نویسنده = , Alireza Hasanzadeh

تبیین کارکردهای روش مدل‌سازی جمعی و گروهی در پویایی شناسی سیستم‌ها

دوره 24، شماره 4، دی 1399، صفحه 127-154

علی حاجی غلام سریزدی؛ علی رجب زاده قطری؛ علینقی مشایخی؛ علیرضا حسن زاده

چکیده رویکرد پویایی‌شناسی سیستم‌ها بر مشارکت افراد در مدل‌سازی و همچنین ارزیابی مدل و مدل‌سازی تاکید دارد. در سال‌های اخیر روش‌های مدل‌سازی مشارکتی چه بصورت فردی و چه گروهی و همچنین روش مدل‌سازی جمعی که مبتنی بر مشارکت انبوه مردم از طریق وب 2 و شبکه‌های اجتماعی است توسعه داده شده است. با این حال تاکنون مطالعه سیستماتیک زیادی برای ارزیابی اثربخشی و مقایسه این روش‌های مدل‌سازی صورت نگرفته است. از طرف دیگر در توسعه روش‌های مدل‌سازی بخصوص روش جدید مدل‌سازی جمعی، ویژگی‌ها و خصوصیات خاصی را برای هر یک برشمرده‌اند که نیاز است تا با بررسی دقیق آن‌ها مورد واکاوی قرار گیرد. لذا این مقاله بدنبال ارزیابی و مقایسه سیستماتیک روش مدل‌سازی  جمعی و گروهی است. برای این منظور از طریق پرسشنامه آنلاین به بررسی این دو روش مدل‌سازی پرداخته شده است. نتایج بیانگر این بود که مشارکت‌کنندگان به تاثیر مثبت جلسات مدل‌سازی گروهی و جمعی در تامین اهداف و همچنین اهمیت و مفید بودن این جلسات اذعان کردند. با این حال نتایج نشان داد مدل‌سازی جمعی در شناخت ابعاد مختلف تامین مالی جمعی با نگاهی واگرا، انتشار مباحث و فرهنگ سازی در جامعه مفیدتر است در حالی که مدل‌سازی گروهی در عمق بخشیدن شناخت افراد نسبت به ابعاد تامین مالی جمعی با نگاهی همگرا، افزایش تعهد (احساس مسئولیت) افراد نسبت به توسعه تامین مالی جمعی مفیدتر بوده است. همچنین نتایج نشان داد تنوع افراد و ساختار غیررسمی جلسات در موفقیت مدل‌سازی جمعی و گروهی تاثیر معنی‌داری دارد.

فراتحلیل ارتباط بین اکوسیستم کسب ‌و کار دیجیتال، اکولوژی خلق ارزش و اکوسیستم اسمک

دوره 22، شماره 1، خرداد 1397، صفحه 47-67

رضا سعیدی؛ علیرضا حسن زاده؛ شعبان الهی؛ مسعود عابسی

چکیده هدف اصلی این مقاله فراهم‌سازی تعامل اکوسیستم‌ها با یکدیگر (اکوسیستم- اکوسیستم) از راه اکولوژی خلق ارزش است. اکولوژی به عنوان استعاره‌ای برای سیستم‌های اطلاعاتی در سازمان‌ها به‌کاربرده می‌شود. تمایز اصلی بین اکولوژی خلق ارزش با زنجیره عرضه و زنجیره ارزش عبارت از اکولوژی خلق ارزش، زنجیره ارزش شبکه‌ای است؛ بنابراین از آن‌جا که اکوسیستم‌ها مفهومی گسترده‌تر از شبکه‌دارند و پیچیده‌تر از آن هستند، بهره‌گیری از اکولوژی ارزش‌آفرینی برای برقراری تعامل بین اکوسیستم‌ها کارآمدتر خواهد بود. به ‌این‌ ترتیب ارزش‌های اکولوژیک به وجود می‌آید. نخست با استفاده از روش تحلیل کیفی، تم مربوط به هر یک از مقوله‌ها و با تحلیل کیفی صورت گرفته توسط نرم‌افزار اِن ویوو همبستگی بین مقوله‌ها شناسایی می‌شود. سپس با پرسش‌نامه‌ای مشتمل بر 135 پرسش که هر یک کدهای داده‌شده به مضامین در مرحله کدگذاری هستند، رگرسیون و همبستگی بین مقوله‌ها سنجیده می‌شود. روایی تم حاصل‌ با محاسبه روایی مرکب سنجیده می‌شود. از سویی امکان برقراری ارتباط مؤثر بین اکوسیستم اسمک و اکوسیستم کسب ‌و کار دیجیتال از طریق اکولوژی خلق ارزش نیز آزمون شده که نتیجه این آزمون تأیید اثر این تعامل است.

