مهدی مددخانی؛ علی کاظمی؛ آرش شاهین؛ آذرنوش انصاری طادی
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1399، ، صفحه 171-204
چکیده
به دلیل رشد تجارت جهانی، شرکتها از راههای مختلف تلاش میکنند وارد بازارهای خارجی شوند و ضمن توسعه فروش، سود خود را حداکثر سازند که یکی از رایجترین این روشها، صادرات است. هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه یک مدل پویا جهت تشریح تاثیر بازارگرایی صادراتی و مدیریت طراحی محصول در عملکرد صادراتی شرکت های صادرکننده صنایع دستی ایران می باشد. ...
بیشتر
به دلیل رشد تجارت جهانی، شرکتها از راههای مختلف تلاش میکنند وارد بازارهای خارجی شوند و ضمن توسعه فروش، سود خود را حداکثر سازند که یکی از رایجترین این روشها، صادرات است. هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه یک مدل پویا جهت تشریح تاثیر بازارگرایی صادراتی و مدیریت طراحی محصول در عملکرد صادراتی شرکت های صادرکننده صنایع دستی ایران می باشد. برای جمعآوری و تحلیل دادههای پژوهش به ترتیب از مصاحبه نیمهساختاریافته و تحلیل تم استفاده شده است. جامعۀ آماری پژوهش شامل مدیران ارشد، کارشناسان خبره وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ایران و صادرکنندگان نمونه استان تهران است که با توجه به سطح اشباع داده، 17 نفر از آنها به صورت هدفمند انتخاب شدهاند. روایی یافتههای پژوهش با استفاده از روشهای بررسی توسط اعضا، مثلثی و بررسی زوجی تضمین شد. برای بررسی پایایی از روش پایایی بازآزمون استفاده شد. بر اساس نتایج پژوهش، مدیریت طراحی محصول و بازارگرایی از ارکان اصلی صادرات صنایع دستی شناخته شدند. همچنین نتایج تحلیل تم به استخراج 7 مؤلفه برای بازارگرایی صادراتی منجر شد که در چهار گروه یا تم فرعی دستهبندی شدند. تمهای شناسایی شده شامل برند سازی مولف، بازاریابی نمایشگاهی، بازاریابی مجازی و استراتژی بازاریابی صادرات است. تمهای فرعی در قالب یک تم اصلی باعنوان بازارگرایی صادراتی قرار گرفت. نتایج این پژوهش میتواند توسط شرکتهای صادراتی و همچنین نهادهای تسهیلگر صادرات مورد استفاده قرار گیرد
علیرضا منصوری؛ بهرام رنجبریان؛ علی کاظمی؛ مجید محمدشفیعی
دوره 23، شماره 4 ، دی 1398، ، صفحه 23-54
چکیده
انتخاب کشور یا کشورهایی برای ورود به بازارهای خارجی، یک تصمیم استراتژیک محسوب می شود و نیازمند تأمل و دقّت قابل توجه است. کیفیت این تصمیم، شرایط وضرورتهایی را به بنگاه مربوطه تحمیل می کند، و امکان ایجاد مزیت و هزینه های مبادله و همچنین توانایی شرکت ها برای انتقال مؤثر دانش را میتواند تحت تأثیر قرار دهد. حضور در بازار جهانی به همان ...
بیشتر
انتخاب کشور یا کشورهایی برای ورود به بازارهای خارجی، یک تصمیم استراتژیک محسوب می شود و نیازمند تأمل و دقّت قابل توجه است. کیفیت این تصمیم، شرایط وضرورتهایی را به بنگاه مربوطه تحمیل می کند، و امکان ایجاد مزیت و هزینه های مبادله و همچنین توانایی شرکت ها برای انتقال مؤثر دانش را میتواند تحت تأثیر قرار دهد. حضور در بازار جهانی به همان اندازه که مزیت های مختلفی را متوجه سازمان می سازد، ریسک های فراوانی را نیز در بر دارد. عمده ریسک های مترتب برآن، به انتخاب بازارهای خارجی و نحوه حضور در آن بازارها بر می گردد. امّا تصمیمگیری صحیح در هر زمینه مستلزم شناسایی متغیرهای موثر در آن تصمیم و داشتن اطلاعات مرتبط درآن زمینه است. این پژوهش به بررسی و شناسایی شاخص های کلان موثر بر انتخاب بازارهای صادراتی در صنعت فولاد می پردازد و پس از شناسایی و رتبه بندی شاخص های مذکور به غربالگری بازارها و حذف بازارهایی می پردازد که شرکت فولاد مبارکه مزیت حضور در آنها را نخواهد داشت. غربالگری کشورها در دو مرحله انجام شده است و نهایتا فهرستی از 45 کشور از 193 کشور عضو سازمان ملل که می تواند بازار مناسبی برای این شرکت باشد، تعیین گردیده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد در بین شاخص های شناسایی شده، شاخص های محیطی و سیاسی- قانونی در بین سایر شاخص ها اهمیت بیشتری در تعیین بازارهای هدف داشته اند. شاخص های اقتصادی دارای درجه اهمیت متوسط و شاخص های فرهنگی- اجتماعی و تکنولوژیکی در اولویت بعدی قرار گرفتند.