نویسنده = بهمن حاجی پور

شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر پایداری پیمان های استراتژیک با استفاده از رویکرد مرور نظام‌مند

دوره 27، شماره 1، اردیبهشت 1402، صفحه 144-173

سلمان عیوضی نژاد؛ بهمن حاجی پور؛ نبی الله دهقان

چکیده پیمان می‌تواند یک شیوه کاملاً مؤثر برای دستیابی به فرصت‌های استراتژیک جدید باشد اما علی‌رغم این موضوع، درصد بالایی از پیمان‌های استراتژیک با شکست مواجه شده و به نتیجه ختم نمی‌شوند. از این رو پژوهش حاضر به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر پایداری و ثبات پیمان‌های استراتژیک با استفاده از مرور نظام‌مند بوده است. موارد مورد بررسی در این پژوهش کلیه مقالات پذیرفته‌شده در پایگاه‌های معتبر بودند که بعد از انجام فیلترینگ در چند مرحله تعداد 44 مقاله برای ارزیابی و تحلیل نهایی مورد بررسی قرار گرفتند. در فرایند کدگذاری بر اساس مقالات گزینش شده و نهایی تعداد 30 مضمون فرعی در غالب سه مضمون اصلی تقسیم‌بندی شدند که عبارت‌اند از : تیم مدیریت ارشد، ساختار و کسب‌وکار. در بخش تیم مدیریت ارشد ، قابلیت استراتژیک رهبران، تعهد تیم مدیریت ارشد ، هماهنگی بین مدیران ارشد پیمان‌ها، داشتن تخصص‌های میان‌رشته‌ای، داشتن تجربه قبلی در فضای همکاری بین شرکتی شناسایی شدند. در بخش ساختار هم فرایند مدیریت پیمان‌ها، بازخورد عملکرد مداوم و کوتاه‌مدت، شفافیت خروجی داده، تعداد شریک پیمان‌ها، منابع مکمل، اهداف متمایز، داشتن چشم‌انداز بین‌المللی، خروجی‌های ناملموس، قابلیت‌های یادگیری متقارن،تقسیم‌کار روشن،شکل حکمرانی، نوع قرارداد، سیستم پاداش‌دهی،جهت‌گیری پیمان، نوع مبادله شناسایی شدند؛ برای بخش کسب‌وکار هم فاصله فرهنگی، رشد بازار، شهرت شریک،اندازه شرکا، تجربه شرکا، قلمرو پیمان، نوع فعالیت شرکا،جریان نقدینگی هر یک از شرکا منحصربه‌فرد بودن نوع مبادله، انتخاب درست شریک کلیدی گزینش شدند. نهایتاً هم بر اساس تناسب 5 گانه شناسایی‌شده (فرهنگی، استراتژیک، عملیاتی، سازمانی و افراد)در هر یک از سطوح پایداری می‌توان آن را به‌صورت قابل‌توجه‌ای افزایش داد.

