نشریه پژوهشهای مدیریت در ایران یکی از نشریات انتشارات دانشگاه تربیت مدرس است که تحت مسئولیت علمی سردبیر و هیات تحریریه منتشر می شود. مجله علوم انسانی در رشته های مختلف علوم انسانی بصورت جنگی از پاییز ۱۳۶۹ چاپ و منتشر شد. در سال ۱۳۷۵ موفق به کسب درجه علمی -پژوهشی گردید و از بهار سال ۱۳۸۰ بر اساس سیاست وزارت علوم ؛ مبنی بر تخصصی شدن مجلات، در سه رشته حقوق، مدیریت و جغرافیا انتشار یافت که تا مهر ۱۳۸۸ ادامه داشت . از مهر ۱۳۸۸ براساس سیاست جدید وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری برای تخصصی شدن مجلات؛ به مجله مدرس علوم انسانی (مدیریت) مجوز چاپ مجله با عنوان تخصصی جدید داده شد؛ که براساس آن مجله مدرس علوم انسانی ویژه مدیریت، از این پس با عنوان " فصلنامه علمی -پژوهشی مدرس علوم انسانی -پژوهشهای مدیریت در ایران" منتشر خواهد شد. مجله علمی پژوهشی "پژوهش های مدیریت در ایران" با مجوز انتشار شماره:۴۸۳۲۰ به تاریخ: ۱۴/۶/۹۱ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر میشود.
سرقت ادبی: فصلنامه از سامانه مشابهتیاب سمیم نوربرای حصول اطمینان از صحت مالکیت و نداشتن تشابه با سایر مقالات استفاده میکند تا از اصالت اثر اطمینان حاصل کند.
فرآیند داوری و پذیرش مقاله: برای مشاهده فرایند پذیرش مقاله به صورت نمودار اینجا را کلیک کنید.
دریافت فرمت مجله: برای دریافت فرمت مجله در قالب فایل word، اینجا را کلیک کنید.
نوع دسترسی: دسترسی رایگان و آزاد به مقالات (open access)
نوع داوری: داوری بسته (دو سو ناشناس) و 2 داور
هزینه بررسی و پذیرش مقالات: رایگان
انواع مقالات قابل انتشار در نشریه: پژوهشی، مروری
بازه زمانی بررسی اولیه مقالات دریافتی: 7 الی 10 روز
میانگین بازه زمانی فرآیند داوری پذیرش مقاله: حداکثر تا 6 ماه
کاوه رئوفی ماسوله؛ کامبیز حیدرزاده؛ محمد علی عبدالوند؛ سیدحسام سیدین
چکیده با وجود افزایش اهمیت رفتارهای انحرافی مشتری در بخشهای خدمات، هزینههای آن در سازمان به طور دقیق مشخص نیست. با تکیه بر نظریه حفاظت از منابع و نظریه سرایت عاطفی، اقدام به شناسایی هزینهها و شاخصهای رفتار انحرافی مشتریان و اعتبارسنجی مقیاس در صنعت بانکداری شده است. توسعه و اعتبارسنجی مقیاس برای بسیاری از کارها بخصوص در علوم اجتماعی و رفتاری حیاتی است. برای دستیابی به این هدف، سه مرحله با نه گام طی شده و در دو مرحله نمونهگیری شده است. ابتدا تعداد 21 نفر از کارکنان به صورت هدفمند انتخاب و تجربیات آنان در مورد هزینههای رفتارانحرافی از طریق مصاحبه گردآوری و اقدام به ایجاد پرسشنامه اولیه شده است. پس از بررسی روایی محتوایی با مشارکت پنج نفر از متخصصان منابع انسانی و یک مطالعه اولیه، پرسشنامه نهایی در بین 448 نفر از کارکنان صف شعب بانکهای مختلف براساس نمونهگیری آسان در تهران توزیع و شواهد با تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافتههای پژوهش حاکی است که هزینههای رفتار انحرافی شامل پنج بعد اصلی و سیزده مولفه است. بعد بدرفتاری مشتری شامل دو مولفه: بدرفتاری غیرارتباطی و بدرفتاری ارتباطی؛ بعد واکنش سرپرست شامل دو مولفه: واکنش تنبهی و واکنش حمایتی؛ بعد عذرخواهی مشتری شامل دو مولفه: عذرخواهی رفتاری و عذرخواهی کلامی؛ بعد واکنش کوتاه مدت کارکنان شامل دو مولفه: واکنش فیزیولوژیکی و رفتاری و واکنش هیجانی و واکنشهای بلندمدت کارکنان شامل پنج مولفه: قصد ترک شغل، استرس شغلی، تحلیل شخصیت، تحلیل موفقیت فردی و تحلیل هیجانی است.