معمای مسائل دینامیکی: ارائه چارچوبی برای فرایند تعریف مسئله

دوره 21، شماره 2، شهریور 1396، صفحه 1-26

علی حاجی غلام سریزدی؛ علی رجب زاده؛ علینقی مشایخی؛ علیرضا حسن زاده

چکیده تعریف مسأله حیاتی‌ترین و مهم‌ترین گام‌ رویکرد پویایی‌های سیستمی است که پایه و اساس سایر گام‌های مدل‌سازی دینامیکی و یکی از شروط اصلی اثربخشی مدل‌سازی و موفقیت آن است. با‌ این وجود ادبیات کمی درباره فرایند تعریف مسأله، ویژگی‌ها و شاخص‌های یک مسأله دینامیکی وجود دارد. این مقاله با هدف تبیین فرایند تعریف مسأله به صورت سیستماتیک و ساختارمند با استخراج شاخص‌ها و عوامل تعیین‌کننده یک مسأله دینامیکی به ایجاد چارچوب مسأله دینامیکی پرداخته ‌است. برای این منظور ابتدا از طریق مرور سیستماتیک ادبیات‌ موضوع به استخراج شاخص‌ها و عوامل تعریف و تعیین‌کننده مسائل دینامیکی پرداختیم. در این مرحله تمام مقالات پذیرفته‌شده در دو دور اولیه کنفرانس تحقیقاتی پویایی‌های سیستمی در سال 1976 و 1981 و 33 دور کنفرانس پویایی‌های سیستمی از سال 1983-2015 و همچنین مقالات مجله سیستم داینامیک ریویو (SDR) و پایگاه‌های علمی الزویر، وایلی، اسپرینگر و امرالد مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت چارچوبی با 6 گروه شاخص شامل ساختار مسأله، ذی‌نفعان مسأله، مرز مسأله، پیچیدگی مسأله، پویایی مسأله و ماهیت مسأله طراحی شد که روی هم رفته دربرگیرنده 24 شاخص است. ارائه چهارچوب جامع در تشخیص مسأله پویا و مناسب برای رویکرد پویایی‌های سیستمی یافته اصلی این تحقیق محسوب می‌شود. 

