علی رضائیان؛ عباس مقبل با عرض؛ ناصر شاهباز؛ اصغر مشبکی
دوره 13، شماره 2 ، تیر 1388، ، صفحه 159-181
چکیده
امروزه با تشدید فضای رقابتی و تلاش شرکتها در کسب سهم بیشتر از بازار، ضرورت تدوین مدلهای جدید بهمنظور بهکارگیری استراتژیهای رقابتی بیش از پیش احساس میشود. در این راستا، توجه به بحث مدیریت هزینه با هدف جلب رضایت مشتریان از یکسو و حفظ حاشیه سود مورد نظر تولیدکنندگان از سوی دیگر، اهمیت بسزایی یافته است.
این پژوهش به منظور ...
بیشتر
امروزه با تشدید فضای رقابتی و تلاش شرکتها در کسب سهم بیشتر از بازار، ضرورت تدوین مدلهای جدید بهمنظور بهکارگیری استراتژیهای رقابتی بیش از پیش احساس میشود. در این راستا، توجه به بحث مدیریت هزینه با هدف جلب رضایت مشتریان از یکسو و حفظ حاشیه سود مورد نظر تولیدکنندگان از سوی دیگر، اهمیت بسزایی یافته است.
این پژوهش به منظور طراحی مدل مناسب استراتژی تحول سازمانی در مدیریت هزینه زنجیره تأمین شرکتایران خودرو انجام شده است. پژوهش حاضر با مطالعه مدلهای شناختهشده، تحول و شناسایی مؤلفههای مؤثر درایجاد تحول در مدیریت هزینه و با رویکرد رفتار سازمانی، عوامل مؤثر بر مدیریت هزینه یعنی عوامل رفتاری، ساختاری، رقبا و فناوری را در جامعه تحقیق بررسی کرده است. ازاینرو مدل مفهومیتحقیق به شکل ارتباط میان چهار سازه اصلی تأثیرگذار بر مدیریت هزینه و ده متغیر سازنده این سازهها تببین شده است. در خصوص سازه رفتار، بررسی عوامل تأثیرگذار در سه سطح رفتار فردی، گروهی و سازمانی انجام میشود. همچنین در بخش رقبا، تأثیر تکمنبع بودن و ساختار هزینه شرکتها و در بخش فناوری، تأثیر فناوری اطلاعات و فناوری تولید سنجش میشود. در بخش سازه ساختار نیز بررسی میزان تأثیر پیچیدگی، رسمیت و تمرکز بر استراتژی تحول مدیریت هزینه سنجش شده است.
توزیع و بررسی پرسشنامههای جمعآوریشده از میان 41 تولید کننده گرید A در زنجیره تأمین قطعات شرکت ایران خودرو نشان میدهد که از میان عوامل معرفیشده در مدل مفهومی تحقیق، تأثیر رقبا بر مدیریت هزینه تائید نمیشود. همچنین بررسی رفتار تأمینکنندگان نشان میدهد که تنها رفتار تأمینکنندگان در سطح گروهی بر استراتژیهای مدیریت تحول هزینه در سطح سازمانی تأثیرگذار است . همچنین تأثیر ساختار سازمانی بر مدیریت هزینه، تنها بر اساس مولفه پیچیدگی تبیین میشود. ازاینرو باید گفت مؤلفههای رسمیت و تمرکز تأثیر چندانی بر مدل پیشنهادی تحقیق ندارند؛ اما دستاورد اساسی تحقیق تأیید ارتباط میان فناوری و مدیریت هزینه در دو حوزه فناوری اطلاعات و فناوری تولید است.
عباس مقبل با عرض؛ غلامرضا عسگری؛ احمد علی خائف الهی
دوره 12، شماره 4 ، دی 1387، ، صفحه 265-296
چکیده
تحقیق حاضر در جستجوی یافتن یک تعریف مورد قبول از آوازه، ادبیات موضوعه پژوهش شده است. اما پژوهشها نشان میدهد بهدلیل آنکه آوازه در حوزههای مختلف بررسی شده است، در این صورت تعریف مشترک و جامعی از آن در میان صاحبنظران وجود ندارد. از اینرو ضمن گردآوری تعاریف مطرح در ادبیات موضوعه، مدل جدیدی برای ساخت آن در بانکهای تجاری ایران معرفی ...