سیامک نابغ وطن؛ محمود دهقان نیری؛ خدیجه مصطفایی دولت آباد
چکیده در سالهای اخیر، آب بهعنوان یک منبع کمیاب در بسیاری از کشورها، بهویژه ایران، تبدیل شده است. این پژوهش به بررسی استراتژیهای توسعه پایدار دربخش آب و صنعت کشاورزی میپردازد و هدف اصلی آن ارتقاء کارایی مصرف آب از طریق طراحی راهبردهای مؤثر است. برای دستیابی به این هدف، دو روش سناریو اکتشافی و پسنگری بهکار گرفته شدهاند. در مرحله اول، با استفاده از روش سناریونویسی اکتشافی، سناریوهای اصلی شناسایی و تصمیمات کلیدی استخراج شدند. سپس، با بهرهگیری از تحلیل استواری، اولویت این تصمیمات مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله بعدی، با استفاده از روش پسنگری، آینده مطلوب ترسیم و مسیرهای رسیدن به آن مشخص شد. این مسیرها با استفاده از تکنیک دلفی مورد ارزیابی قرار گرفتند تا مهمترین آنها شناسایی شوند.نتایج حاصل از هر دو روش نشاندهنده استواری گزینههای اهمیت سرمایهگذاری در زیرساختهای آبی، توسعه کشتهای مقاوم به خشکی و شوری و افزایش بازچرخانی و استفاده مجدد از آب است. همچنین مشخص شد که این دو روش بهنوعی تمام کننده یکدیگر بوده و مسیرها و تصمیمات مکملی را ارائه میدهند. این پژوهش میتواند مبنای مناسبی برای سیاستگذاران و برنامهریزان درجهت مدیریت پایدار منابع آب در بخش کشاورزی باشد.
چکیده این مطالعه با هدف شناسایی مؤلفههای رفتار شارلاتانی و بررسی تأثیر رهبری اصیل با نقش تعدیلگری هویت اخلاقی بر آن در قلمرو سازمانهای دولتی استان خراسان جنوبی صورت گرفت. فلسفه تحقیق پراگماتیسم و رویکرد آن آمیخته اکتشافی است. استراتژی بخش کیفی پدیدارشناسی است که بر اساس تجربه زیسته 16 نفر از شاغلین بخش دولتی که به روش هدفمند انتخاب شده بودند، از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته صورت گرفت. دادهها با استفاده از نرمافزار مکسکیودا و روش کلایزی تحلیل گردید. بر اساس نتایج بخش کیفی، مدل اولیه رفتار شارلاتانی در سازمان در قالب چهار مؤلفه، پانزده زیرمؤلفه و در مجموع سی و چهار درونمایه اصلی استخراج گردید. سپس در بخش کمی یک پرسشنامه محققساخته که بر اساس مدل اولیه استخراج و روایی و پایایی آن تأیید شده بود، در بین 612 نفر از کارکنان این بخش که به روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند، توزیع گردید. تجزیه و تحلیل دادههای کمی و انجام تحلیل عامل تأییدی به روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرمافزار ایموس صورت گرفت. بر اساس نتایج تحلیل عامل تأییدی همه 34 درونمایه اصلی رفتار شارلاتانی مورد تأیید قرار گرفت. شاخص برازش تطبیقی برای مدل تحقیق 0/983 برآورد شد که نشان از برازش مطلوب مدل دارد. نتایج بخش کمی نشان داد که رهبری اصیل بر رفتار شارلاتانی تأثیر منفی و معناداری دارد. هویت اخلاقی کارکنان نیز تأثیر رهبری اصیل بر رفتار شارلاتانی را تعدیل مینماید. این تحقیق با توجه به زمینه محور بودن آن سبب شد زوایا و مفاهیم جدیدی برای رفتار شارلاتانی در بخش دولتی شناسایی گردد.
