سجاد جلالی؛ علی اصغر انواری رستمی؛ جلال سیف الدینی
دوره 27، شماره 3 ، مهر 1402، ، صفحه 1-28
چکیده
بانکها بهعنوان بازیگران اصلی بازار پول، نهادهای مالی هستند که با جمعآوری پساندازها و نقدینگیهای سرگردان و روانه آن به بخشهای مهم اقتصادی، روند تولید و رشد اقتصادی را تسریع مینمایند. در این مؤسسات نیز هرگونه تلاشی در جهت ارزیابی کارایی و به طبع آن بهبود بهرهوری، از جمله اولین اقدامات مهم مدیریتی محسوب میگردد که بازدهی ...
بیشتر
بانکها بهعنوان بازیگران اصلی بازار پول، نهادهای مالی هستند که با جمعآوری پساندازها و نقدینگیهای سرگردان و روانه آن به بخشهای مهم اقتصادی، روند تولید و رشد اقتصادی را تسریع مینمایند. در این مؤسسات نیز هرگونه تلاشی در جهت ارزیابی کارایی و به طبع آن بهبود بهرهوری، از جمله اولین اقدامات مهم مدیریتی محسوب میگردد که بازدهی کارکرد آنها را بهبود میبخشد. اما به دلیل تنوع شاخصها و معیارهای ورودی و خروجی مورداستفاده در تعیین کارایی آنها، لازم است که باتوجهبه معیارهای معین و مناسبی، این شاخصها شناسایی و مورداستفاده قرار گیرد. ازاینرو در این مطالعه با بهکارگیری یک روش تحلیلی - توصیفی و جمعآوری دادههایی به روش اسنادی و میدانی برای سالهای 1399-1394، شاخصهای مؤثر بر ارزیابی کارایی بانکهای تجاری ایران از دیدگاه جمعی از خبرگان و اولویتبندی آنها بر اساس تحلیل عاملی و دلفی فازی شناسایی گردید. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که تعداد 19 عامل اصلی تعیینکننده کارایی بانکی قابلشناسایی است که در 7 گروه اصلی میتوان آنها را طبقهبندی نمود. این عوامل به ترتیب به عوامل مالی، انسانی، محیطی و جغرافیایی، ساختاری و سازمانی، فیزیکی، فنی و در نهایت نسبتهای مالی تقسیم میشوند که رویهم 45/62 درصد از واریانس کل را تعیین مینمایند که بهعنوان مؤثرترین نهاده و یا ستانده، می-توانند که کارایی بانکهای تجاری در ایران را تبیین و تعیین نماید.
علی جمالی؛ محمود مرادی؛ بهناز زنجانی
دوره 18، شماره 3 ، مهر 1393، ، صفحه 133-157
چکیده
ابهام و عدم قطعیت موجود در ماهیت و محدودیت شناختی ذهن انسان، همواره پیشبینی رفتار و مشخصات ناشناخته سیستمهایی که با انسان سروکار دارند را دشوار میسازد. درنتیجه، پیشبینی در این حوزه، نیازمند ساخت مدلهایی است که ابهام را به عنوان بخشی از سیستم درنظر گرفته و مدلسازی کند. هدف از این مقاله بهره-گیری از هوش مصنوعی و الگوریتمهای ...
