهای مشتمل بر 135 پرسش که هر یک کدهای دادهشده به مضامین در مرحله کدگذاری هستند، رگرسیون و همبستگی بین مقولهها سنجیده میشود. روایی تم حاصل با محاسبه روایی مرکب سنجیده میشود. از سویی امکان برقراری ارتباط مؤثر بین اکوسیستم اسمک و اکوسیستم کسب و کار دیجیتال از طریق اکولوژی خلق ارزش نیز آزمون شده که نتیجه این آزمون تأیید اثر این تعامل است.
ارائه مدل آمادگی سازمانی برای سازمان
دوره 20، شماره 4، دی 1395، صفحه 95-116
مریم مهین محمد علی زاده؛ علیرضا حسن زاده؛ شعبان الهی
چکیده با بررسی سایتهای شرکتهای مطرح در ایران میتوان به این نتیجه رسید که آنها تنها از بخش کوچکی از فناوریهای وب 2 مانند شبکههای اجتماعی و RSSها برای تحقق اهداف کسب وکار خود استفاده میکنند. با توجه به اینکه سازمان 2 مفهومی جدید بوده و تمامی ابعاد و زوایای سازمانی را تحت تأثیر قرار میدهد، از این رو آمادگی برای آن قبل از استقرار کامل در سازمان، امری ضروری به نظر میرسد. این پژوهش در پی ارائه مدلی است که شرکتها براساس آن بتوانند میزان آمادگی سازمانی خود را برای سازمان 2 بسنجند. به این منظور پس از مطالعه کتابخانهای، مدل اولیه تدوین شده و پس از کسب نظر از خبرگان در مورد روایی آن، مدل نهایی آمادگی سازمانی برای سازمان 2، ارائه شده است. مدل نهایی از 5 مرحله انگیزش علاقه، آغاز، توجیه و قانونیسازی، تصمیمگیری برای عمل و اقدام و از عوامل تأثیرگذار مخاطره زیاد بازار، فشار خارجی و اجتماعی برای پذیرش سازمان 2، آشنایی با فواید سازمان 2، تناسب نیازها با سازمان 2، وجود یا توسعه اهداف و استراتژیهای سازمان 2، همراستایی اهداف سازمان 2 با اهداف سازمان، نگرش و تمایل مثبت مدیریت و کارمندان نسبت به سازمان 2، پشتیبانی و تعهد مدیریت عالی، وجود فرهنگ سازمانی مناسب، وجود پیشگامان و قهرمانان، وجود تیم فنی خوب و شایسته، ساختار سازمانی مسطح، تعیین مخاطبان هدف و بازمهندسی فرایندهای کسبوکار تشکیل شده است.
دسته بندی کاربران موبایل بانک با استفاده از رویکرد داده کاوی: مقایسه بین تکنیک شبکه های عصبی مصنوعی و تکنیک بیز ساده
دوره 16، شماره 2، تیر 1391، صفحه 57-71
محمد حسام قنبری؛ شعبان الهی؛ علیرضا حسن زاده
چکیده در دهه ی اخیر پیشرفت تکنولوژی های گوناگون باعث تغییر در ارائه خدمات بوسیله سازمان ها گردیده است. یکی از حوزه هایی که صنعت بانکداری را تحت تاثیر خود قرار داده است حوزه فناوری اطلاعات می باشد. تکنولوژی ارتباط بیسیم یکی از زیر مجموعه های حوزه فناوری می باشد که در این سال های اخیر پیشرفت چشم گیری داشته است که منجر به ارائه خدمت موبایل بانک از سوی بانک ها گردیده است. صنعت بانکداری، یک صنعت نمونه می باشد که از داده کاوی استفاده می کند. داده کاوی را می توان بعنوان یک نوع از کشف دانش برای حل مسئله در زمینه خاص بیان کرد. در این پژوهش 232817 داده استفاده شده است که هدف آن پیدا کردن مدل هایی با توجه به مشخصات مشتری و استفاده آن ها از موبایل بانک با استفاده از دو تکنیک شبکه های عصبی مصنوعی و بیز ساده می باشد تا بدین وسیله به مشتریانی که در این دسته بندی قرا می گیرند اما تا کنون خدمت موبایل بانک را استفاده نکردند این خدمت را بصورت پیشنهادی ارائه دهد تا بتواند از این طریق به جذب مشتری بیشتر و نگهداری مشتریان کنونی و از همه مهمتر افزایش رضایتمندی مشتریان کمک کند. همچنین در نهایت اثبات می شود که تکنیک شبکه های عصبی مصنوعی نسبت به تکنیک بیز ساده از دقت بالاتری برخوردار است که این امر منجر به تایید فرضیه ی پژوهش می گردد.