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از 07 فروردین 1404
معصومه حسینزاده شهری؛ فاطمه قبائی آرانی
چکیده رفتار مصرف کننده یک جنبه حیاتی از استراتژی بازاریابی است که شامل درک عادات خرید، انگیزه ها و ترجیحات مشتریان است. درک بهتر رفتار مشتری از طریق روش های نوآورانه ذخیره سازی و تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات مشتریان، تدوین استراتژی های اثربخش تری را موجب می شود. ظهور فناوریهای محاسباتی جدید تغییرات عمدهای را در توانایی سازمانها برای جمعآوری، ذخیره و تجزیه و تحلیل دادههای کلان ایجاد کرده است. بسیاری از تحقیقات با استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشین بدون نظارت مانند K-Means با استفاده از مدل معروفRFM به طبقه بندی مشتری پرداختهاند اما این مدل ها با نادیده گرفتن سایر پارامترهای مهم با توجه به حوزه کاربرد، ناکافی می باشند. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی و از نوع تحقیقات کمی است که با استفاده از 200000 تراکنش مشتریان فروشگاه خرده فروشی آنلاین طی بازه زمانی 2013 تا 2018 انجام شده است. مدل، با افزودن تنوع "D" به عنوان پارامتر چهارم، با اشاره به تنوع محصولات خریداری شده توسط یک مشتری معین، اصلاح شده است. طبقه بندی بر اساس RFM-D در بازار خرده فروشی آنلاین به منظور شناسایی الگوهای رفتاری برای مشتری اعمال می شود. بررسی رفتار مشتریان خوشه ها نشان داد که تنوع محصولات به همراه سایر متغیرهای رفتاری، سودآوری بیشتری نسبت به مدل RFM ارائه کرده است.
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از 01 اردیبهشت 1404
محمدحسین محمدی؛ روح الله رازینی؛ محمد نوروزی
چکیده از آنجا که طراحی، پیاده سازی و اجرای هر سیاستی مستلزم اتفاق نظر و یکپارچگی ذهنیت کنشگران آن است، شناسایی ذهنیت ها گام آغازین برای پیشبرد چنین اقدامی است. تولید ملی و پرداخت به ابعاد آن از مناظر گوناگون یکی از مهمترین موضوعات مورد توجه اندیشمندان و مجریان بوده و هست، از این رو این پژوهش با هدف گونهشناسی ذهنیت کنشگران در حوزه تولید ملی در ایران انجام گرفته و با استفاده از روششناسی کیو، به شناسایی و دستهبندی این ذهنیت ها پرداخته است. در این پژوهش با گردآوری و بررسی اسناد و منابع، گزارههای کلیدی در زمینه تولید ملی استخراج شده است و سپس با مراجعه به 28 نفر از کنشگران این حوزه از جمله مسئولان دولتی، نمایندگان مجلس و صاحبنظران و سپس تحلیل دادههای به دست آمده با بهره گیری از روش کیو، پنج گونه ذهنیتی شناسایی شده است: «منادیان تولید ملی»، «رانتستیزان حامی خودکفایی»، «مداخلهستیزان رقابتگرا»، «فنسالاران نهادگرا» و «توسعهگرایان برونگرا». با وجود تفاوت دیدگاهها، کنشگران در برخی زمینه ها اتفاق نظر دارند؛ از جمله نقش تنظیمگری دولت در زمینه تولید، لزوم حمایت هدفمند از تولید ملی، اهمیت تکمیل زنجیره ارزش صنایع بزرگ و لزوم عمقبخشی به تولید. نکته اصلی مورد توافق این است که تولید ملی نیازمند یک قوه عاقله است که بتواند با ایجاد انسجام و اجماع در میان کنشگران، سیاستهای منسجم و مؤثری را در این حوزه اعمال کند.
