ارائه مدل زمانبندی مقاوم پروژه با منابع محدود و حل آن با استفاده از الگوریتم شبیهسازی تبرید
صفحه 1-24
محمدحسین نبی زاده؛ حسینعلی حسن پور؛ احمد نورنگ
چکیده زمانبندی سهم بهسزایی در پیشبرد و موفقیت پروژه دارد. این موضوع همواره یکی از مسائل مورد توجه محققان علوم مدیریت و تحقیق در عملیات بوده است. همچنین ماهیت بسیار دشوار این مسئله، علت دیگری برای توجه زیاد محققان به آن میباشد. بنابراین تکنیکها و روشهای خاصی برای حل این مسائل مطرح شدهاند. از سوی دیگر تشدید تحریمها از سوی بیگانگان به منظور به تأخیر انداختن زمان انجام پروژهها اهمیت اتمام بهموقع پروژهها دوچندان شده است. از این رو توجه بیشتر به استواری پروژه برای مدیران پروژه موضوعیت دارد. در این مقاله برای یک مسئله واقعی زمانبندی پروژه پالایشگاهی نخست مدل زمانبندی مقاوم ارائهشده و به دلیل اینکه زمانبندی پروژه با محدودیت منابع از جمله مسائل NP-Hard است، الگوریتم فرا ابتکاری شبیهسازی تبرید برای حل این مسئله پیشنهاد شد. به منظور اعتبارسنجی مدل نیز چهار مسئله با ابعاد کوچک انتخاب و جوابهای به دست آمده از الگوریتمهای پیشنهادی با جواب دقیق به دست آمده حاصل از نرمافزار Lingo مقایسه شد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که الگوریتم پیشنهادی کارا و همگرا به جواب بهینه میباشند.
مفهومپردازی مدل تحقق بازاریابی پایدار در صنعت خودرو ایران
صفحه 25-53
محمود محمدیان؛ اسداله کردنائیج؛ حمید خداداد حسینی؛ میثم شفیعی رودپشتی
چکیده این مقاله با هدف طراحی مدل یکپارچه تحقق بازاریابی پایدار صنعت خودرو ایران به رشته تحریر درآمده است. در این راستا نخست ادبیات تحقیق مورد تحلیل قرار گرفت و چارچوب اولیه تحقق بازاریابی پایدار طراحی شد. سپس با استفاده از برخی از ابزارهای روششناسی کیفی از جمله پرسشنامه باز و مصاحبه عمیق با خبرگان آشنا با موضوع، مدل اولیه توسعه پیدا کرده و مدل جامع تحقق بازاریابی پایدار طراحی گردید. در آخرین مرحله از طریق برگزاری جلسههای گروه کانون مدل اصلاح شده و مدل مفهومی نهایی تحقق بازاریابی پایدار طراحی شد. نتایج نشان میدهند که بازاریابی درونی، بازاریابی فرهنگی یکپارچه، بازاریابی اجتماعی، بازاریابی نوآورانه، بازاریابی ناب، بازاریابی استراتژی محور، بازاریابی سبز، بازاریابی اخلاقگرا و بازاریابی نوع دوستانه مدلهای بازاریابی اثرگذار بر تحقق بازاریابی پایدار در صنعت خودرو ایران هستند. در پایان پژوهش نیز برخی پیشنهادهای پژوهشی و کاربردی ارائه شده است.
مروری بر روشهای حل مسائل برنامهریزی خطی کاملاً فازی
صفحه 55-81
عادل آذر؛ علیرضا طغیانی
چکیده این مقاله مسائل برنامهریزی خطی کاملاً فازی که در آنها همه پارامترها و متغیرها فازی هستند، مورد بحث قرار میدهد. جواب بهینه فازی زمانی واقعی است که در همه محدودیتهای مدل صدق کند، یک جواب بهینه قطعی نمیتواند جواب بهینه مسئلهای فازی باشد. روشهای جدید یافتن جواب بهینه مسائل برنامهریزی خطی کاملاً فازی با محدودیتهای مساوی و نامساوی از جمله روش دهقان و همکاران، روش لطفی و همکاران، روش مؤمنی و همکاران و روش کومار و همکاران مطرح، بررسی و مقایسه میشوند. همچنین استفاده از متغیرهای کمکی فازی برای معادله کردن محدودیتهای نامساوی فازی مطرح شده است. از آن جایی که کار با اعداد مثلثی فازی راحتتر است، برای مثالهای عددی از اعداد مثلثی فازی معمول و یا اعداد مثلثی فازی LR استفاده شده است. برای نشان دادن مزایا و معایب روشهای مطرح شده، مثالهای عددی مختلفی حل میشوند.
