تحلیل کتابسنجی کاربست هوش مصنوعی در بازاریابی دیجیتال در شرکتهای کوچک و متوسط: گذشته، حال، آینده
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از 20 آبان 1404
مینا فرجامی؛ داود فیض؛ مهدی خادمی؛ وحید شرفی
چکیده اخیرا با نفوذ هوش مصنوعی، محیط بازاریابی شرکتهای کوچکومتوسط، شاهد پیشرفتهای قابل توجهی بوده است. هدف این تحقیق شناسایی تاثیرگذارترین مشارکتکنندگان، روندهای فعلی و جهتهای تحقیقاتی آینده در زمینه هوش مصنوعی در بازاریابی دیجیتال در شرکتهای کوچک و متوسط است. به این منظور دادههای کتابسنجی 100 سند بین سالهای 2000 تا 2025 در زمینه هوش مصنوعی در تحقیقات بازاریابی از پایگاه داده اسکوپوس استخراج شد. برای تجزیه و تحلیل از نرمافزار VOSviewer نسخه 1.6.20.0 استفاده شد. نتایج و روند انتشار نشان دهنده رشد سالانه در هوش مصنوعی در تحقیقات بازاریابی است. علاوه بر این، تحلیل همرخدادی کلیدواژهها، چهار خوشه موضوعی اصلی را کشف کرد: خوشه اول- دیجیتالی شدن شرکتهای کوچکومتوسط، خوشه دوم- فرصتهای بازاریابی هوش مصنوعی در صنعت، خوشه سوم- تحلیل داده و تصمیمگیری پیشرفته و خوشه چهارم- استراتژیهای بازاریابی و شبکههای اجتماعی. این مطالعه با شناسایی خوشههای موضوعی فعلی، حوزههای تحقیقاتی آینده را شناسایی میکند. همچنین این تحقیق دارای کاربردهای عملی برای بازاریابان در شرکتهای کوچک و متوسط است و نشان میدهد که چگونه هوش مصنوعی میتواند برای بهبود عملیات تجاری استفاده شود.
بررسی و شناسایی پیامدهای کاربرد هوش مصنوعی در بازاریابی
دوره 28، شماره 2، تیر 1403، صفحه 1-31
قاسم زارعی؛ رحیم محمدخانی؛ هاجر فتحی
چکیده دنیای دیجیتال فرصتهای متعددی را برای بازاریابان فراهم میکند تا به مشتری دسترسی پیدا کنند. بااینحال، در دنیای پرسرعت، یافتن راههای جدید و نوآورانه برای بازاریابی محصولات و خدمات بسیار مهم است. با توجه به پیشرفت هوش مصنوعی و توسعه آن در حوزه بازاریابی بینالمللی، متخصصان در حال حاضر ابزارهایی برای بازتعریف کامل درک فعلی از برندسازی، بازاریابی و تبلیغات دارند. محبوبیت روزافزون اینترنت و افزایش استفاده از دستگاههای تلفن همراه، حجم عظیمی از دادهها را برای مصرفکنندگان تولید میکند که سیستمهای مبتنی بر هوش مصنوعی را تغذیه میکنند. این پژوهش از نوع پژوهشهای آمیخته با رویکرد کیفی و کمی است که ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ نحـوه گـردآوری داده، از نوع مطالعات پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارشناسان متخصص در حوزه بازاریابی دیجیتال و IT در حوزه بینالملل ، بودند که با استفاده از روش نمونهگیری گلوله برفی انتخاب شدند. در بخش کیفی ابزار گردآوری اطلاعات، بررسی کتابخانهای و مقالات، مصاحبه و در بخش کمـی پرسشنامه بود. در بخش کیفی روش تحلیل دادهها، با استفاده از تحلیل تم که با نرمافزار MAXQDA و بـا استفاده از روش کدگذاری تدوین شد و در بخش کمی، روش تحلیل بر مبنای آزمون همبستگی کندال بود. مطابق با نتایج پژوهش، 9 تم اصلی، 20 تم فرعی و 50 کد کشف شدند که شامل پیامدهای کاربرد هوش مصنوعی در بازاریابی بینالملل بودند
پیمایش آینده: درک عوامل کلیدی موفقیت و چالشهای کارآفرینی وب 3
دوره 28، شماره 1، فروردین 1403، صفحه 76-98
امیرعلی معزی؛ احسان چیت ساز؛ مجید احمدی
