بررسی رابطه بین ابعاد سرمایه راونشناختی و کیفیت خدمات ارائه شده به مشتریان با تجزیه و تحلیل کانونی (همبستگی کانونی)
دوره 19، شماره 4، اسفند 1394، صفحه 41-60
مرجان فیاضی؛ حسین بلوچی؛ سید رضا سید جوادین
چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی همبستگی کانونی بین مولفههای سرمایه روانشناختی یعنی متغیرهای x شامل امیدواری، خودکارآمدی، تابآوری و خوشبینی و مولفههای کیفیت خدمات ارائه شده به کارکنان یعنی متغیر y شامل پاسخگویی، اعتماد، اطمینان، همدلی و حفظ ظاهر جهت تعیین هم تغییری بین دو مجموعه متغیر انجام گرفته است، تا بتوان الگوی مناسب روابط بین مجموعه متغیرهای کانونی کیفیت خدمات تعیین گردد و امکان استفاده از ضریب همبستگی کانونی برای ارائه روش پیشبینی تغییر وضعیت کیفیت خدمات فراهم گردد. به این منظور با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه در بین کارکنان باجه شعب بانک انصار شهر تهران با استفاده از نمونهگیری تصادفی و براساس جدول مورگان 320 نفر انتخاب گردیدند. اطلاعات با استفاده از نرم افزار لیزرل وspss تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از همبستگی کانونی نشان داد که ترکیب خطی مناسبی بین سرمایه روانشناختی کارکنان و کیفیت خدمات ارائه شده توسط آنان وجود دارد. ابعاد سرمایه روانشناختی رابطه مستقیم با مولفههای کیفیت خدمات را دارا میباشند. همچنین امیدواری و پاسخگویی در مقایسه با سایر متغیرهای کانونی بیشترین نقش را در ایجاد اولین ضریب همبستگی کانونی داشتهاند.
اثربخشترین اقدامات مدیریت منابع انسانی در سازمانهای موفق
دوره 16، شماره 1، اردیبهشت 1391، صفحه 19-37
سید رضا سید جوادین؛ محمد مهدی فراحی
چکیده در مقابل تئوریهای اقتضایی در مدیریت استراتژیک منابع انسانی که بر بهترین هماهنگی میان استراتژیهای سازمان و استراتژی منابع انسانی برای دستیابی به عملکرد موفقتر تأکید میکنند، در رویکرد جهانشمول در مدیریت استراتژیک منابع انسانی مطرح میشود که به کارگیری بهترین اقدامات مدیریت منابع انسانی همواره میتواند موفقیت سازمانها را تضمین کند. با توجه به بدیع بودن رویکرد جهانشمول، این مطالعه درصدد آزمون این رویکرد و شناخت بهترین اقدامات احتمالی مدیریت منابع انسانی در میان 100 شرکت برتر بورس اوراق بهادار تهران میباشد. یافتههای پژوهش رویکرد جهانشمول را تأیید کرده است و نتایج نشان میدهد که در شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران، شرکتهایی که استراتژی تسهیلسازی در مدیریت منابع انسانی را به کار گرفتهاند و اقدامات خاصی را برای منابع انسانی خویش برنامریزیکردهاند، عملکرد مطلوبتری را نشان داده اند.
بازاریابی درونی، گامی در جهت بهبود رفتارهای شهروندی سازمانی و کیفیت خدمات: تحقیقی پیرامون شرکت گاز تهران بزرگ
دوره 14، شماره 2، شهریور 1389، صفحه 67-98
سید رضا سید جوادین؛ حمزه رایج؛ سید علی آقامیری؛ حمیدرضا یزدانی
چکیده امروزه با گسترش روز افزون صنایع خدماتی، موضوع بازاریابی خدمات و کیفیت خدمات به مسئلة مهمی برای سازمان ها تبدیل شده است. تلاش های فراوان سازمان ها در این حوزه، شاهدی بر این ادعاست. در سال های گذشته، سازمان ها سعی کرده اند از طریق مفاهیم و رویکردهای بازاریابی بیرونی، کیفیت خدمات مناسب و رضایت بهتر مشتریان بیرونی خود را فراهم سازند. یکی از ویژگی های مهم خدمات، تعامل مستقیم کارکنان با مشتریان و نقش تعیین کننده رفتارهای مشتری مدارانه آن ها در برخورد با مشتریان است. بنابراین برای داشتن کیفیت خدمات بر تر و در نهایت رضایت مشتریان بیرونی، باید کارکنان (مشتریان درونی) متعهد به اهداف و چشم اندازهای شرکت و دارای رفتارهای مشتری مدارانه داشته باشیم. امروزه با مطرح شدن ایده و مفهوم بازاریابی درونی،اهمیت و نقش تعیین کننده مشتریان درونی سازمان ها (کارکنان) در موفقیت برنامه های بازاریابی بیرونی بیش از پیش روشن تر شده است. تحقیقات گذشته نشان می دهد که باید بین بازاریابی بیرونی و بازاریابی دورنی تعامل و ارتباط تنگاتنگی وجود داشته باشد؛ لذا، تحقیق حاضر باهدف شناسایی تأثیر اقدامات بازاریابی درونی بر رفتارهای شهروندی سازمانی و کیفیت خدمات انجام شده است. روش تحقیق مورد استفاده پیمایشی- همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری می باشد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد اقدامات بازاریابی درونی در شرکت ملی گاز ایران توانسته است بر طبق یک مدل مفهومی (تحلیل مسیر) رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان و د رنهایت، کیفیت خدمات را افزایش دهد.
بررسی رابطه بین قابلیتهای استراتژیک کارکنان و سبکهای مدیریت منابع انسانی در شرکتهای صنعتی استان تهران
دوره 12، شماره 1، خرداد 1387، صفحه 159-188
سید رضا سید جوادین؛ ماشااله حسین زاده
چکیده در هر سازمان، کارکنان مختلف قابلیتهای متفاوتی دارند و برای ارتقای این قابلیتها و پیوند آنها با استراتژی شرکت، متناسب با هر دسته از قابلیتها ، باید سبک های مدیریت منابع انسانی متفاوتی در نظر گرفته شود. این تحقیق در نظر دارد میزان تطابق سبکهای مدیریت منابع انسانی را با میزان قابلیتهای استراتژیک کارکنان در شرکتهای صنعتی مورد بررسی قرار دهد. بنابراین، ضمن مروری بر دیدگاههای مختلف، عوامل مؤثر در تعیین سبک مدیریت منابع انسانی مورد بحث قرار گرفته و با در نظر گرفتن میزان «ارزش استراتژیک» و «منحصر بفردی» به عنوان قابلیتها ی استراتژیک، یک طبقه بندی شامل چهار دسته از کارکنان ارائه شده و متناسب با هر دسته از کارکنان، یک سبک مدیریتی نیز پیشنهاد گردیده است. سپس میزان انطباق سبکهای منابع انسانی با قابلیتهای استراتژیک، در نمونهای از شرکتهای صنعتی مورد بررسی قرار گرفته است. سنجش قابلیتهای کارکنان و تعیین سبک مدیریت منابع انسانی هر شرکت با استفاده از ابزار پرسشنامه و روش میدانی صورت گرفته است. در پایان، نتایج مورد بحث و بررسی قرارگرفته و پیشنهادهایی ارائه گردیده است.