کلیدواژه‌ها = نظریه داده‌بنیاد

ارائه الگوی بازاریابی محتوای دیجیتال در خلق ارزش مصرف کننده

دوره 26، شماره 1، فروردین 1401، صفحه 112-137

مریم رستمی؛ سید عبدالله حیدریه؛ علی اکبر امین بیدختی

چکیده بازاریابی محتوایی، رویکردی رو به رشد برای تقویت آگاهی مشتری، اعتماد بیشتر و خلق ارزش بیشتر است. پژوهش حاضر با هدف "ارائه الگوی بازاریابی محتوایی دیجیتال در خلق ارزش مصرف‌کننده با رویکرد کیفی و بهره‌گیری از نظریه داده بنیاد" صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل 13 نفر از خبرگان دانشگاهی و فعالان بازاریابی محتوایی دیجیتال که به شیوه هدفمند و از طریق روش گلوله برفی جهت انجام مصاحبه انتخاب شدند. فرآیند مصاحبه به صورت نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد. با تجزیه و تحلیل داده‌ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی 190 کد باز در قالب 17 کد محوری و 6 کد انتخابی طبقه‌بندی و مدل مفهومی نهایی در جامعه مورد مطالعه تدوین گردید. یافته‌های پژوهش نشان داد که فرآیند دستیابی به الگوی بازاریابی محتوایی دیجیتال موضوعی چندوجهی است که مستلزم توجه هم‌زمان به عوامل علّی(طراحی آمیخته بازاریابی محتوایی، تمرکز بر تولید انواع محتوا و بسترسازی آنلاین)، زمینه‌ای(خلاقیت در بازار دیجیتال؛ توجه به مشتریان در تولید محتوا، هزینه کم تولید محتوا و برندسازی دیجیتالی)، مداخله‌گر(آمادگی و دسترسی به وب؛ بحران‌ها و وقایع طبیعی، دانش فنی شرکت و آگاهی از مسائل بازار) و در نهایت راهبردها(برنامه ریزی برای به‌روز‌رسانی محتوا، توزیع محتوای مرتبط، ایجاد محتوای تعاملی) است. خلق ارزش برای مشتری با افزایش اطلاعات و قدرت تصمیم‌گیری، خلق ارزش برای مشتری از طریق بهبود روابط با مشتریان، افزایش توان بازاریابان محتوایی، بهبود محتوای ارائه شده نیز به عنوان پیامدهای اجرای الگوی بازاریابی محتوایی دیجیتال شناسایی گردید.

الگوی تاب‌آورسازی تولید در ایران؛ مطالعه ای آمیخته مبتنی بر نظریه رویشی و مدلسازی معادلات ساختاری

دوره 24، شماره 4، دی 1399، صفحه 177-198

مهدی نظری؛ حسن مهرمنش؛ جلال حقیقت منفرد

چکیده هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی تاب‌آوری تولید در ایران (مورد مطالعه گروه خودروسازی سایپا) می‌باشد. این تحقیق از نوع آمیخته اکتشافی بوده و در قسمت کیفی از نظریه رویشی مطابق با روش نظام‌مند اشتراوس و کوربین استفاده شد. مصاحبه‌های نیمه‌ ساختاریافته با خبرگان تولید انجام و بر‌اساس تکنیک گلوله‌برفی تا حد اشباع نظری ادامه یافت. از 930 عبارت کلیدی حاصل از مصاحبه‌ها، 711 کد سطح اول، 137 کد سطح دوم، 68 مفهوم و 32 مقوله حاصل شد. ارزیابی کیفی مدل، طبق نظر اشتراوس وکوربین در تمام ابعاد انجام و تایید گردید. در ارزیابی ‌کمی مدل، از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم‌افزار Smart PLS استفاده گردید. تمام اعداد معنی‌داری، بزرگتر از 1.96 و ضرایب استاندارد بزرگتر از 0.4 حاصل شد و مدل ‌مورد تایید قرار گرفت. با توجه به اینکه معیار برازش داده‌ها برابر 0.712 بدست آمد، برازش مدل نهایی تأیید گردید. مهمترین یافته های تحقیق در حوزه راهبردهای ‌کنش شامل عواملی همچون توسعه بینش اقتصاد مقاومتی در سطح استراتژیک، تولید متناسب با بوم‌آوری منطقه‌ای‌استانی، اجرای درونی‌سازی بجای برون‌سپاری و ایجاد مرکز تربیت مدیران جهادی در ایجاد تاب‌آوری حاصل شد.

مدل توسعه محصولات مالی جدید در بازار سرمایه ایران

دوره 24، شماره 1، فروردین 1399، صفحه 81-105

علی دیواندری؛ محمد رحیم اسفیدانی؛ محمد اسماعیل فدایی نژاد؛ حسین جلیلیان

چکیده ​تحقیقات توسعه محصولات مالی جدید در بازارهای سرمایه کشورهای اسلامی و ایران غالباً بر طراحی فنی و شرعی محصولات متمرکز بوده و از رویکرد بازاریابی به توسعه محصول جدید غفلت ورزیده ­اند. هدف این تحقیق، کشف مقوله­ های مهم و تعیین روابط میان آنها جهت ارائه مدل توسعه محصولات مالی جدید در بازار سرمایه ایران با رویکرد بازاریابی است. در این پژوهش کیفی، برای طراحی مدل تحقیق از استراتژی نظریه داده ­بنیاد استفاده شد. برای شناسایی خبرگان دانشگاهی- اجرایی موضوع در بازار سرمایه از نمونه­ گیری نظری و گلوله برفی استفاده شد و پس از انجام 14 مصاحبه، اشباع نظری حاصل شد. داده­ ها در نرم­افزار word پیاده­سازی و با استفاده از نرم­افزار maxqda تحلیل شد. داده ­های تحقیق (712 نکته توصیفی) در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی تحلیل شد. یافته ­ها نشان می­دهد که مدل نهایی از 6 مقوله اصلی، 20 زیرمقوله و 129 مفهوم اصلی تشکیل شده است. بیشترین فراوانی مفاهیم به ترتیب مربوط به شرایط مداخله­ گر (69 کد)، شرایط علّی (15 کد)، راهبردها ( 13 کد)، شرایط زمینه­ ای (12 کد)، پدیده محوری و پیامدها (هر کدام 10 کد) بود. "مراحل" توسعه محصول مالی جدید به عنوان پدیدۀ محوری تشخیص داده شد. یافته­های تحقیق نشان می­دهد که مدیران و سیاستگذاران بازار سرمایه برای توسعه موفقیت ­آمیز محصولات و ابزارهای مالی جدید باید به همه مقوله­های شرایط علّی، زمینه­ای، مداخله ­گر، راهبردها و پیامدها توجه کنند و با رویکرد بازارگرا و چندگانه، مراحل شناسایی شده برای توسعه محصول مالی جدید را طی نمایند.