بیشتر
ابهام و عدم قطعیت موجود در ماهیت و محدودیت شناختی ذهن انسان، همواره پیشبینی رفتار و مشخصات ناشناخته سیستمهایی که با انسان سروکار دارند را دشوار میسازد. درنتیجه، پیشبینی در این حوزه، نیازمند ساخت مدلهایی است که ابهام را به عنوان بخشی از سیستم درنظر گرفته و مدلسازی کند. هدف از این مقاله بهره-گیری از هوش مصنوعی و الگوریتمهای بهینهسازی پیشرفته برای مدلسازی کارایی پرسنل است که در این بررسی از متغیرهای هوش هیجانی و ویژگیهای فردی به عنوان ورودی و از سه بعد وظیفهشناسی، دقت در کار و سرعت در کار به عنوان خروجی مدل پیشبینی کارایی امدادگران وگازبانان شرکت گاز استفاده گردیده است. درنهایت، بهمنظور مدلسازی کارایی، با ترکیب الگوریتم ژنتیک و روش تجزیه مقادیر منفرد با سیستم استنتاج فازی عصبی، سیستم بهینهی استنتاج عصبی-فازی تطبیقی بر اساس دادههای واقعی بکار گرفته شد. این سیستم قادر است با وجود پیچیدگی و ناشناخته بودن رفتار در حوزه منابع انسانی، کارایی پرسنل را با حداقل خطای آموزش، حداقل خطای پیشبینی و حداکثر انطباقپذیری با کارایی واقعی پیشبینی نماید بهطوریکه بر اساس الگوریتم معرفی شده، درمورد 84% تا 96% از رکوردهای مورد بررسی، ابعاد کارایی دقیقا برابر با مقدار واقعی پیشبینی میشوند.
محمود موسوی شیری؛ محمد رضا طبرستانی
دوره 16، شماره 1 ، اردیبهشت 1391، ، صفحه 149-168
چکیده
چکیده
در این پژوهش الگوی مبتنی بر تحلیل تشخیصی بهعنوان یک الگوی مؤثر در پیشبینی درماندگی مالی به کار گرفته شده و توانایی متغیر کارایی در بهبود پیشبینی مورد توجه قرار گرفته است. به این منظور نخست با استفاده از نسبتهای مالی سالهای 1378 تا 1387شرکتهای نمونه و به روش گام به گام، الگوی پیشبینی درماندگی مالی را براساس الگوی مبتنی ...
بیشتر
چکیده
در این پژوهش الگوی مبتنی بر تحلیل تشخیصی بهعنوان یک الگوی مؤثر در پیشبینی درماندگی مالی به کار گرفته شده و توانایی متغیر کارایی در بهبود پیشبینی مورد توجه قرار گرفته است. به این منظور نخست با استفاده از نسبتهای مالی سالهای 1378 تا 1387شرکتهای نمونه و به روش گام به گام، الگوی پیشبینی درماندگی مالی را براساس الگوی مبتنی بر تحلیل تشخیصی چند متغیری طراحی شد. سپس به منظور تعیین توانایی متغیر کارایی در پیشبینی درماندگی مالی، این متغیر در کنار نسبتهای مالی مورد استفاده قرار گرفت و الگوی دیگری مبتنی بر تحلیل تشخیصی چند متغیری طراحی شد.
نتایج الگوی دوم نشانگر اهمیت متغیر کارایی به عنوان یک متغیر پیشبین در پیشبینی درماندگی مالی است. اگر چه مقایسه دقت کلی این دو الگو در پیشبینی درماندگی مالی، تفاوت معناداری را به لحاظ آماری نشان نمیدهد.
ناصر حمیدی؛ رضا اکبری شمیرانی؛ صفر فضلی
دوره 15، شماره 3 ، آبان 1390، ، صفحه 87-103
چکیده
شناسایی شعبه های ناکارای بانک ملت و استفاده از راهبرد
ادغام به منظور افزایش کارایی آن
ناصر حمیدی1، رضا اکبری شمیرانی2، صفر فضلی3
1- استادیار دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین، قزوین ، ایران
2- کارشناس ارشد مدیدیت صنعتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین ، قزوین، ایران
3- استادیار دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه ...
