علی رجب زاده قطری؛ محمدرضا امینی؛ عادل آذر؛ مریم کولیایی
دوره 20، شماره 1 ، فروردین 1395، ، صفحه 1-32
چکیده
دنیای امروزی بیشتر از هرزمانی رقابتی شده است و صنعت بهطور فزایندهای به مدیریت زنجیره تأمین بهعنوان یک سلاح رقابتی مینگرد؛ بنابراین بهمنظور بقا در چنین محیط رقابتی برای سازمانهای با کالای قابل بازیافت، مدیریت زنجیره تأمین با حلقه بسته به مسئلهای ضروری تبدیلشده است. بهعبارتدیگر، عواملی هم چون افزایش رقابت بین سازمانها ...
بیشتر
دنیای امروزی بیشتر از هرزمانی رقابتی شده است و صنعت بهطور فزایندهای به مدیریت زنجیره تأمین بهعنوان یک سلاح رقابتی مینگرد؛ بنابراین بهمنظور بقا در چنین محیط رقابتی برای سازمانهای با کالای قابل بازیافت، مدیریت زنجیره تأمین با حلقه بسته به مسئلهای ضروری تبدیلشده است. بهعبارتدیگر، عواملی هم چون افزایش رقابت بین سازمانها و کاهش هزینهها در کنار مقررات و قوانین دولتی و افزایش آگاهی عمومی توجه مشتریان و سازمانها را به مسائل بازیافت جلب نموده است. هدف این پژوهش ارائه یک روش یکپارچه برای زنجیره تأمین با حلقه بسته است که شامل دو مرحله است. در مرحله اول، چارچوبی برای معیارهای انتخاب تأمینکننده و پیمانکار در زنجیرههای معکوس پیشنهاد میشود. بهعلاوه، از روش فازی برای ارزیابی آنها بر اساس معیارهای کمی و کیفی استفادهشده است. خروجی این مرحله ارزش هر یک از تأمینکنندهها و پیمانکارها برحسب قطعات است. در مرحله دوم یک مدل برنامهریزی خطی چندهدفه عدد صحیح مختلط چند دورهای ارائه میشود بهطوریکه انتخاب تأمینکننده و تخصیص کالا به آنها (تصمیمات استراتژیک)، انتخاب پیمانکار و تخصیص کالا به آنها (تصمیمات تاکتیکی) و تعداد بهینه قطعات و محصولات در CLSC (تصمیمات عملیاتی) را تعیین کند. توابع هدف به ترتیب حداکثر کردن سود، حداقل کردن هزینه کارخانه و هزینه نگهداری موجودی سطح اطمینان قطعات و همینطور حداکثر ساختن ارزش تأمینکنندهها و پیمانکاران است و تابع هدف دیگر مربوط به تخصیص کالا بین پیمانکاران یا انجام کار بازیافت توسط خود کارخانه است.