مجتبی عربی؛ میرعلی سیدنقوی؛ رضا واعظی؛ علیرضا کوشکی جهرمی
دوره 27، شماره 3 ، مهر 1402، ، صفحه 30-55
چکیده
خلق ارزش و ارزشآفرینی یکی از قدیمیترین مفاهیم حوزه مدیریت و اقتصاد است. علیرغم سادگی مفهوم ارزش، عمق و معنای دقیق این واژه آنطور که شایسته است مورد بررسی پژوهشگران قرار نگرفته است. این درحالی است که اهمیت خلق ارزش منابع انسانی رشد کرده و در سالهای اخیر به فلسفه وجودی مدیریت منابع انسانی تبدیل شده است. شناسایی مولفههای آن در ...
بیشتر
خلق ارزش و ارزشآفرینی یکی از قدیمیترین مفاهیم حوزه مدیریت و اقتصاد است. علیرغم سادگی مفهوم ارزش، عمق و معنای دقیق این واژه آنطور که شایسته است مورد بررسی پژوهشگران قرار نگرفته است. این درحالی است که اهمیت خلق ارزش منابع انسانی رشد کرده و در سالهای اخیر به فلسفه وجودی مدیریت منابع انسانی تبدیل شده است. شناسایی مولفههای آن در نظام اداری ایران، موضوع اصلی این پژوهش است. در این پژوهش که در تعدادی از دستگاههای حوزه فرهنگی، مذهب و گردشگری انجام شده است، روش تحقیق، تحلیل مضمون بوده و مدیران و کارشناسان با سابقه کار بیش از 5 سال در واحدهای مدیریت منابع انسانی جامعه آماری این پژوهش هستند. تحلیل دادهها نمایانگر 51 مضمون پایه و 16 مضمون سازماندهنده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد کارکنان دستگاههای اجرایی در کانون توجه مدیریت منابع انسانی در بخش دولتی کشور بوده و خلق ارزش منابع انسانی در غالب موارد برای ایشان و با تمرکز بر رویکردهای سنتی مدیریت منابع انسانی، صورت میگیرد. از سوی دیگر خلق ارزش برای سایر ذینفعان بهویژه مردم، کمتر مورد توجه مدیران و کارکنان واحدهای مدیریت منابع انسانی در دستگاههای دولتی است.
محمد خادمی کله لو؛ سیدمحمد صاحبکار خراسانی
دوره 26، شماره 3 ، مهر 1401، ، صفحه 70-93
چکیده
ادبیات نوظهور سرمایه انسانی نقش کارکنان دانشی را بهعنوان یک منبع کلیدی نوآوری در شرکتهای دانشبنیان و نوآور برجسته میکند و بروز قابلیتهای نوآورانه کارکنان را نیازمند برنامههای مداخله گرایانه مدیریتی میداند. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی در شرکتهای دانشبنیان و نوآور با رویکرد ترکیبی ...
بیشتر
ادبیات نوظهور سرمایه انسانی نقش کارکنان دانشی را بهعنوان یک منبع کلیدی نوآوری در شرکتهای دانشبنیان و نوآور برجسته میکند و بروز قابلیتهای نوآورانه کارکنان را نیازمند برنامههای مداخله گرایانه مدیریتی میداند. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت منابع انسانی در شرکتهای دانشبنیان و نوآور با رویکرد ترکیبی (کیفی- کمی) انجام شده است. بخش کیفی با بهرهگیری از روش فراترکیب صورت گرفت و در نتیجهی طی یک فرایند هفت مرحلهای در مجموع 32 سند بهعنوان نمونه بخش کیفی انتخاب و تحلیل شد. بخش کمی پژوهش نیز به روش توصیفی و بهرهگیری از شیوه پیمایش صورت گرفت. نمونهگیری به شیوه در دسترس انجام شد و 102 نفر از مدیران و کارکنان شرکتهای دانشبنیان و نوآور در پژوهش مشارکت کردند. دادههای حاصل از طی فرایند فراترکیب به شیوه کدگذاری اولیه و ثانویه و دادههای گردآوریشده بخش کمی به کمک نرمافزار SPSS و Smart PLS و در دو بخش توصیفی و استنباطی تجزیهوتحلیل شد. یافتههای بخش کیفی در قالب 8 کارکرد کلیدی و 51 وظیفه مدیران منابع انسانی شرکتهای دانشبنیان و نوآور احصاء و ارائه گردید و نتایج حاصل از پیمایش نیز ضمن تائید برازش الگو، حاکی از آن بود که جبران خدمات و انگیزش؛ آموزش، توسعه و ایجاد محیط یادگیری؛ تیم سازی و مشارکت؛ مدیریت ارزیابی عملکرد؛ مدیریت استعداد و صلاحیت؛ حفظ و ارتقاء کارکنان دانشی؛ شناسایی، جذب و استخدام و سیاست منابع انسانی به ترتیب در زمره مهمترین کارکردهای مدیران منابع انسانی شرکتهای دانشبنیان و نوآور قرار دارند.