چکیده زنجیرههای تامین با قابلیت اطمینان بالا ضمن سرمایهگذاری روی تابآوری بهمنظور کنترل و کاهش آسیبپذیری و صدمات بالقوه، در مواجهه با عدمقطعیت و تغییرات ناشی از آن، ناگزیر از ریسکپذیری و بهکارگیری نوآوری بهمنظور توسعه قابلیتهای آتی هستند. نظر به چالشی بودن مدیریت چنین روند دوگانهای در قلمرو سیستمهای بحرانی با تهدیدهای حوزه ایمنی و امنیت، پژوهش حاضر با بهرهگیری از مفهوم دوسوتوانی سازمانی درصدد پاسخگویی به چالش مذکور با هدف طراحی زنجیره تامین تابآور با قابلیت اطمینان بالا مبتنی بر نوآوری با رویکرد قابلیتهای پویا، ضمن مطالعه زنجیره تامین شرکتهای صنایع مختلف ایرانی مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی برآمده است. نتایج تحلیل عاملی تاییدی از موفقیت سنجش ابعاد شناسایی شده و نتایج تحلیل معیارهای کیفیت و برازش مدل از تایید اعتبار ساختار و تناسب قابلقبول آن در ارتباط با دادههای تجربی حکایت دارد. عطف به نتایج آزمون فرضیات مبتنی بر تایید اثر غیرمستقیم نوآوری بر قابلیت اطمینان بالای زنجیره تامین از طریق میانجی قابلیتهای پویا و عملیاتی تابآوری زنجیره تامین و همچنین نتایج موید آزمون قابلیت تعمیمپذیری مدل، یافتههای پژوهش نشان میدهد که کارایی و اثربخشی زنجیره تامین تابآور با قابلیت اطمینان بالا، مرهون سهم چشمگیر ارتقا و حفظ یکپارچگی قابلیتهای پویا و عملیاتی تابآوری در تقارب با قابلیتها و عوامل اصلی قابلیت اطمینان بالای زنجیره تامین از طریق پیادهسازی نوآوری در سطوح بهرهبرداری و اکتشاف با استفاده از دوسوتوانی ساختاری و زمینهای است.
چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت دانش در حوزۀ روابط کارمند ـ سازمان، با استفاده از تحلیل کتابسنجی است. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از منظر گردآوری دادهها، توصیفی ـ تحلیلی، با رویکرد کمّی است. جامعۀ آماری پژوهش شامل 289 مطالعۀ نمایه شده در پایگاه جامع اسکوپوس در بازۀ زمانی 1978 الی 2024 است. با بررسی عنوان، چکیده و واژگان کلیدیِ مطالعات، اطمینان حاصل شد که تمام این اسناد برای تحلیل مناسب است؛ از این رو، در فرایند تحلیل تمام این مطالعات بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل، مصورسازی و تفسیرِ دادههای جمعآوری شده، از روش کتابسنجی و نرمافزار (ابزار) viewer VOS استفاده شد. بر طبق یافتههای پژوهش، بیشترین اسناد منتشر شده در حوزۀ روابط کارمند ـ سازمان در سال 2023 چاپ شده است. ایالات متحده، چین و بریتانیا به ترتیب دارای بیشترین اسناد منتشر شده در حوزۀ روابط کارمند ـ سازمان هستند. بر مبنای تحلیل همرخدادی واژگان کلیدی نویسنده، کلیدواژههای حمایت سازمانی ادراک شده، روابط کارمند ـ سازمان، ارتباطات داخلی، رضایت شغلی و مدیریت منابع انسانی به ترتیب دارای بیشترین قدرت اتصال کلی هستند؛ بهعلاوه، برخی از جدیدترین موضوعات در این حوزۀ پژوهشی عبارتاند از: سازمانهای فراکتال، چارچوب سازمانی، سیستمهای انسانی، مدلسازی غیر خطی و روابط سازمان. یافتههای این پژوهش میتواند بهعنوان نقشۀ راهی برای پژوهشهای آتی در حوزۀ روابط کارمند ـ سازمان در نظر گرفته شود.
