محمد خادمی کله لو؛ سیدمحمد صاحبکار خراسانی
دوره 26، شماره 3 ، مهر 1401، ، صفحه 70-93
چکیده
ادبیات نوظهور سرمایه انسانی نقش کارکنان دانشی را بهعنوان یک منبع کلیدی نوآوری در شرکتهای دانشبنیان و نوآور برجسته میکند و بروز قابلیتهای نوآورانه کارکنان را نیازمند برنامههای مداخله گرایانه مدیریتی میداند. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی در شرکتهای دانشبنیان و نوآور با رویکرد ترکیبی ...
بیشتر
ادبیات نوظهور سرمایه انسانی نقش کارکنان دانشی را بهعنوان یک منبع کلیدی نوآوری در شرکتهای دانشبنیان و نوآور برجسته میکند و بروز قابلیتهای نوآورانه کارکنان را نیازمند برنامههای مداخله گرایانه مدیریتی میداند. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی در شرکتهای دانشبنیان و نوآور با رویکرد ترکیبی (کیفی- کمی) انجام شده است. بخش کیفی با بهرهگیری از روش فراترکیب صورت گرفت و در نتیجهی طی یک فرایند هفت مرحلهای در مجموع 32 سند بهعنوان نمونه بخش کیفی انتخاب و تحلیل شد. بخش کمی پژوهش نیز به روش توصیفی و بهرهگیری از شیوه پیمایش صورت گرفت. نمونهگیری به شیوه در دسترس انجام شد و 102 نفر از مدیران و کارکنان شرکتهای دانشبنیان و نوآور در پژوهش مشارکت کردند. دادههای حاصل از طی فرایند فراترکیب به شیوه کدگذاری اولیه و ثانویه و دادههای گردآوریشده بخش کمی به کمک نرمافزار SPSS و Smart PLS و در دو بخش توصیفی و استنباطی تجزیهوتحلیل شد. یافتههای بخش کیفی در قالب 8 کارکرد کلیدی و 51 وظیفه مدیران منابع انسانی شرکتهای دانشبنیان و نوآور احصاء و ارائه گردید و نتایج حاصل از پیمایش نیز ضمن تائید برازش الگو، حاکی از آن بود که جبران خدمات و انگیزش؛ آموزش، توسعه و ایجاد محیط یادگیری؛ تیم سازی و مشارکت؛ مدیریت ارزیابی عملکرد؛ مدیریت استعداد و صلاحیت؛ حفظ و ارتقاء کارکنان دانشی؛ شناسایی، جذب و استخدام و سیاست منابع انسانی به ترتیب در زمره مهمترین کارکردهای مدیران منابع انسانی شرکتهای دانشبنیان و نوآور قرار دارند.
رضا سلیمانی؛ رضا اسماعیل پور؛ محسن اکبری؛ مصطفی ابراهیم پور
دوره 25، شماره 1 ، فروردین 1400، ، صفحه 216-237
چکیده
در سالهای اخیر توسعه اقتصاد دانشبنیان و حضور شرکتهای ایرانی در بازارهای جهانی از اولویتهای اصلی اقتصادی کشور قرار گرفته است. هدف این پژوهش توسعه و تکوین الگویی راهبردی برای حضور فراملی شرکتهای دانشبنیان در بازارهای خارجی در یک مطالعه آمیخته اکتشافی میباشد. در این پژوهش پس از انجام 12 مصاحبه با مدیران و خبرگان، مولفههای ...
بیشتر
در سالهای اخیر توسعه اقتصاد دانشبنیان و حضور شرکتهای ایرانی در بازارهای جهانی از اولویتهای اصلی اقتصادی کشور قرار گرفته است. هدف این پژوهش توسعه و تکوین الگویی راهبردی برای حضور فراملی شرکتهای دانشبنیان در بازارهای خارجی در یک مطالعه آمیخته اکتشافی میباشد. در این پژوهش پس از انجام 12 مصاحبه با مدیران و خبرگان، مولفههای بینالمللیسازی شرکتهای دانشبنیان در یک مطالعه کیفی شناسایی گردید، سپس در یک مطالعه کمی و با جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه از 243 نفر از مدیران و خبرگان در 73 شرکت دانشبنیان، از مدلسازی معادلات ساختاری کمترین مربعات جزئی برای تخمین و برآورد روابط در مدل بدست آمده استفاده شده است. تحلیل دادههای پژوهش نشان میدهد که ترکیب سه دسته مولفههای علی منبعمحور، شبکهمحور و کارآفرینمحور میتواند به پدیده محوری حضور بینالمللی پایدار شرکتهای دانشبنیان منجر شود. راهبرد شرکتهای دانشبنیان برای بینالمللی شدن، رشد از طریق مشتریمداری مبتنی بر رقابتفنارانه است و در این فرآیند شرکتهای دانشبنیان به بهبود عمکرد در سه مولفه شهرت، بقاء و رشد و ارتقاء تکنولوژیکی دست خواهند یافت.
سوران مولائی؛ رویا شاکری؛ نور محمد یعقوبی
دوره 22، شماره 4 ، بهمن 1397، ، صفحه 130-150
چکیده
انعطافپذیری، سرعت تغییر و نوآوری از جمله ویژگیهای شرکتهای موفق در زمان مؤثر است. شرکتهای فعلی به منظور بقا حتی برای یک دهه باید پیوسته تغییر کنند، اما تغییر به تنهایی کافی نیست. تغییر باید مبتنی بر گردآوری دادههای مناسب از محیط خارجی و داخلی و تبدیل آنها به دانش باشد. مهارتهای مدیریت دانش فردی از جمله مهارتها و توانمندیهای ...
بیشتر
انعطافپذیری، سرعت تغییر و نوآوری از جمله ویژگیهای شرکتهای موفق در زمان مؤثر است. شرکتهای فعلی به منظور بقا حتی برای یک دهه باید پیوسته تغییر کنند، اما تغییر به تنهایی کافی نیست. تغییر باید مبتنی بر گردآوری دادههای مناسب از محیط خارجی و داخلی و تبدیل آنها به دانش باشد. مهارتهای مدیریت دانش فردی از جمله مهارتها و توانمندیهای ضروری مدیران در شرکتهای دانشبنیان است؛ بنابراین هدف این مقاله بررسی تأثیر مدیریت دانش شخصی بر فرهنگ و عملکرد نوآورانه در شرکتهای دانشبنیان فعال در شهر سنندج در سال 1396 است. پژوهش حاضر از نگر روششناسی از نوع پیمایشی- کاربردی و مبتنی بر روشهای توصیفی- زمینهیابی است. دادههای مورد نیاز از طریق ترکیب و تجمیع چندین پرسشنامه استاندارد با در نظر گرفتن اصلاحات صوری گردآوری شده است. اعتبار محتوای عوامل احصا شده با نظر خبرگان و سپس اعتبار سازه آزمون با استفاده از روشهای تحلیل عاملی تأیید شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. نتایج بیانگر تأیید تمامی فرضیههای پژوهش و تأثیر مثبت و معنیدار مدیریت دانش شخصی بر فرهنگ نوآورانه و عملکرد نوآورانه در مدل پژوهش است. در پایان نیز پیشنهادهایی در ارتباط با متغیرهای پژوهش ارائه شده است.