پیشبینی سریهای زمانی آشوبی با استفاده از بهینهسازی کلونی مورچگان در بورس اوراق بهادار تهران
صفحه 83-100
مریم هاشم پور؛ رضا راعی؛ محمدرضا رستمی
چکیده وجود روشهای مناسب پیشبینی روندهای آینده بازار سرمایه منجر به تصمیمگیریهای بهتری از جانب فعالان این بازارها خواهد شد. اغلب به دلیل ماهیت غیر خطی و آشوبگونه بازارهای مالی مدلهای کلاسیک پیشبینی عملکرد مطلوبی نداشته و اطلاعات موجود در دادهها با گذشت زمان بهسرعت از بین رفته و در این صورت استفاده از آنها در بلندمدت مفید نخواهد بود ]1، ص 64[. هدف این مقاله به کار بردن الگوریتم بهینهسازی کلونی مورچگان برای پیشبینی شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران است. برای به کاربردن الگوریتم نخست با بهکارگیری آزمون بزرگترین نمای لیاپانوف ماهیت آشوبی دادههای شاخص کل بورس مورد بررسی قرارگرفت، سپس با بهکارگیری الگوریتم بهینهسازی کلونی مورچگان نقاط جاذب تحلیل و درنهایت با استخراج دنبالههای اعداد منتهی به نقاط جاذب پیشبینی انجام شد. در پایان مقایسه نتایج پیشبینی با استفاده از آمارههای سنجش خطا تأیید کرد که الگوریتم مبنی بر بهینهسازی کلونی مورچگان دادهها را بهخوبی و با کمترین خطا نسبت به مدلهای گارچ تخمین میزند ، البته نتایج بررسی با استفاده از آماره دایبولد ماریانو برابری نتایج پیشبینی را رد نکرد. الگوریتم ارائه شده این مقاله با تفکیک دنبالههای جاذب روشی ساختارمند برای پیشبینی سیستم های آشوبی ارائه میدهد، بنابراین انتظار میرود که در بلندمدت و در پیشبینیهای با نوسانهای زیاد نتایج قابل قبولی ارائه دهد.
ارزیابی کارایی فنی صنایع کارخانهای ایران با استفاده از تابع حداکثر درستنمایی (MLE)
صفحه 101-125
محمدنبی شهیکی تاش؛ نورمحمد یعقوبی
چکیده در این مقاله کارایی تکنیکی (TE) بر مبنای رویکرد مرز تصادفی (SFA) و با استفاده از براورد تابع تولید ترانسلوگ به روش حداکثر درستنمایی (MLE) در صنایع ایران محاسبه شده است. یافتههای این مقاله نشاندهنده آن است که در بین 140 صنعت بررسی شده در کد چهار رقمیISIC، صنایع تولید "محصولات اساسی مسی"، "پاک کردن و درجهبندی و بستهبندی پسته"، "تولید وسایل نقلیه موتوری" و "تولید مواد پلاستیکی به شکل اولیه" و "ساخت لاستیک مصنوعی" بالاترین سطح کارایی در میان صنایع ایران در سال 1388 را داشتهاند. همچنین مطالعه جاری نشان میدهد که بیشترین تغییرات کارایی در طول سال 1374 تا 1388 مربوط به صنایع "تولید ماشینآلات عملآوری مواد غذایی و نوشابه"، "تولید توتون و تنباکو"، "تولید محصولات پلاستیکی بجز کفش" و "تولید تجهیزات بالا برنده" بوده است.