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از 07 فروردین 1404
محمد ایوب نیکزاد؛ علی نصر اصفهانی؛ علی صفری
چکیده انسداد سازمانی ادراک شده، پدیدهای منفی است که میتواند سازمانها را با مشکلات بسیار مواجه سازد و بقاء و ماندگاری آنها را با خطراتی جدی روبرو سازد. از این رو، لازم است عوامل موثر بر پیدایش این پدیده به صورتی دقیق و علمی شناسایی و مطالعه شوند. با توجه به این ضرورت و همچنین به دلیل فقدان چارچوبی منسجم در ارتباط با پیشایندها و پیامدهای این پدیده، مطالعه حاضر با هدف مدلسازی پیشایندها و پیامدهای انسداد سازمانی ادراک شده اجرا گردید. این مطالعه، از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت دادهها، کیفی است و با روش فراترکیب انجام شده است. جامعه آماری را مطالعات پیشین تشکیل میدهند که عنوان، چکیده و محتوای آنها مورد ارزیابی قرار گرفت و در نهایت 29 منبع جهت استفاده در پژوهش (به عنوان نمونه) انتخاب شد. دادههای گرداوری شده نیز با استفاده از تحلیل مضمون تحلیل شد. در بخش یافتهها، پیشایندهای انسداد سازمانی ادراک شده در قالب 2 بعد، 7 مولفه و 38 شاخص و پیامدهای آن نیز در قالب در 2 بعد، 4 مولفه و 28 شاخص دستهبندی گردید. نتایج میتواند بینش و آگاهی مدیران نسبت به عوامل موثر بر انسداد سازمانی ادراک شده را افزایش داده و آنان را در هنگام برنامهریزی و اجرای اقدامات لازم حمایت کند.
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از 30 آذر 1403
سعید زرندی؛ محمد کاظم پور تیمورلوئی
چکیده تحولات چند دهه اخیر در اقتصاد حتی سرمایه داری و بحران سال 2007 نشان می دهد که نمی توان از کناره گیری دولت در فرایند توسعه صحبت کرد.میزان دخالت دولت در فرایند توسعه از موضوعات مهم اقتصاد است. دیدگاههای مختلفی بین متخصصان درمورد اینکه چه نوع سیاستهایی درایجاد توسعه مؤثرهستند،وجود دارد.دیدگاه اول استدلال می کند که باید نقش بزرگتری برای دولت وجود داشته باشد و دیدگاه دوم نقش حداقلی را برای دولت و اجازه دادن به مکانیسم بازار را تایید می کند.دیدگاه سوم ﺩﺭ ﻋﻴﻦ ﭘﺬﻳﺮﺵ ﺍﺻﻞ ﻣﺎﻟﻜﻴﺖ ﺧﺼﻮﺻـﻲ،ﺩﺧﺎﻟـﺖ ﻫـﺎﻱ ﺩﻭﻟﺘـﻲ ﺭﺍ ﺗﻮﺻﻴﻪ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.هدف ﺍﺻﻠﻲ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ پژوهش تشریح ﻧﺤﻮﻩ ﻭ ﺣﻮﺯﻩ ﺩﺧﺎﻟﺖ ﺩﻭﻟـﺖ است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی – تحلیلی است. تولید دولتی کالاو خدمات،پرداختهای انتقالی، مالیات و مقررات چهار کانال اصلی دولت برای تاثیر گذاری بر فعالیت های اقتصادی می باشد و تنظیم مداخله بهینه دولت براساس سیاست سرمایه گذاری، تجاری،صنعتی بررسی شده است. برمبنای نتایج پژوهش بر خلاف باورهای لیبرالی در این باره که مداخله دولت مانع توسعه است در کشورهای اسیای شرقی مداخله اگاهانه عاملان دولتی عامل اصلی توسعه این کشورهاست و تمرکز اصلی در این کشورها به جای دخالت یا عدم دخالت بر نحوه و حوزه دخالت دولت است.در کشور ما نیزحضور دولت باید همه جانبه و معطوف به توسعه باشد. ﺑﺎ ﺩﺧﺎﻟﺖ ﺩﻭﻟـﺖ ﺩﺭ فرایندهای توسعه ﻭ ﺗﻨﻈـﻴﻢ ﻭهدایت مکانیزم بازار میﺗﻮﺍﻥ ﻧﺎﺭﺳﺎﻳﻲ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﺳﺎﺧﺖ ﻭ ﻧﻈﺎﻡ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳـﻮﻱ ﻭﺿـﻌﻴﺖ ﺑﻬﺘـﺮﻱ ﺍﺯ ﻟﺤـﺎﻅ ﺗﺨﺼﻴﺺ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻭ ﺍﻳﺠﺎﺩ ظرفیت های اقتصادی ﺳﻮﻕ ﺩﺍﺩ.