ارائه یک متدولوژی برای ایجاد استراتژی مدیریت دانش مطالعه و بررسی سه سازمان نمونه
دوره 14، شماره 3، آذر 1389، صفحه 24-59
شعبان الهی؛ آمنه خدیور؛ علیرضا حسن زاده
چکیده برای ارزیابی و انتخاب استراتژی مناسب مدیریت دانش، عوامل سازمانی زیادی باید مورد توجه قرار بگیرد. از طرفی در رویکرد پویا برای ایجاد استراتژی مدیریت دانش، وضعیت فرایندهای خلق و انتشار دانش تأثیر مستقیمی بر استراتژیهای انتخابی دارد. رویکردهای انسان-گرا و سیستم- گرا در استراتژی مدیریت دانش دارای تفاوتهای بنیادی با یکدیگر بوده و نیاز به زیر ساختها، روشها و ابزارهایی از مدیریت دانش دارند که با هم متفاوت و گاهی اوقات متضادند. در این پژوهش ابتدا مرور مبانی نظری از تحقیقات موجود در ارتباط با استراتژیسازی مدیریت دانش انجام شد و عوامل تأثیرگذار بر استراتژی مدیریت دانش سازمانی از چارچوبها و مدلهای مفهومی و متدولوژیها و روشهای اجرایی موجود استخراج شدند. سپس یک متدولوژی جامع برای ایجاد استراتژی مدیریت دانش ارائه شد. در این متدولوژی عواملی که بر استراتژی انتخاب شده نهایی اثر میگذارند عبارتند از:استراتژی عمومی کسب و کار سازمان، ساختار سازمانی، عوامل فرهنگی و فرایندهای خلق و انتشار دانش در ناحیه دانش بر سازمان. در این متدولوژی بر تأثیر متقابل استراتژیهای فناوری اطلاعات و مدیریت منابع انسانی بر استراتژی مدیریت دانش تأکید میشود، ضمن اینکه در همه مراحل متدولوژی توجه به استراتژی پویای مدیریت دانش وجود داشته و استراتژی نهایی برای سازمان به صورتی طیفی از انسان گرایی تا سیستم گرایی و با هدف توازن سطح دانش آشکار و ضمنی سازمان در نظر گرفته میشود. متدولوژی ارائه شده در قالب فرضیههای تحقیق با نظر سنجی از خبرگان آزمون و تأیید و در سه سازمان نمونه به عنوان مطالعه موردی پیادهسازی شده است. در پایان در ارتباط با استراتژیهای متفاوت به دست آمده برای سه سازمان نمونه تحلیل و مقایسه صورت گرفته است .
ارائه چارچوبی برای عوامل انسانی مرتبط در امنیت سیستمهای اطلاعاتی
دوره 13، شماره 2، تیر 1388، صفحه 1-22
شعبان الهی؛ مهدی طاهری؛ علیرضا حسن زاده
چکیده امنیت اطلاعات یک مسأله حیاتی است و امروزه سازمانها در سراسر دنیا با آن روبهرو هستند. امنیت سیستمهای اطلاعاتی هم فناوری و هم افراد (عوامل انسانی) را در برمیگیرد. در بیشتر تحقیقاتی که در زمینه امنیت سیستمهای اطلاعاتی صورت گرفته؛ یک نوع دید و رویکرد فنی وجود داشته است. پژوهش حاضر در راستای الگوی جدیدی است که آن را "مسأله انسانی" و"مسأله سازمانی" مینامند. این الگو بر "امنیت اطلاعات رفتاری" تمرکز دارد و در آن بر این نکته که کاربران و در کل عوامل انسانی، ضعیفترین و سستترین عنصر آسیبپذیر در مدلهای امنیت سیستمهای اطلاعاتی مطرحند تأکید میشود. در این پژوهش با در نظر گرفتن اهمیت امنیت، برای سازمانهای امروزی، یک مدل مدیریتی برای بررسی نقش عوامل انسانی در امنیت سیستمهای اطلاعاتی ارائه میشود. هدف این پژوهش، به طور خاص شناسایی و مدلسازی سازه های مدیریتی حیاتی و اساسی مؤثر بر اثربخشی امنیت سیستمهای اطلاعاتی است. در این راستا، سازههای "حمایت مدیریت عالی، آموزش امنیتی، فرهنگِ امنیتی، مهارت امنیتی، تقویت خطمشی امنیتی، تجربیات و خودباوری افراد" بهعنوان فاکتورهای مؤثر بر اثربخشی امنیت سیستمهای اطلاعاتی معرفی میشوند. روششناسی این مطالعه، ترکیبی از تکنیکهای کیفی و کمّی تحقیق است. از طریق تکنیکهای کیفی و بررسی پیشینه موضوع، متغیرهای کلیدی مؤثر بر امنیت سیستمهای اطلاعاتی شناسایی شدهاند. سپس با توجه به مدل مفهومی پژوهش که از مرور پیشینه و منابع موضوع و بررسی نتایج تحقیقات قبلی بهدست آمده است، ابزار جمعآوری دادهها (پرسشنامه) طراحی شده و نسبت به جمعآوری دادهها از طریق نمونههای انتخابی (خبرگان و سازمانی) اقدام شده است. پس از آن دادههای جمعآوری شده توسط SPSS و LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند و طبق آن، مدل نهایی تحقیق با عنوان " مدل عوامل انسانی مؤثر بر امنیت سیستمهای اطلاعاتی" ارائه شده است.