ارائه مدل آمادگی سازمانی برای سازمان

دوره 20، شماره 4، دی 1395، صفحه 95-116

مریم مهین محمد علی زاده؛ علیرضا حسن زاده؛ شعبان الهی

چکیده با بررسی سایت‌های شرکت‌های مطرح در ایران می‌توان به این نتیجه رسید که آنها تنها از بخش کوچکی از فناوری‌های وب 2 مانند شبکه‌های اجتماعی و RSSها برای تحقق اهداف کسب ‌وکار خود استفاده می‌کنند. با توجه به اینکه سازمان 2 مفهومی جدید بوده و تمامی ابعاد و زوایای سازمانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد، از این رو آمادگی برای آن قبل از استقرار کامل در سازمان، امری ضروری به نظر می‌رسد. این پژوهش در پی ارائه مدلی است که شرکت‌ها بر‌اساس آن بتوانند میزان آمادگی سازمانی‌ خود را برای سازمان 2 بسنجند. به این منظور پس از مطالعه کتابخانه‌ای، مدل اولیه تدوین شده و پس از کسب نظر از خبرگان در مورد روایی آن، مدل نهایی آمادگی سازمانی برای سازمان 2، ارائه شده است. مدل نهایی از 5 مرحله انگیزش علاقه، آغاز، توجیه و قانونی‌سازی، تصمیم‌گیری برای عمل و اقدام و از عوامل تأثیرگذار مخاطره زیاد بازار، فشار خارجی و اجتماعی برای پذیرش سازمان 2، آشنایی با فواید سازمان 2، تناسب نیازها با سازمان 2، وجود یا توسعه اهداف و استراتژی‌های سازمان 2، هم‌راستایی اهداف سازمان 2 با اهداف سازمان، نگرش و تمایل مثبت مدیریت و کارمندان نسبت به سازمان 2، پشتیبانی و تعهد مدیریت عالی، وجود فرهنگ سازمانی مناسب، وجود پیشگامان و قهرمانان، وجود تیم فنی خوب و شایسته، ساختار سازمانی مسطح، تعیین مخاطبان هدف و بازمهندسی فرایندهای کسب‌و‌کار تشکیل شده است.

بررسی اثرات تعدیل کننده مهارت سیاسی و اراده سیاسی در ارتباط بین درک سیاست های سازمانی و رفتار سیاسی مورد مطالعه: صنعت آب ایران

دوره 18، شماره 1، خرداد 1393، صفحه 193-221

علی اصغر فانی؛ حسن دانایی فرد؛ علیرضا حسن زاده؛ فاطمه شیخی نژاد

چکیده طی سالیان متمادی رفتار سیاسی یکی از موضوعات مورد علاقه پژوهشگران حوزه رفتار سازمانی بوده است. دلیل این علاقه‌مندی گستردگی و فراگیر بودن این شیوه رفتاری در سازمان‌ها می‌باشد. پژوهش حاضر با در نظر گرفتن مهارت سیاسی و اراده سیاسی به عنوان متغیرهای تعدیل‌کننده به بررسی تأثیر درک سیاست‌های سازمانی بر رفتار سیاسی پرداخته است. جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان صنعت آب کشور می‌باشد. در این تحقیق از روش نمونه‌گیری گروهی(طبقه‌بندی شده) استفاده شده است. برای جمع‌آوری داده‌ها از ابزار پرسشنامه در مقیاس پنج گزینه‌ای لیکرت استفاده شده و روایی و پایایی پرسشنامه‌ها برای هر متغیر مورد تأیید قرار گرفته است. تحلیل داده‌های تحقیق توسط مدل‌یابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر با بهره‌گیری از نرم افزار لیزرل و اسمارت پی‌ال-اس انجام شد. نتایج حاصله نشان می‌دهد درک سیاست‌ها منجر به رفتار سیاسی می‌شود و اراده سیاسی ارتباط بین درک سیاست‌ها و رفتار سیاسی را در جهت منفی تعدیل می‌کند. در این تحقیق نقش تعدیل‌کنندگی مهارت سیاسی مورد تأیید قرار نگرفت.

ارزیابی عوامل موثر بر پذیرش سیستم های یادگیری مبتنی بر وب توسط اساتید دانشگاه با استفاده از یک مدل ترکیبی

دوره 17، شماره 1، اردیبهشت 1392، صفحه 41-72

داود کریم زادگان مقدم؛ علیرضا حسن زاده؛ هدیه متقیان

چکیده با رشد سریع اینترنت، یادگیری الکترونیکی در جوامع مختلف مرسوم شده است. علیرغم تمایل آشکار به استفاده از سیستم‌های یادگیری مبتنی بر وب جهت تسهیل فعالیت‌های آموزش و یادگیری، تعداد کاربران این سیستم‌ها به سرعت مورد انتظار افزایش نمی‌یابد. در این تحقیق، از یک مدل ترکیبی جهت ارزیابی تاثیر عوامل سیستم اطلاعاتی-گرا، روان‌شناختی و رفتاری بر پذیرش سیستم‌های یادگیری مبتنی بر وب توسط اساتید استفاده شده است. به منظور آزمون مدل تحقیق، داده‌های جمع‌آوری شده از 115 استاد دانشگاه با استفاده از مدل‌سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که معیار ذهنی و کیفیت اطلاعات بر مفید بودن از دید کاربر تاثیر مثبت دارند، همچنین، خود-اثربخشی، کیفیت خدمات، معیار ذهنی و کیفیت اطلاعات بر آسانی استفاده از دید کاربر تاثیرگذارند. به علاوه، مفید بودن از دید کاربر، آسانی استفاده از دید کاربر و کیفیت سیستم همگی تمایل اساتید به استفاده از سیستم‌های یادگیری مبتنی بر وب را افزایش می‌دهند، با اینحال، مفید بودن از دید کاربر مهمترین عامل موثر بر تمایل و استفاده واقعی از سیستم (پذیرش) است.

