مدل آمادگی سازمانی برای تحول دیجیتال در بخش عمومی
دوره 28، شماره 4، دی 1403، صفحه 1-21
وحید غفارزادگان ربطی؛ وجه اله قربانی زاده؛ میرعلی سید نقوی؛ ایمان رئیسی وانانی
چکیده نحوۀ آمادگی سازمانی برای تحول دیجیتال، به موضوع اصلی بحث در محافل دانشگاهی و سازمانی تبدیل شده است ودرک آن یکی از چالشها و اولویتهای اصلی در نظریه و عمل میباشد. بر همین اساس، هدف این پژوهش، توسعۀ یک مدل است که اجزاء سازنده آمادگی سازمانی برای تحول دیجیتال و پیشایندها و پیامدهای آن را مفهوم-سازی کند. برای رسیدن به این هدف، از روش پژوهش آمیخته اکتشافی (تحلیل مضمون- مدلسازی معادلات ساختاری) استفاده شده است. جامعۀ آماری این پژوهش، مدیران و کارشناسان سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران میباشد. برای گردآوری دادهها در بخش کیفی، بر اساس منطق نمونهگیری نظری، مصاحبههای نیمهساختاریافته با مدیران ارشد و میانی در سازمان انجام شد. در بخش کمی نیز، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 220 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و ابزار گردآوری دادهها نیز پرسشنامه محقق ساخته بوده است. تجزیه و تحلیل دادهها بصورت متوالی و در دو مرحله انجام شد: در بخش کیفی، از دستور العمل براون و کلارک در تحلیل مضمون برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. در بخش کمی نیز، از روش مدلسازی معادلات ساختاری بر مبنای حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد، آمادگی سازمانی برای تحول دیجیتال از چهار بعد افراد، ساختار، فرایندها و تعاملات و حکمرانی داده تشکیل شده است. یافتهها همچنین بیانگر این است که آمادگی سازمانی نقش میانجی را در رابطۀ میان محیط دیجیتال و سازمان دیجیتال را ایفا میکند. در نهایت، رهنمودهای نظری و مدیریتی مورد بحث قرار گرفت و پیشنهاداتی برای پژوهشگران آتی ارائه شد.
شناسایی و ارزیابی ریسکها در پروژههای ساختوساز: رویکردی ادعاـمحور
دوره 28، شماره 1، فروردین 1403، صفحه 23-47
مژگان سادات مسعودی؛ امیرعلی فوکردی؛ هادی تلخابی؛ سید کامران قریشی؛ غلامرضا غدیری اشکذری
چکیده پروژههای ساختوساز نقش مهمی در رشد تولید ناخالص داخلی و پیشرفت اقتصادی کشورها ایفا میکنند. باوجوداین، پروژههای ساختوساز همواره با دامنه متنوعی از ریسکها روبهرو هستند. اگر این ریسکها در ابتدای پروژه بهخوبی شناسایی و ارزیابی نشوند و استراتژیهای مناسبی برای پاسخ به آنها انتخاب نشود، به علل بالقوه ادعاهایی تبدیل میشوند که زمینهساز بروز اختلاف میان طرفهای پروژه خواهند بود. این پژوهش مدلی موسوم به علت ادعا ـ خواسته ادعا را برای شناسایی و ارزیابی ریسکها ارائه میدهد و از آن برای قراردادهای سهعاملی پروژههای ساختوساز شرکت نفت مناطق مرکزی ایران استفاده میکند. پس از تحلیل مضمون 10 مصاحبه نیمهساختاریافته با صاحبنظران و تطبیق یافتهها با پیشینه پژوهش، 32 علت ادعا و 26 خواسته ادعای پیمانکار شناسایی شد. سپس با تعیین احتمال تجربی وقوع علل ادعاها، احتمال تجربی وقوع خواستههای ادعاها و برآورد تجربی زیان بالقوه هر خواسته توسط 18 نفر از خبرگان طرفین کارفرما و پیمانکار، ماتریس علت ادعا ـ خواسته ادعا شکل گرفت. تحلیل این ماتریس توسط قاعده بیز منجر به شناسایی ارجحترین علل و خواستههای ادعا شد. مدل ادعاـمحور مبتنی بر نظرات خبرگان این پژوهش با کمک به شناسایی و ارزیابی ریسکهای منجر به دعاوی پیمانکار، مبنای مناسبی را برای انتخاب استراتژیهای پاسخ به این ریسکها در اختیار کارفرما قرار میدهد.