بیشتر
تحقیق حاضر در جستجوی یافتن یک تعریف مورد قبول از آوازه، ادبیات موضوعه پژوهش شده است. اما پژوهشها نشان میدهد بهدلیل آنکه آوازه در حوزههای مختلف بررسی شده است، در این صورت تعریف مشترک و جامعی از آن در میان صاحبنظران وجود ندارد. از اینرو ضمن گردآوری تعاریف مطرح در ادبیات موضوعه، مدل جدیدی برای ساخت آن در بانکهای تجاری ایران معرفی شده است. در مدل جدید سازهها و روابط جدیدی از آمیخته هویت شرکت، تصویر شرکت، فرهنگ سازمانی، مسؤولیت اجتماعی، مدیریت بحرانها و کنش ذینفعان پیشنهاد شده است. در ادامه به منظور سنجش صحت مدل پیشنهادی، اطلاعات لازم از شعب هفت بانک بزرگ تهران جمعآوری شده است . نتایج تحلیل دادهها به شکل مدل تحلیل مسیر صحت ارتباط میان سازههای پیشنهادی را نشان میدهد. در ادامه تحقیق، ضمن بررسی تفاوتهای موجود در عناصر آوازه شرکت از نظر ذینفعان شعب بانکهای ایران و ارائه پیشنهادهای مربوط به آن، تفاوتهای ادراکی ذینفعان در این زمینه مورد بررسی قرار گرفته است.
عباس مقبل با عرض؛ غلامرضا گودرزی
دوره 8، شماره 33 ، شهریور 1383
چکیده
بیشک یکی از آثار مهم تحولات قرن بیستم در محیط تجاری و تولیدی، جهانی شدن است. رقابت افزایش یافته و رقبای متعددی در همه نقاط جهان مشغول رقابت در مرزهای ملی و بین المللی هستند. در شرایط کنونی، تولید از یک تصمیم محدود و در قلمرو ملی فراتر رفته به مرزهای جهانی و در حد یک تصمیم استراتژیک تبدیل شده است. اگر در بازاریابی، بازار برابر مشتری ...
بیشتر
بیشک یکی از آثار مهم تحولات قرن بیستم در محیط تجاری و تولیدی، جهانی شدن است. رقابت افزایش یافته و رقبای متعددی در همه نقاط جهان مشغول رقابت در مرزهای ملی و بین المللی هستند. در شرایط کنونی، تولید از یک تصمیم محدود و در قلمرو ملی فراتر رفته به مرزهای جهانی و در حد یک تصمیم استراتژیک تبدیل شده است. اگر در بازاریابی، بازار برابر مشتری تعریف شود و بازار نیز در حد جهانی باشد، مشتری نیز مشتری جهانی است و دیگر کمتر در محدوده ملی تعریف میگردد. در این عرصه، اساس رقابت و تولید نیز تغییر کرده و ظهور شرایط جهانی شدن تولید، شرکتهای تولیدی را وادار ساخته تا به عملیات تولیدی با توجه به دیدگاههای جهانی بیندیشند و ارزیابی مجددی در نگرش به رقابتهای بینالمللی داشته باشند. مقاله حاضر به بررسی یکی از مهمترین ابعاد این مسأله، یعنی انتخاب تأمین کننده با در نظر گرفتن دو نکته اساسی 1) دارا بودن ابعاد تولید در مقیاس جهانی و 2) همکاری استراتژیک پرداخته و سعی دارد تا با ارائه مدل کاربردی تحت عنوان ”مدل انتخاب تأمین کننده استراتژیک جهانی“ و آزمون آن در صنعت خودروسازی کشور، پاسخ یکی از اساسیترین سؤالات پیش روی مدیران صنعتی کشور را فراهم کند. این سؤال اساسی این است که: کدام تأمین کننده در زنجیره تأمین شرکت انتخاب گردد تا توان رقابتی مجموعه شرکت در ابعاد تولید جهانی افزایش یابد؟
حمیدرضا حسن زاده کریم آباد؛ عباس مقبل با عرض
دوره 7، شماره 3 ، آبان 1382