طراحی مدل ریاضی برای هماهنگسازی زمان پاسخ زنجیره ترمیم نارسایی خدماتی با ساختار تصمیم دوسطحی
صفحه 127-149
جمشید ناظمی؛ عباس طلوعی اشلقی؛ امیرحسین عبدالعلی پور؛ فرهاد حسین زاده لطفی
چکیده با کاربرد سازگارترین فنون بهبود کیفیت خدمات، باز هم نمیتوان بهطور کامل امکان وجود نارساییهای خدماتی را از میان برداشت. کمینهسازی فاصله زمانی میان درک نارسایی خدماتی و جبران کاستیهایی که مشتریان در فرایند خدماترسانی با آن مواجه شدهاند و با حداقل هزینه، یکی از الزامهای شرکتهای پاسخگو در محیط رقابتی است. در مقاله حاضر، مدلسازی زمان پاسخ ترمیم خدمات بهنحوی که از یک طرف بهینهسازی سود زنجیره ترمیم خدمت و از طرفی رضایت مشتریان مواجه شده با نارسایی را در بر داشته باشد، مورد توجه واقع شده است و تعارض بهینهسازی سود بین زنجیره کلی ترمیم خدمات و سود موضعی بخشها یا شرکتهای موجود در زنجیره ترمیم نارسایی خدماتی با رویکرد «برنامهریزی دو سطحی»[1] مدلسازی شده است. بخش یا شرکت اصلی ترمیمکننده خدمات بهعنوان رهبر و در سطح پایینتر آن نیز، بخشها یا شرکتهای موجود در زنجیره ترمیم نارسایی خدماتی بهعنوان پیرو نقش تصمیمگیرنده موضعی را بازی میکنند. بنابراین یک تصمیم بهینه بهصورت مشارکتی در بین شرکتهای واقع در زنجیره ترمیم نارسایی خدماتی به کار گرفته میشود که در آن شرکت اصلی زنجیره ترمیم نارسایی خدماتی بهعنوان رهبر بهصورت تعاملی با سایر شرکتهای واقع در زنجیره ترمیم نارسایی خدماتی به مذاکره میپردازد. در این مقاله برای حل مدل مربوطه، یک الگوریتم ترکیبی فرا ابتکاری توسعه داده شده و با یک مثال کاربردی نحوه تحلیل نتایج نیز مورد بررسی قرار گرفته است. کلیدواژهها:برنامهریزی دوسطحی، زمان پاسخ زنجیره ترمیم، نارسایی خدماتی، واکاوی رگرسیون. [1] .Bi level Programming (BLP)
فراتحلیل نقش تعدیل کننده ویژگی های نمونه در ارتباط بین فعالیت های بازاریابی و عملکرد سازمانی
صفحه 151-169
باقر عسگرنژاد نوری؛ علی صنایعی؛ سعید فتحی؛ علی کاظمی
چکیده با کاربرد سازگارترین فنون بهبود کیفیت خدمات، باز هم نمیتوان بهطور کامل امکان وجود نارساییهای خدماتی را از میان برداشت. کمینهسازی فاصله زمانی میان درک نارسایی خدماتی و جبران کاستیهایی که مشتریان در فرایند خدماترسانی با آن مواجه شدهاند و با حداقل هزینه، یکی از الزامهای شرکتهای پاسخگو در محیط رقابتی است. در مقاله حاضر، مدلسازی زمان پاسخ ترمیم خدمات بهنحوی که از یک طرف بهینهسازی سود زنجیره ترمیم خدمت و از طرفی رضایت مشتریان مواجه شده با نارسایی را در بر داشته باشد، مورد توجه واقع شده است و تعارض بهینهسازی سود بین زنجیره کلی ترمیم خدمات و سود موضعی بخشها یا شرکتهای موجود در زنجیره ترمیم نارسایی خدماتی با رویکرد «برنامهریزی دو سطحی»[1] مدلسازی شده است. بخش یا شرکت اصلی ترمیمکننده خدمات بهعنوان رهبر و در سطح پایینتر آن نیز، بخشها یا شرکتهای موجود در زنجیره ترمیم نارسایی خدماتی بهعنوان پیرو نقش تصمیمگیرنده موضعی را بازی میکنند. بنابراین یک تصمیم بهینه بهصورت مشارکتی در بین شرکتهای واقع در زنجیره ترمیم نارسایی خدماتی به کار گرفته میشود که در آن شرکت اصلی زنجیره ترمیم نارسایی خدماتی بهعنوان رهبر بهصورت تعاملی با سایر شرکتهای واقع در زنجیره ترمیم نارسایی خدماتی به مذاکره میپردازد. در این مقاله برای حل مدل مربوطه، یک الگوریتم ترکیبی فرا ابتکاری توسعه داده شده و با یک مثال کاربردی نحوه تحلیل نتایج نیز مورد بررسی قرار گرفته است. [1] .Bi level Programming (BLP)
طراحی مدل همکاری برای زنجیرههای تأمین سهسطحی نامحدود: رویکرد تئوری بازیهای همکارانه
صفحه 171-191
حنان عموزاد مهدیرجی؛ محمد مدرس یزدی؛ علی محقر؛ احمد جعفرنژاد
چکیده هدف از مدیریت زنجیره تأمین، بهبود فعالیتهای مختلف اجزا و سطوح یک زنجیره تأمین بهمنظور بهبود وضع کلی سیستم زنجیره تأمین است. ممکن است بین اهداف اجزا و سطوح مختلف در جهت رسیدن به اهداف کلی زنجیره تأمین، تضاد و تناقضهای بسیاری مشاهده شود که این اختلالات و تناقضها به مرور زمان منجر به کاهش قدرت و رقابتپذیری زنجیره تأمین خواهد شد. در تحقیق حاضر سعی شده است تا با استفاده از رویکرد تئوری بازیها و با در نظر گرفتن تعریف و مفهوم تعادل نش، یک مدل همکاری برای زنجیرههای تأمین سهسطحی نامحدود ارائه شود. بهمنظور دستیابی به هدف مذکور، یک زنجیره تأمین سهسطحی با تعداد نامحدودی تأمینکننده، تولیدکننده و خردهفروش مورد نظر قرار گرفته است و با استفاده از مفهوم تئوری بازیها و براساس قرارداد جانبی یا مشارکت در سود، یک مدل همکاری به منظور حداکثرسازی سود کلی زنجیره تأمین طراحی شده است. مدل پیشنهادی از منظر تقعر بررسی، با در نظرگرفتن یک مثال فرضی، سود کلی زنجیره تأمین با استفاده از الگوریتم ژنتیک محاسبه شده و تحلیل حساسیت پارامترهای مدل پیشنهادی با استفاده از طراحی آزمایشها صورت پذیرفته است. در ضمن اعتبار مدل پیشنهادی به کمک رویکرد شبیهسازی و با استفاده از نرمافزار ارنا طراحی و بررسی شده است.