طراحی الگوی نقشهای مدیریتی در موسسات تحقیقاتی و شرکت های دانش بنیان
دوره 27، شماره 4، دی 1402، صفحه 170-189
علی ملائی فرد؛ مسعود پورکیانی؛ ملیکه بهشتی فر؛ فرزانه Farzaneh
چکیده با افزایش تاثیر مدیران در دستیابی سازمانها به موفقیت و نیاز به بهبود عملکرد آنها، الزام به طراحی نظامهای توسعه مدیران بیش از گذشته بایستی مورد توجه قرار گیرد که یکی از موثرترین روشها و راهکارهای آن، شناسایی و تحلیل نقش آنها است. هدف این پژوهش، طراحی الگوی نقشهای مدیران در موسسات تحقیقاتی و شرکت های دانش بنیان است که از نظر هدف، بنیادی و از نظر شیوه گردآوری دادهها، جزء پژوهشهای کیفی است. بخش کیفی با بررسی ادبیات و دادههای میدانی و انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته و با استفاده از استراتژی تحلیل مضمون، انجام گرفت. در این راستا با 12 نفر از خبرگان مشغول به فعالیت در شرکتهای دانش بنیان، فعالان محیط زیست و NGOها، رابطان صنعت و دانشگاه و خبرگان مدیریتی مصاحبههایی صورت پذیرفت. بعد از کدگذاری اولیه مصاحبه و حذف کدهای تکراری در مجموع 74 مضمون پایه، 19 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر به شرح ذیل شکل گرفت: نقش هدایت کننده و برنامهریز، نقش نوآور، نقش مدیریت منابع انسانی، نقش مذاکره کننده و نقش معنوی. نقش هدایت کننده و برنامهریز شامل: هدفگذاری، ترسیم آرمانهای مشترک و تصمیمگیرنده؛ نقش نوآور حاوی نقشهای: خلاق و تحولآفرین؛ نقش مدیریت منابع انسانی شامل: شناسایی و جذب استعدادها، آموزشی، مربی، برانگیزاننده و دانایی محوری؛ نقش مذاکره کننده شامل: مدیریت زنجیره تأمین و عرضه، فعالیت در عرصه ملی و بینالمللی، حامی مالی، اطلاعرسان و رابط؛ نقش معنوی شامل: مسئولیت اجتماعی، اخلاقپروری، حامی محیط زیست و فرهنگسازی است.
شناسایی مولفههای خلق ارزش منابع انسانی در سازمانهای دولتی منتخب در حوزه فرهنگ
دوره 27، شماره 3، مهر 1402، صفحه 30-55
مجتبی عربی؛ میرعلی سیدنقوی؛ رضا واعظی؛ علیرضا کوشکی جهرمی
چکیده خلق ارزش و ارزشآفرینی یکی از قدیمیترین مفاهیم حوزه مدیریت و اقتصاد است. علیرغم سادگی مفهوم ارزش، عمق و معنای دقیق این واژه آنطور که شایسته است مورد بررسی پژوهشگران قرار نگرفته است. این درحالی است که اهمیت خلق ارزش منابع انسانی رشد کرده و در سالهای اخیر به فلسفه وجودی مدیریت منابع انسانی تبدیل شده است. شناسایی مولفههای آن در نظام اداری ایران، موضوع اصلی این پژوهش است. در این پژوهش که در تعدادی از دستگاههای حوزه فرهنگی، مذهب و گردشگری انجام شده است، روش تحقیق، تحلیل مضمون بوده و مدیران و کارشناسان با سابقه کار بیش از 5 سال در واحدهای مدیریت منابع انسانی جامعه آماری این پژوهش هستند. تحلیل دادهها نمایانگر 51 مضمون پایه و 16 مضمون سازماندهنده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد کارکنان دستگاههای اجرایی در کانون توجه مدیریت منابع انسانی در بخش دولتی کشور بوده و خلق ارزش منابع انسانی در غالب موارد برای ایشان و با تمرکز بر رویکردهای سنتی مدیریت منابع انسانی، صورت میگیرد. از سوی دیگر خلق ارزش برای سایر ذینفعان بهویژه مردم، کمتر مورد توجه مدیران و کارکنان واحدهای مدیریت منابع انسانی در دستگاههای دولتی است.
مدل یابی مؤلفه های مؤثر بر پایداری منابع انسانی در کسب و کارهای خانوادگی
دوره 26، شماره 2، تیر 1401، صفحه 71-93
یوسف محمد کریمی؛ محمد دوستار؛ محسن اکبری؛ رضا اسماعیل پور
چکیده هدف از این پژوهش، تبیین و شناسایی مؤلفههای مؤثر بر پایداری منابعانسانی در کسبوکارهای خانوادگی است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف توسعه ای- کاربردی، از نظر ماهیت اکتشافی و از نظر گردآوری داده ها، آمیخته و از نوع اکتشافی است. نمونه آماری مرحله کیفی شامل 18 نفر از مدیران و مؤسسان کسب وکارهای خانوادگی با سابقه بیش از 30 سال در استان های کرمانشاه، کردستان و آذربایجانغربی می باشد. جامعه آماری بخش کمی را 864 نفر از کارشناسان حوزه کارآفرینی و مدیران کسب وکارهای کوچک و متوسط مستقر در شهرک های صنعتی استانهای آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه تشکیل میدهند که از میان آنها 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در مرحله کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در مرحله کمی پرسشنامه مستخرج از مدل کیفی است. برای تجزیهوتحلیل دادههای کیفی از روش تحلیل مضمون شش مرحلهای براون و کلارک (2006) و نرمافزار MAXQDA10 و برای تحلیل دادههای کمی از روش مدلیابی معادلات ساختاری و از نرمافزار SmartPLS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دادند که، از میان مؤلفه های شناسایی شده مؤثر بر پایداری منابع انسانی در کسبوکارهای خانوادگی، مؤلفههای حفظ یکپارچگی خانواده، فرهنگ سازمانی خانوادگی و سیستم های متعادل بین کار و زندگی، بیشترین تأثیر را داشتند.