چکیده موج سوم وب (وب 3) از همگرایی فناوریهای دیجیتالی مانند هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، کلانداده و بلاکچین پدید آمده که همگی میتوانند شیوههای سنتی ایجاد و گسترش کسبوکار را متحول کنند. این مرحلهی دگرگون کننده که به عنوان کارآفرینی وب 3 شناخته میشود، صنایع سنتی را مختل کرده و بازارهای جدیدی را ایجاد میکند که با تقویت رشد اقتصادی، باعث شکلگیری چشماندازهای شغلی جدید میشود. با این وجود، سرعت برقآسای این پیشرفت فناورانه چالشهای پیچیدهای را به همراه دارد که سازگاری فوقالعاده همراه با یادگیری مداوم را در اکوسیستم کارآفرینی در حال تکامل امروز الزامی میکند. هدف این پژوهش کشف عوامل حیاتی برای رشد و موفقیت و بررسی پیامدهای این شکل از کارآفرینی مدرن است. به این منظور، یک مطالعه دلفی با حضور 30 متخصص صنعت انجام گشت که بینش آنها منجر به شناسایی چهار دسته عوامل موفقیت کلیدی شد: عوامل فناورانه، فردی، محیطی و سازمانی. نتایج این تحقیق نشان داد که در کنار وجود برخی پیامدهای نامطلوب زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی مانند احتمال ایجاد شکاف دیجیتال و مصرف بیش از حد انرژی، پتانسیلهایی نیز در دل این فناوری وجود دارد که در صورت بهرهگیری میتواند منجر به جبران این پیامدها از طریق ایجاد شفافیت و اعتماد بیشتر در معاملات، فرصتهای جدید مبتنی بر اکوسیستم غیرمتمرکز و راهحلهای پایدار برای رسیدگی به چالشهای زیستمحیطی شود.
طراحی مدلی جهت پیش بینی رتبه اعتباری مشتریان بانکها با استفاده از الگوریتم فراابتکاری و هیبریدی چند معیاره شبکه عصبی فازی – کلونی مورچگان ( مطالعه موردی شعب پست بانک استان تهران)
دوره 19، شماره 1، خرداد 1394، صفحه 91-116
کاوه مهدوی؛ محمد صادق حری
چکیده همواره موسسات مالی و اعتباری برای آنکه بتوانند حداکثر سود حاصل از سرمایه گذاری های خود را دریافت دارند، بدنبال پالایش، جذب و نگهداشت بهترین سرمایه گذاران، مشاوران، مشتریان و قرض-گیرندگان بوده اند. بااین وجود، علوم مختلف سعی نموده اندروشهای دقیقی برای تفکیک مشتریان ارایه نمایند. از همین رو علومی مانند روانشناسی تا علوم مدیریت، ریاضیات، مالی و ... درصدد تحقق این هدف برآمده اند. آنچه که دراین پژوهش بدان اشاره خواهد شد ضرورت استفاده از روشهای نوین داده-کاوی در ترکیب با روشهای هوش مصنوعی جهت فائق آمدن بر پیچیدیگی های مسئله است و پاسخ به این سوال که آیا روش ترکیبی استفاده شده به خوبی رتبه اعتباری مشتریان را پیش بینی می کند؛ این امر در حالی رخ می دهد که نباید بُعد دیگری از مسئله را که همانا انتخاب مهمترین عوامل سنجش (معیارها) هستند را فراموش نمود و در این راستا ازقضاوت خبرگان و تحلیل های ناپارامتری ( آزاد توزیع) به منظور رتبه بندی معیارها استفاده گردیده است که نهایت با انتخاب تعدادی از شاخصها به منظور پیاده سازی مدل ترکیبی به این سوال پاسخ داده خواهد شد که آیا نظر خبرگان در انتخاب معیارها منتج به پیش بینی مناسبی از وضعیت اعتباری مشتریان می گردد. سه شاخص " سن" ، " سابقه ارتباط با بانک ( مدت حساب)" و " میزان اعتبار" برای پیاده سازی مدل ترکبی عصبی فازیانتخاب گردید. و نتایج بیانگر آن می باشد که 89.67درصد از مواقع این سیستم می تواندتخمین درستی نسبت به رتبه اعتباری مشتریان ارائه دهد..