دسته بندی کاربران موبایل بانک با استفاده از رویکرد داده کاوی: مقایسه بین تکنیک شبکه های عصبی مصنوعی و تکنیک بیز ساده

دوره 16، شماره 2، تیر 1391، صفحه 57-71

محمد حسام قنبری؛ شعبان الهی؛ علیرضا حسن زاده

چکیده در دهه ی اخیر پیشرفت تکنولوژی های گوناگون باعث تغییر در ارائه خدمات بوسیله سازمان ها گردیده است. یکی از حوزه هایی که صنعت بانکداری را تحت تاثیر خود قرار داده است حوزه فناوری اطلاعات می باشد. تکنولوژی ارتباط بیسیم یکی از زیر مجموعه های حوزه فناوری می باشد که در این سال های اخیر پیشرفت چشم گیری داشته است که منجر به ارائه خدمت موبایل بانک از سوی بانک ها گردیده است. صنعت بانکداری، یک صنعت نمونه می باشد که از داده کاوی استفاده می کند. داده کاوی را می توان بعنوان یک نوع از کشف دانش برای حل مسئله در زمینه خاص بیان کرد. در این پژوهش 232817 داده استفاده شده است که هدف آن پیدا کردن مدل هایی با توجه به مشخصات مشتری و استفاده آن ها از موبایل بانک با استفاده از دو تکنیک شبکه های عصبی مصنوعی و بیز ساده می باشد تا بدین وسیله به مشتریانی که در این دسته بندی قرا می گیرند اما تا کنون خدمت موبایل بانک را استفاده نکردند این خدمت را بصورت پیشنهادی ارائه دهد تا بتواند از این طریق به جذب مشتری بیشتر و نگهداری مشتریان کنونی و از همه مهمتر افزایش رضایتمندی مشتریان کمک کند. همچنین در نهایت اثبات می شود که تکنیک شبکه های عصبی مصنوعی نسبت به تکنیک بیز ساده از دقت بالاتری برخوردار است که این امر منجر به تایید فرضیه ی پژوهش می گردد.