بررسی اثرات تعدیل کننده مهارت سیاسی و اراده سیاسی در ارتباط بین درک سیاست های سازمانی و رفتار سیاسی مورد مطالعه: صنعت آب ایران
صفحه 193-221
علی اصغر فانی؛ حسن دانایی فرد؛ علیرضا حسن زاده؛ فاطمه شیخی نژاد
چکیده طی سالیان متمادی رفتار سیاسی یکی از موضوعات مورد علاقه پژوهشگران حوزه رفتار سازمانی بوده است. دلیل این علاقهمندی گستردگی و فراگیر بودن این شیوه رفتاری در سازمانها میباشد. پژوهش حاضر با در نظر گرفتن مهارت سیاسی و اراده سیاسی به عنوان متغیرهای تعدیلکننده به بررسی تأثیر درک سیاستهای سازمانی بر رفتار سیاسی پرداخته است. جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان صنعت آب کشور میباشد. در این تحقیق از روش نمونهگیری گروهی(طبقهبندی شده) استفاده شده است. برای جمعآوری دادهها از ابزار پرسشنامه در مقیاس پنج گزینهای لیکرت استفاده شده و روایی و پایایی پرسشنامهها برای هر متغیر مورد تأیید قرار گرفته است. تحلیل دادههای تحقیق توسط مدلیابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر با بهرهگیری از نرم افزار لیزرل و اسمارت پیال-اس انجام شد. نتایج حاصله نشان میدهد درک سیاستها منجر به رفتار سیاسی میشود و اراده سیاسی ارتباط بین درک سیاستها و رفتار سیاسی را در جهت منفی تعدیل میکند. در این تحقیق نقش تعدیلکنندگی مهارت سیاسی مورد تأیید قرار نگرفت.
شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر در ارزیابی وبسایت بر اساس تحلیل اسنادی مقالههای پژوهشی
صفحه 223-245
بابک سهرابی؛ نیکتا شادمهری؛ امیر مانیان
چکیده در سالهای اخیر وبسایتها به یکی از اصلیترین ابزار سازمانها برای ارتباط و ارائه خدمات به مشتریان و ذینفعان خود تبدیل شدهاند. با توجه به این مطلب باید اذعان داشت که علیرغم صرف هزینههای زیاد برای طراحی و پیادهسازی وبسایت از طرف سازمانها توجه بسیار کمی بر ارزیابی عملکرد وبسایتهای طراحی شده مبذول میشود که این به جهت نبود وجود ابزارها و چارچوبهای مناسب ارزیابی وبسایت میباشد. چارچوبهای ارزیابی وبسایت میتوانند به عنوان یک راهنمای خوب برای ایجاد یک وبسایت در فضای مجازی مورد استفاده قرار بگیرند و به مدیران وب سایتها کمک کنند تا در مرحله طراحی و یا در زمان پیادهسازی و اجرا، وبسایتهای خود را در جهت هر چه اثربخشتر بودن ارزیابی کنند. در همین راستا مقاله حاضر با بررسی تحقیقات انجام شده در حوزه ارزیابی وبسایت در سالهای 1995 تا 2011، به استخراج شاخصها و عوامل مؤثر در ارزیابی وبسایت پرداخته و سپس با استفاده از آزمون انتروپی شانون شاخصهای پر تکرار را شناسایی کرده و چارچوب مفهومی شامل شش عامل اصلی کیفیت اطلاعات، ظاهر وبسایت، قابلیت کاربری، پشتیبانی مشتریان، کیفیت و اعتبار سازمان و ویژگیهای فنی، جهت ارزیابی وب سایت را ارائه داده است. در پایان نیز با بهرهگیری از نظرات خبرگان این حوزه، مدل پیشنهادی را مورد ارزیابی قرار داده است.