چکیده یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی رهبران ، نیاز به توانمندسازی آنها برای سازگاری با محیطهای پویا و متلاطم است، نتایج پژوهشها حاکی از آن است که افراد با هویت رهبری توسعه یافتهتر، امکان رشد و موفقیت بیشتری دارند. اما در مقام عمل، در سازمانها عموما فرایند توسعه رهبران صرفا بر ایجاد مهارتها و شایستگیهای شخصی متمرکز شده است و اغلب از توسعه هویتی رهبر غفلت میشود. از سوی دیگر، پارادایم رئالیسم انتقادی ادعا میکند از طریق واکاوی لایه به لایه واقعیت، پرده از بخشهای زیرین و نهفته پدیدهها بر میدارد و شناخت عمیقتر آنها را میسر میسازد، از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوبی برای توسعه هویت رهبری مبتنی بر رویکرد رئالیسم انتقادی انجام گرفت. استراتژی پژوهش فراترکیب و ابزار گردآوری اطلاعات، متون و اسناد بودند. یافتههای پژوهش زمینه ساز شناسایی 19 مفهوم و 4 مقوله برای توسعه هویت رهبری گردید. تحلیل اسناد و ادبیات موجود نشان داد که "عوامل، مکانیزمها و ابزارهای تقویت و توسعه هویت رهبری" در بستر "زمینه و محیط تاثیرگذار بر توسعه هویت رهبری" و تحت تاثیر "سایر شرایط" منجر به " پیامدهایی" میگردد که تقویت و توسعه هویت رهبری را رقم خواهد زد.
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از 27 تیر 1404
احمد سپهریان
چکیده اکوسیستم ها به دلیل دارا بودن مزایا و مزیت های که مورد نیاز بازارهای امروزی است به عنوان ابزاری برای ساماندهی و راهبری در طیف گسترده از کسب و کارها مورد اقبال قرار گرفته اند. بازارهای انرژی نیز به عنوان زیر ساختهای توسعه در جوامع بدلیل استراتژیک و پیچیده بودن میتوانند از ظرفیت های اکوسیستم ها برای کارآمدی بهینه بهره ببرند. عدم شناخت از چیستی، ابعاد، پیش نیازها و مهمترین عوامل موثر در اکوسیستم انرژی، فرصت بهره از آن را برای بسیاری از مدیران و تصمیم گیران و بازارها محدود کرده است و در عمل از این ابزار کارآمد مدیریتی در کسب و کار استفاده بهنه نمی شود. این پژوهش تلاش کرده است تا چارچوب یک اکوسیستم مبتنی بر پلتفرم را ارائه نماید که از دید پژوهشگران مورد توجه قرار نگرفته است.این پژوهش از انواع مطالعات کیفی، کاربردی و اکتشافی است. جامعه آمـاری پـژوهش، صـاحبنظـران حـوزه مدیریت بازار، و نیز فعالان صنعت انرژی بودندو با رویکرد نظریة داده بنیاد، به شناسایی مقوله های اثرگذار بر موضوع پژوهش اقدام کرده است.گردآوری اطلاعات با استفاده از نمونه گیری هدفمند و روش گلوله برفی و مصاحبه های نیمه ساختار یافته با استفاده از پروتوکل تهیه شده به کمک متخصصین علمی و عملی انجام شـد. در نهایت چارچوب اکوسیستم پلتفرمی B2Bبازار انرژی برق شناسایی و استخراج شد
چکیده پرداختن به مدیریت و مدیریت منابع انسانی بهصورت علمی در ایران عمری کمتر از یک قرن دارد. این تحقیق، سیر تطور «دانش مدیریت منابع انسانی» در ایران را به کمک استراتژی پژوهش کیفی نظریه داده بنیاد موردمطالعه قرار داده است. دادههای تحقیق از مصاحبههایی که با جمعی از اساتید پیشکسوت دانش مدیریت در ایران انجام شده است، به دست آمده که با دادههای گردآوری شده از منابع مکتوب تکمیل شدهاند. در گام بعدی با استفاده از کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی دادههای منابع شفاهی و مکتوب تحقیق تحلیل گردیدهاند. درنهایت، نظریهای مبتنی بر مدل سیستماتیک نظریه داده بنیاد اشتراوس و کوربین تطور دانش مدیریت منابع انسانی در ایران را در 4 دورهی تاریخی «دوره تکوین»، «دوره شکوفایی»، «دوره فترت» و «دوره بازآفرینیِ» منابع انسانی دستهبندی کرده است.