آسیب شناسی فرایندی نظام مالیاتی در ایران

دوره 25، شماره 4، دی 1400، صفحه 109-133

فاطمه رحیمی؛ طیبه امیرخانی؛ بهمن حاجی پور؛ علی اکبر عرب مازار

چکیده هدف پژوهش حاضر «آسیب‌شناسی‎ ‎فرایندی نظام مالیاتی ایران» است. این پژوهش به روش ‏ترکیبی انجام شده است، بدین‌ترتیب که ابتدا در بخش کیفی از طریق مصاحبه نیمه‌ساختاریافته، ‏آسیب‌های مرتبط با فرایندهای اصلی سازمان امور مالیاتی، شناسایی و از روش تحلیل تم ‏طبقه‌بندی شده‌اند. سپس از طریق تحلیل محتوای متون مرتبط با آسیب‌های نظام مالیاتی، سایر ‏آسیب‌های مرتبط با کلیت نظام مالیاتی، با این استدلال که می‌تواند منجر به برخی از آسیب‌های ‏فرایندی یا مانع از اصلاح آنها باشد، شناسایی و در قالب عوامل سازمانی (مدیریت منابع انسانی، ‏فرهنگ سازمانی، فناوری‌اطلاعات و زیرساخت‌ها، سیستم‌اطلاعاتی و فرایندها، قوانین و مقررات و ‏ساختار) و عوامل محیطی (اقتصادی، فرهنگی، سیاسی) دسته‌بندی شدند. در بخش کمی، آسیب-‏های مرتبط با کلیت نظام مالیاتی به شکل پرسشنامه تهیه و در اختیار خبرگان امور مالیاتی قرار ‏گرفتند تا مواردی که تاثیر‌گذاری آنها بر فرایندها معنادار است، مشخص شوند. جامعه آماری این ‏پژوهش در بخش کیفی و کمی، صاحبان فرایندها و افراد آشنا با فرایندها در سازمان امور ‏مالیاتی تهران و البرز بوده‌اند. به طور کلی نتایج این پژوهش نشانگر وجود آسیب‌های متعددی در ‏فرایندهای سازمان امور مالیاتی است که بسیاری از این آسیب‌ها از عوامل سازمانی و محیطی ‏نشأت می‌گیرد و برای رسیدن به فرایندهای مطلوب مالیاتی لازم است تغییرات زیربنایی و بلندمدت ‏اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و سازمانی انجام پذیرد. ‏

ارائه الگویی برای منطق‌های شکل‌گیری شرکت‌های چند کسب‌وکاره ناهمگون در فضای کسب‌وکارهای ایران

دوره 25، شماره 3، مهر 1400، صفحه 136-168

سلمان سلمان عیوضی نژاد؛ سید محمود حسینی؛ بهمن حاجی پور؛ علی عبدالهی

چکیده با توجه به اهمیت بالای شرکت‌های چند کسب‌وکاره ناهمگون در اقتصاد کشورهای درحال‌توسعه منطق­های شکل‌گیری آن‌ها از اهمیت بسزایی برخوردار است. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی منطق­های شکل­گیری و شاخص­های تشکیل‌دهنده هر یک از منطق در فضای شرکت‌های دولتی و خصوصی است. جامعه آماری پژوهش مدیران ارشد شرکت‌های چندکسب‌وکاره ناهمگون در فضای شرکت‌های دولتی و خصوصی بودند که بر اساس روش نمونه‌گیری قضاوتی و هدفمند تعداد 11 نفر با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد بررسی قرار گرفتند. روش پژوهش حاضر مبتنی بر نظریه بنیاد چندگانه بوده است . در بخش اول از طریق ادبیات نظری و مرور نظام‌مند تعداد 28 مضمون در سه دسته زمینه­ای، ساختاری و رفتاری شناسایی شد و در بخش دوم هم بر مبنای ادبیات پژوهش وارد فضای مصاحبه گردید و تعداد 4 مضمون به مضامین قبلی اضافه شد که عبارت‌اند از تحریم­های سیاسی، دانش مدیران، مبادله کسب‌وکارها با بدهی معوقه، وجود کسب‌وکارهای پوششی، تقدم وجود کسب‌وکارها بر شکل‌گیری آن‌ها. نتایج نشان داد که منطق غالب برای شکل‌گیری شرکت‌های دولتی منطق اجبار بوده و برای شرکت‌های خصوصی هم سه منطق هم‌افزایی، کسب‌وکار و تفکر مدیران شناسایی شد. در بین عوامل تشکیل‌دهنده هر یک از منطق­ها بر اساس فراوانی مصاحبه‌ها برای منطق اجبار عوامل ساختاری، برای منطق هم‌افزایی عوامل ساختاری، برای منطق کسب‌وکار، عوامل زمینه­ای و نهایتاً برای منطق تفکر مدیران عوامل رفتاری به‌عنوان عوامل اصلی انتخاب شدند.