سید محمد عرب؛ سید محمود زنجیرچی
دوره 20، شماره 3 ، مهر 1395، ، صفحه 127-151
چکیده
چکیده آموزش عالی موتور محرکه اقتصاد دانش بنیان در کشور هاست. دانشگاهها، مهد تولید علم و ثروت را درکشور هستند. تولید علم و دانش با نگارش پایاننامههای باکیفیت و کاربردی حاصل میآید. اما امروزه بنا بر دلایلی پایاننامههای مقطع تحصیلات تکمیلی بدون استفاده در کتابخانهها و دفاتر اساتید، خاک میخورند. محقق میکوشد تا با الگو گرفتن ...
بیشتر
چکیده آموزش عالی موتور محرکه اقتصاد دانش بنیان در کشور هاست. دانشگاهها، مهد تولید علم و ثروت را درکشور هستند. تولید علم و دانش با نگارش پایاننامههای باکیفیت و کاربردی حاصل میآید. اما امروزه بنا بر دلایلی پایاننامههای مقطع تحصیلات تکمیلی بدون استفاده در کتابخانهها و دفاتر اساتید، خاک میخورند. محقق میکوشد تا با الگو گرفتن فرآیند تفکر از تئوری محدودیتها، در پی کشف گلوگاههای موجود بر سر راه این فرآیند کلیشهای در تحصیلات تکمیلی دانشگاه یزد، محدودهی زمانی بهار و تابستان 1393 برآید. بهمنظور گردآوری دادهها، مصاحبه با 3 پنل خبرگان دستور کار قرار گرفت و با شناخت جامعومانع موردمطالعه، نتایج را استنتاج کرد. مهمترین ویژگی نامطلوب، انتخاب نامناسب موضوع حاصل آمد و با اتفاق آرا، مشکل اساسی، اسناد بالادستی انتخاب شد. همچنین ورودی نامرغوب از دانشجویان در این مقطع از یک طرف و پروسه انتخاب موضوع از طرفی دیگر، مهمترین گلوگاهها بر سر راه فرآیند انجام پایاننامههای کارشناسی ارشد دانشگاه یزد قلمداد شد. کلید واژه: بهبود کیفیت، گلوگاهیابی پایاننامه، فرآیند تفکر، تئوری محدودیت
لعیا الفت؛ سید محمود زنجیرچی
دوره 14، شماره 2 ، شهریور 1389، ، صفحه 21-45
چکیده
با ظهور عصر جدید کسب و کار که تغییر را به عنوان یکی از خصوصیات اصلی با خود دارد، تضمین
موفقیت و بقای سیستم های تولید، سخت تر می شود. در تقابل با این شرایط متغیر، سیستم تولید چابک
به عنوان پیشرفته ترین سیستم یا به عبارتی پارادایم تولید، امروزه در حال ارائه خود به دنیای تولید
است و در این راستا توسعه متدهای ارزیابی چابکی بنگاه ها نیز ...
بیشتر
با ظهور عصر جدید کسب و کار که تغییر را به عنوان یکی از خصوصیات اصلی با خود دارد، تضمین
موفقیت و بقای سیستم های تولید، سخت تر می شود. در تقابل با این شرایط متغیر، سیستم تولید چابک
به عنوان پیشرفته ترین سیستم یا به عبارتی پارادایم تولید، امروزه در حال ارائه خود به دنیای تولید
است و در این راستا توسعه متدهای ارزیابی چابکی بنگاه ها نیز اهمیت ویژه ای یافته است.
شیوه های سنجش چابکی اساساً دارای یک نقص کلی هستند و آن عدم توجه به میزان نیازمندی به
چابکی، برای ارزیابی و مقایسه چابکی بنگاه ها با بنگاه های دیگر می باشد. در واقع شدت تغییرات
محیطی و تلاطم نیازمندی های مشتریان، تعیین کننده میزان نیاز به چابکی برای بنگاه ها می باشد و با
توجه به ماهیت و اندازه متفاوت این تغییرات برای سازمان های مختلف، سطح مطلوب چابکی برای
آن ها متفاوت خواهد بود. بنابراین شیوه های ارزیابی باید میزان چابکی را به صورت قدرت پاسخگویی
مناسب به این تغییرات مورد سنجش قرار دهند. در این مقاله با هدف رفع این نقیصه، تکنیک تحلیل
پوششی داده ها با تعریف ورودی ها و خروجی های چابکی، برای اررزیابی چابکی بنگاه های تولیدی
تعدیل شده است. در پایان این مدل اندازه گیری برای ارزیابی چابکی 20 بنگاه تولیدی از 5 صنعت
مختلف به کار گرفته شد و چابکی نسبی بنگاه ها و نیز میزان بهبود در خروجی ها به منظور رسیدن به
مرز کارایی سازمان های مختلف از نظر چابکی، تعیین و مسیر بهبود برای آن ها ترسیم شد.