چکیده مدیریت ارتباط با مشتری زمینهی برقراری ارتباط بهینه، وفاداری و حفظ مشتریان را فراهم میسازد. این امر مستلزم طراحی استراتژیهای مبتنی بر مشتری، اجرا و بهکارگیری مناسب فناوری، توانمندسازی کارکنان و افزایش سطح دانش مشتریان است. با توجه به پیشرفتهای بانکداری الکترونیک و کاهش نقاط تماس حضوری، استفاده از ابزارهای هوشتجاری جهت استفاده مؤثر از حجم انبوه اطلاعات مشتریان نیز ضروری به نظر میرسد. هدف پژوهش ارائه چارچوب مفهومی مدیریت ارتباط با مشتری در بانکداری الکترونیک با بهکارگیری ابزارهای هوشتجاری در بانک سپه و بانکهای ادغامی است. به این منظور پژوهشی کیفی صورت پذیرفته و ابتدا با بررسی مطالعات، چارچوب اولیه شناسایی و برای توسعه آن در بانکداری الکترونیک از تحلیل مضمون استفاده گردیده است. جامعه پژوهش 7 نفر از خبرگان موردمطالعه بوده و از مصاحبههای نیمه ساختاریافته بهمنظور جمعآوری دادهها و از مقبولیت و قابلیت تأیید برای سنجش اعتبار نتایج استفاده شده است. پس از تجزیهوتحلیل دادهها، چارچوب مدیریت ارتباط با مشتری در بانکداری الکترونیک در 6 بعد، 16 مؤلفه و 35 شاخص طبقهبندی گردیده که ابعاد اصلی آن را جلبتوجه و اکتساب مشتری، شناسایی مشتری، مجذوب نمودن مشتری، توسعه ارتباط با مشتری، نگهداری مشتری و بازنگری ارتباط با مشتری تشکیل میدهد.
چکیده صنعت بانکداری جهانی، متأثر از فناوریهای جدید و تغییر در رفتار مشتریان، ناگزیر از تحولات اساسی در طول تاریخ خود شده است. همزمان که بانکها مشغول تحولات و چالش نوآوری در فرایندهای خود هستند، شرکتهای فینتک با بهرهمندی از قابلیتهای دیجیتال، خدمات نوآورانه و مشتریمدارانه عرضه میکنند. در دنیای کسبوکار، همکاری میان این دو نهاد، به شکلهای گوناگونی انجام شده است. این موضوع، توجهات جامعه دانشگاهی را نیز به خود جلب کرده و مقالات و کتبی در این زمینه نگارش شده است. هدف مقاله حاضر، مرور این مقالات علمی و سؤال اصلی مقاله از این قرار است: ادبیات علمی چه دستاوردهایی در زمینه همکاری بانک و فینتک داشته است؟ برای پاسخ به این سؤال از روش مرور نظاممند بر ادبیات (منطبق بر بازبینه پریزما) استفاده شده و ضرورت، سیر تطور، چالشها، پیشرانها، منافع، موانع و انواع همکاری بانک و فینتک در مقالات علمی بررسی شده است. مهمترین دستاوردهای علمی مقالات ذیل هر کدام از سؤالات فرعی مقاله بررسی شده و در نهایت، پس از بررسی انواع همکاری بانک و فینتک در ادبیات علمی، الگوریتم همکاری بانک و فینتک ارائه شده است. در پایان، خلاءهای پژوهشهای پیشین و پیشنهادهایی برای پژوهش آینده بیان شده است.
