امین زمانی؛ مصطفی خانزادی؛ محمد سعید جبل عاملی؛ مهرداد سرهادی
دوره 21، شماره 3 ، آذر 1396، ، صفحه 139-166
چکیده
مهندسی ارزش بهعنوان ابزاری قوی برای حل مسائل بر پایه خلاقیت و کارکردگرایی، سالهاست که در پروژههای عمرانی مورد استفاده قرار میگیرد و در این سالها توانسته فواید خود را بهتمامی اعضای این صنعت اثبات کند بااینحال این ابزار نیز مانند سایر ابزارها قابلیت ارتقا و افزایش سطح بهرهوری را دارد. این تحقیق به دنبال ارائه چارچوبی تلفیقی ...
بیشتر
مهندسی ارزش بهعنوان ابزاری قوی برای حل مسائل بر پایه خلاقیت و کارکردگرایی، سالهاست که در پروژههای عمرانی مورد استفاده قرار میگیرد و در این سالها توانسته فواید خود را بهتمامی اعضای این صنعت اثبات کند بااینحال این ابزار نیز مانند سایر ابزارها قابلیت ارتقا و افزایش سطح بهرهوری را دارد. این تحقیق به دنبال ارائه چارچوبی تلفیقی از مهندسی ارزش و مدیریت ریسک است، بر این اساس پس از شناسایی مدلهای موجود در این دو حوزه، مدلهایی که با صنعت ساخت و ساز ارتباط بیشتری دارند، برگزیده و با استفاده از نظر خبرگان مدلهای برتر برای تلفیق انتخاب شدند، سپس خبرگان با استفاده از روش دلفی برای گامهای این چارچوب به اجماع رسیدند. این چارچوب پس از منطبقسازیهای لازم در سازمان بنادر و کشتیرانی بهعنوان صحتسنجی پیادهسازی گردید. با استفاده از این چارچوب روند مهندسی ارزش بهبود یافت و مدیریت ریسک با استفاده از نظر خبرگانی که بر تمام زوایای پروژه اشراف دارند، در دو سطح و براساس منطق فازی، با صرف هزینه و زمان کمتر اجرایی شد.
محمد باقر نوبخت؛ مهرداد سرهادی
دوره 19، شماره 2 ، شهریور 1394، ، صفحه 121-138
چکیده
با بررسی تنها دو بعد هزینه و زمان، از بین ابعاد مختلفی که میتوان برای ارزیابی موفقیت فرآیند بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهری در ایران تعریف کرد، نامناسب بودن روند فعلی را با در نظر گرفتن شرایط ویژه کشور، به وضوح میتوان مشاهده نمود. در این راستا این تحقیق با توجه به نقش پررنگ مسکن و فضای شهری مناسب در رفاه حال شهروندان، ...
بیشتر
با بررسی تنها دو بعد هزینه و زمان، از بین ابعاد مختلفی که میتوان برای ارزیابی موفقیت فرآیند بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهری در ایران تعریف کرد، نامناسب بودن روند فعلی را با در نظر گرفتن شرایط ویژه کشور، به وضوح میتوان مشاهده نمود. در این راستا این تحقیق با توجه به نقش پررنگ مسکن و فضای شهری مناسب در رفاه حال شهروندان، به دنبال تسهیل و بهبود این روند به وسیله بررسی راهکارهای تشویق سرمایهگذارن بخش غیر دولتی به منظور حضور هرچه جامعتر در این فرآیند است. در این چارچوب تلاش شده است با بهرهگیری از روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی، فرضیات تحقیق از منظر آمارهای توصیفی و استنباطی مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. نتایج بدست آمده، بیانگر این واقعیت است که بر خلاف بیتوجهی که به ابزارهای تشویقی غیر مستقیم به منظور تشویق سرمایهگذاران به سرمایهگذاری در فرآیند بهسازی و نوسازی میشود، این ابزارها میتوانند به میزان ابزارهای تشویقی مستقیم که عمدتا پایه مالی دارند در تشویق سرمایهگذاران موثر واقع شوند. همچنین نتیجه ناشی از آزمون فرضیه دوم نشاندهنده رابطه همبستگی بین میزان تمایل به سرمایهگذاری در بافتهای فرسوده شهری و میزان تمایل به استفاده از روشهای ساخت و ساز صنعتی در این بافتها است، این مهم فرصت مناسبی پیش روی تصمیمسازان به منظور ترغیب به استفاده از روشهای ساخت و ساز صنعتی فراهم مینماید، چراکه به دلیل گستردگی فوایدی که با خود به همراه دارد به طور ذاتی منجر به افزایش تمایل سرمایهگذاران و حتی شهروندان به سرمایهگذاری در محدوده بافتهای فرسوده شهری میشود.