بیشتر
شناسایی شعبه های ناکارای بانک ملت و استفاده از راهبرد
ادغام به منظور افزایش کارایی آن
ناصر حمیدی1، رضا اکبری شمیرانی2، صفر فضلی3
1- استادیار دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین، قزوین ، ایران
2- کارشناس ارشد مدیدیت صنعتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین ، قزوین، ایران
3- استادیار دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه بین الملل قزوین امام خمینی ، قزوین، ایران
دریافت: 5/8/89 پذیرش: 18/12/89
چکیده
در میان سازمان های مختلف مالی و اقتصادی ،بانک ها به عنوان یکی از مهم ترین ارکان هر نظام اقتصادی مطرح اند. بنابراین با توجه به نقش مهم بانک ها در توسعه کشور و هم چنین تعدد شعبه های آن ها، اندازه گیری کارایی شعبه های بانک حایز اهمیت است.
هدف اصلی این مقاله سنجش کارایی شعبه های بانک و استفاده از راهبرد ادغام به منظور به دست آوردن شعبه های کارا می باشد. بر این اساس نخست سیستم مفهومی ارزیابی کارایی شعبه های بانک تعریف شد ، سپس ورودی ها و خروجی با استفاده از برنــامه عملیــاتی بــانک تعیین شدند. در مرحله بعدی کارایی شعبه های بانک ملت استان تهران در قالب الگوی تحلیل پوششی داده ها به صورت غیرشعاعی (SBM) محاسبه شد تا شعبه های ناکارا مشخص شوند. سپس براساس سیاست های ادغام شعبه های بانک ،خوشه های ادغام تعیین شدند که در هر خوشه به صورت دودویی در هم ادغام می شوند. در پایان دوباره از طریق الگوی غیرشعاعی(SBM)؛ ارزیابی مطابق با روش خوشه بندی انجام گرفت تا کارایی آن ها سنجش شده و با کارایی اولیه مقایسه شود.
غلامرضا توکلی1‏؛ مهدی باقرزاده نیری2‏؛ مهدی شعبانی سیچانی
دوره 15، شماره 1 ، اردیبهشت 1390، ، صفحه 135-158
چکیده
ضرورت طراحی و پیاده سازی سیستم های ارزیابی عملکرد در مراکز تحقیق و توسعه، یکی از مسائل مبرم و حیاتی امروز صنایع کشور است. تاکنون بیشتر از روش های تصمیم گیری چند معیاره برای ارزیابی پروژه های R&D در مراحل مختلف از چرخه عمرشان بهره گرفته شده است. رویکرد این تحقیق، توسعه مدل تحلیل پوششی داده ها از طریق تلفیق با روش کارت ...
بیشتر
ضرورت طراحی و پیاده سازی سیستم های ارزیابی عملکرد در مراکز تحقیق و توسعه، یکی از مسائل مبرم و حیاتی امروز صنایع کشور است. تاکنون بیشتر از روش های تصمیم گیری چند معیاره برای ارزیابی پروژه های R&D در مراحل مختلف از چرخه عمرشان بهره گرفته شده است. رویکرد این تحقیق، توسعه مدل تحلیل پوششی داده ها از طریق تلفیق با روش کارت امتیازی متوازن است. ورودی ها و خروجی ها برای مدل یکپارچه DEA-BSC از «کارت امتیازی متوازن برای پروژه های R&D» به دست آمده است. افزایش قابلیت اعتماد به معیارهای ورودی و خروجی، بهبود کارایی محاسبه شده برای واحدها و توازن میان کارایی و اثربخشی واحدها به عنوان اهداف اصلی رویکرد یکپارچه DEA-BSC مورد نظر است.
این مدل به صورت مطالعه موردی در یکی از مراکز تحقیقاتی برای پروژه های R&D پیاده سازی شده است. همان طور که از نتایج حل مدل DEA-BSC استنباط می شود، هم افزایی کارت امتیازی متوازن و تحلیل پوششی داده ها برای پروژه های تحقیق و توسعه موجب دست پیداکردن به اهداف استراتژیک مورد نظر هر پروژه، ایجاد توازن و موجب دست پیداکردن به اهداف استراتژیک مورد نظر هر پروژه، ایجاد توازن و بهینه سازی استفاده از منابع در تولید خروجی های مطلوب می شود.