چکیده گروههای صنعتی، تعاملات درونگروهی و برونگروهی دارند. در این مطالعه برای بررسی پویایی خطی اطلاعات، از دوازده گروه صنعتی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده شد. از دو معیار اندازهگیری محافظهکاری شامل معیار «نسبت جمع قیمت به جمع ارزش دفتری سهام» و «نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری» استفاده شده است. برای اصلاح آثار عوامل خاص در صنعت، این نسبت روندزدایی شد و همچنین جهت کنترل آثار هر صنعت، تورم و عوامل مؤثر بر شاخصهای صنایع مختلف در دورههای زمانی مورد مطالعه از دو معیار- میانگین سالیانه تفاضل ارزش بازار و ارزش دفتری و شاخص هر صنعت- استفاده شد. نتایج تحلیل صنعت نشان میدهد که معیار «نسبت جمع قیمت به جمع ارزش دفتری» دارای همبستگی قوی میباشد و در نقطه مقابل با بهکارگیری میانگین نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری روندزدایی شده نتایج همبستگی قویتر میشود. درنهایت استانداردکردن متغیرها براساس شاخص هر صنعت در مقایسه با استاندارد کردن براساس میانگین سالیانه تفاضل ارزش بازار و ارزش دفتری منجر به نتایج قویتری در ضرایب مدلهای ارزشگذاری براساس صنعت میشود. بنابراین برای ارزیابی و تحلیل پویایی خطی اطلاعات در گروههای صنعتی به همراه گنجاندن عوامل محیطی همچون، سیاستهای محافظهکاری در حسابداری، نوع صنعت، شاخصهای بازار بورس، نرخ هزینه سرمایه، نرخ تورم، سیاستهای توزیع سود نقدی، ارزش دفتری و قیمتهای گذشته و حال اوراق بهادار میتوان مدلهای ارزشگذاری مبتنی بر سود باقیمانده را به کار رفت.
چکیده یکی از مهمترین چالشهایی که اغلب سازمانهای امروزی دائما با آن مواجه هستند برنامهریزی برای توسعه و بهبود فرایندها و عملیات مبتنی بر پذیرش فناوریهای نوین، بویژه دیجیتال، جهت واکنش به الزامات بازارها و محیطهای رقابتی است. بنابراین، تحقیق حاضر با استفاده از روش تحقیق ترکیبی (کیفی و کمی) کاربردهای فناوریهای دیجیتال را از لحاظ احتیاجات فنی و عملکردهای تجاری در شبکه زنجیره تامین صنعت کالای خواب مورد بررسی قرار میدهد. روش کار به صورت توسعه یک ابزار سنجش کارآمد برای ارزیابی مشخصات دیجیتالیسازی و اتوماسیون جهت مدیریت یکپارچه عملیات و جریانات زنجیرههای تامین صنایع تولیدی و اعتبارسنجی آن به کمک رویکرد تصمیمگیری چندمعیاره دنپ (ایانپی مبتنی بر دیمتل) خواهد بود؛ که به عنوان سهم دانشافزایی تحقیق قلمداد میگردد. لذا، در گام نخست فهرست عوامل تاثیرگذار در قالب 6 حوزه فرایندی و مجموعا 22 شاخصه مرتبط به کمک مطالعه کتابخانهای و روش دلفی تعیین شد. سپس، با استفاده از تکنیک دنپ اوزان اهمیت و روابط میان عوامل مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصله، حوزه فرایندی مدیریت موجودی و انبار با کسب بالاترین وزن اهمیت به عنوان بحرانیترین عامل مورد توجه قرار دارد. از طرفی، حوزههای فرایندی منبعیابی و خرید و مدیریت تجاری به عنوان اثرگذارترین عوامل در بهبود حوزههای بحرانی شناسایی شدند.