طراحی مدلی مبتنی بر شبیه سازی جهت بررسی و تحلیل ارتباطات بین سازمانی
دوره 11، شماره 20، آذر 1386، صفحه 31-58
عادل آذر؛ عظیم زارعی؛ شعبان الهی؛ حبیب الله رعنایی
چکیده در حال حاضر، سازمانها با تعدد و تنوع ذینفعان و به تبع آن، خواستهها و انتظارات روبهرو بوده، به علت عقلانیت اقتصادی و یا عدم توانمندی در تأمین امکانات و تجهیزات لازم، قادر به پاسخگویی مطلوب نیستند. برقراری و توسعه ارتباطات بین سازمانی به عنوان راهکاری برای این امر مطرح است که در حال حاضر، بیش از پیش مصداق یافتهاست. در واقع، سازمانها، خواسته یا ناخواسته مجموعهای از ارتباطات را با سایر سازمانها انجام میدهند که علیالقاعده بخشی از مشکلات و چالشها و در نقطه مقابل بخشی از مزیتهای رقابتی و کارامدی آنها در این حوزه قابلطرح و بررسی است. با عنایت به این موضوع، مقاله حاضر به ارائه مدلی مبتنی بر شبیهسازی جهت بررسی و تحلیل ارتباطات بین سازمانی پرداختهاست. در این مدل، ارتباطات بین سازمانی با نگرش فرایندی، شناسایی و مستندسازی شده و از لحاظ حجم، زمان، نیروی انسانی درگیر، شبکه وابستگی متقابل و تصمیمگیریها مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرند و بر اساس نتایج حاصل، اقدام به طراحی مجدد یا بهبود فرایندهای مربوط میشود. مطلوبیت این تغییرات بار دیگر به کمک شبیهسازی بررسی و در صورت تأیید، اقدام به پیادهسازی آنها میشود. این مدل در دفتر امور صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی وزارت جهاد کشاورزی اجرا شدهاست.
طراحی ساختار نظام مستندسازی تجربیات سازمانی مدیران
دوره 9، شماره 20، مهر 1384، صفحه 23-52
علی بهاریفر؛ شعبان الهی
چکیده امروزه برای بقا و عملکرد سازمانها، عبرت از گذشته و آگاهی از اشتباه و رموز موفقیت ضروری است. سازمانها مجبور به یادگیری از تجربههای خود و دیگر سازمانها میباشند. با مستندسازی تجربهها، امکان افزایش دانش و یادگیری سازمانی فراهم میشود و با بهکارگیری تجربههای مرتبط با کسب و کار، عملکرد سازمانی افزایش پیدا میکند. به منظور جمعآوری، مستندسازی، توزیع و استفاده مؤثر از تجربههای سازمانی، نیاز به نظام و ساختار مناسب ضروری میباشد. در همین راستا، ابتدا در این مقاله ادبیات و مبانی نظری مرتبط با موضوع بررسی شد و سپس مؤلفهها و ویژگیهای نظامهای ثبت، ارزیابی، پاداش و توزیع تجربهها تعیین و تشریح شدند. با این روش ساختار مفهومی مستند سازی تجربیات سازمانی طراحی شد. در پایان با کسب نظرهای خبرگان، ساختار طراحی شده آزمون شد.