نویسنده
استادیار مؤسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت برنامهریزی
چکیده
اگر «تعادل» در سیستمهای اجتماعی را توزیع بهینه منابع سیستم میان «بازیگران و اعضای نظام» بدانیم، به گونهای که اکثر آنها ضمن پذیرش جایگاه خویش برای تداوم کارکرد و بازده بهتر سیستم فعالیت کنند، در چنین نظامی«ثبات» طبیعتاً عبارت است از عدم وقوع مستمر و مکرر حوادث، رفتارها و تحریکاتی که میتوانند کارکرد یاد شده را مورد تردید قرار دهند.
با پیدایش روز افزون «سیستمهای بیثبات کننده» در قرن بیستو یکم، ثبات نظامهای اجتماعی همواره در خطر نابودی است، به طوری که آنها گاهی اوقات برای گریز از «شوک و تزلزل» نیازمند بازسازی و تغییر هستند. در اینجا چند سؤال مطرح میشود:
ـ آیا همه سیستمهای انسانی، ثبات خود را در تغییر مییابند؟
ـ آیا تغییر و اصلاحات، تمام قسمتهای یک سیستم اجتماعی را متزلزل میسازد؟
ـ آیا میتوان چنان که ژ. شوالیه گفته، این سیستمها را به «تک ثباتی» و «دو ثباتی» و یا به قول آشبای به چند ثباتی، تقسیم کرد؟
به نظر ژ. شوالیه نظامهای تک ثباتی که تنها بر «ثبات ساختاری» تأکید دارند، زمینههای پذیرش اصلاحات را دارا هستند، چرا که ثبات خود را در «بر هم زدن موقت» سکون عناصر درونی مییابند، در حالی که نظامهای دوثباتی از قابلیت تغییر پذیری کمتری برخوردار هستند و در مقابل تغییر مقاومت میکنند؛ اما این امکان نیز وجود دارد که «رهبریت» سیستم برخی از زیر سیستمهای خود را در معرض تغییر قرار دهد و در برخی دیگر به «حفظ وضعیت موجود» بپردازد. دنبال کردن تحقیق درباره اینگونه مقولات نویسنده را به فرضیهای رسانده است که عنوان آن «ثبات در بحران» است. بر این اساس، محاصره یک سیستم اجتماعی توسط «سازمانهای بیثبات کننده» و قطع نسبی ارتباطات آن با محیط، موجب «داغ شدن» آن و پیدایش فضای بحرانی در درون آن می گردد.
در چنین فضایی فقط عناصری که از بحران ارتزاق میکنند، میتوانند با حفظ این وضعیت و «ارتزاق از عدم کارکرد نظام» ثبات خود را حفظ کنند. البته در صورتی که منابع سیستم، حداقل
به صورت محدود استمرار یابد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Homeostasis and System Stability
نویسنده [English]
- Abdolhamid Shams
چکیده [English]
If »equilibrium« in social systems is recognised as optimum distribution of the system sources among »actors and system members« and the majority of them accept their position for continuity of function and getting a better output of the system, »stability« of this system is underestood as nonoccurrance of repeated accidents, behaviours and stimulations which can cast doubt on the function of that system.
With the increasing emergence of ›› destabilizer systems‹‹ in the 21 centery, the stability of social systems is always expose to annihilation .
So that to avoid »shokes« and unsteadiness these systems need to be reconstructed and changed perpetually. In this relation some questions can be propounded:
1) Can all human systems obtain stability through change?
2) Do changs and reforms destabilize all aspects of social systems?
3) Is it possible to divide these systems to ››monostable‹‹ and ››distable‹‹ systems as J.C hauvallier pointed out or to ››multistable‹‹ as Ashby argued?
J.Chauvallier discussed that monostable systems, emphasizeing on
»structural stability« are capable of self-improvability because they find their stability in temporary unsettling of elements internal stasis, while distabile systems are less capable of change and resist it. But there is a probability that leadership of system exposes some of its subsystems to change and maintains current status in others.
Following to study a bout these subjects the writer derived and called it
»stability in crisis«. Based on this hypothesis, when a social systemed by
»destabilizer organizations« and its communication with the environment is cut, these increase its entropy and creat a critical atmosphere inside it. In such a situation only those elements maintain themselves wkind can cope better with crisis Of course this phenomenon happens when systems‘ sources continue in a limited form.
کلیدواژهها [English]
- Equilibrium in Social System
- Homeostasis
- Monostable System
- Distable System