ارائه یک متدولوژی برای ایجاد استراتژی مدیریت دانش مطالعه و بررسی سه سازمان نمونه

دوره 14، شماره 3، آذر 1389، صفحه 24-59

شعبان الهی؛ آمنه خدیور؛ علیرضا حسن زاده

چکیده برای ارزیابی و انتخاب استراتژی مناسب مدیریت دانش، عوامل سازمانی زیادی باید مورد توجه قرار ‏بگیرد. از طرفی در رویکرد پویا برای ایجاد استراتژی مدیریت دانش، وضعیت فرایندهای خلق و ‏انتشار دانش تأثیر مستقیمی بر استراتژی‌های انتخابی دارد. رویکردهای انسان-گرا و سیستم- گرا در ‏استراتژی مدیریت دانش دارای تفاوت‌های بنیادی با یکدیگر بوده و نیاز به زیر ساخت‌ها، روش‌ها و ‏ابزارهایی از مدیریت دانش دارند که با هم متفاوت و گاهی اوقات متضادند. در این پژوهش ابتدا مرور ‏مبانی نظری از تحقیقات موجود در ارتباط با استراتژی‌سازی مدیریت دانش انجام شد و عوامل ‏تأثیرگذار بر استراتژی مدیریت دانش سازمانی از چارچوب‌ها و مدل‌های مفهومی و متدولوژی‌ها و ‏روش‌های اجرایی موجود استخراج شدند. سپس یک متدولوژی جامع برای ایجاد استراتژی مدیریت ‏دانش ارائه شد. در این متدولوژی عواملی که بر استراتژی انتخاب شده نهایی اثر می‌گذارند عبارتند ‏از:استراتژی عمومی کسب و کار سازمان، ساختار سازمانی، عوامل فرهنگی و فرایندهای خلق و ‏انتشار دانش در ناحیه دانش بر سازمان. در این متدولوژی بر تأثیر متقابل استراتژی‌های فناوری ‏اطلاعات و مدیریت منابع انسانی بر استراتژی مدیریت دانش تأکید می‌شود، ضمن این‌که در همه ‏مراحل متدولوژی توجه به استراتژی پویای مدیریت دانش وجود داشته و استراتژی نهایی برای ‏سازمان به صورتی طیفی از انسان گرایی تا سیستم گرایی و با هدف توازن سطح دانش آشکار و ‏ضمنی سازمان در نظر گرفته می‌شود. متدولوژی ارائه شده در قالب فرضیه‌های تحقیق با نظر سنجی ‏از خبرگان آزمون و تأیید و در سه سازمان نمونه به عنوان مطالعه موردی پیاده‌سازی شده است. در ‏پایان در ارتباط با استراتژی‌های متفاوت به دست آمده برای سه سازمان نمونه تحلیل و مقایسه ‏صورت گرفته است .‏

ارائه چارچوبی برای عوامل انسانی مرتبط در امنیت سیستم‌‌های اطلاعاتی

دوره 13، شماره 2، تیر 1388، صفحه 1-22

شعبان الهی؛ مهدی طاهری؛ علیرضا حسن زاده

چکیده امنیت اطلاعات یک مسأله حیاتی است و امروزه سازمان‌ها در سراسر دنیا با آن روبه‌رو هستند. امنیت سیستم‌های اطلاعاتی هم فناوری و هم افراد (عوامل انسانی) را در بر‌‌می‌گیرد. در بیشتر تحقیقاتی که در زمینه امنیت سیستم‌های اطلاعاتی صورت گرفته؛ یک نوع دید و رویکرد فنی وجود داشته است. پژوهش حاضر در راستای الگوی جدیدی است که آن را "مسأله انسانی" و"مسأله سازمانی" می‌نامند. این الگو بر "امنیت اطلاعات رفتاری" تمرکز دارد و در آن بر این نکته که کاربران و در کل عوامل انسانی، ضعیف‌ترین و سست‌ترین عنصر آسیب‌پذیر در مدل‌های امنیت سیستم‌های اطلاعاتی مطرحند تأکید می‌شود. در این پژوهش با در نظر گرفتن اهمیت امنیت، برای سازمان‌های امروزی، یک مدل مدیریتی برای بررسی نقش عوامل انسانی در امنیت سیستم‌های اطلاعاتی ارائه ‌می‌شود. هدف این پژوهش، به طور خاص شناسایی و مدل‌سازی سازه ‌های مدیریتی حیاتی و اساسی مؤثر بر اثربخشی امنیت سیستم‌های اطلاعاتی است. در این راستا، سازه‌های "حمایت مدیریت عالی، آموزش امنیتی، فرهنگِ امنیتی، مهارت امنیتی، تقویت خط‌مشی امنیتی، تجربیات و خودباوری افراد" به‌عنوان فاکتور‌های مؤثر بر اثربخشی امنیت سیستم‌های اطلاعاتی معرفی می‌شوند. روش‌شناسی این مطالعه، ترکیبی از تکنیک‌های کیفی و کمّی تحقیق است. از طریق تکنیک‌های کیفی و بررسی پیشینه موضوع، متغیر‌های کلیدی مؤثر بر امنیت سیستم‌های اطلاعاتی شناسایی شده‌اند. سپس با توجه به مدل مفهومی پژوهش که از مرور پیشینه و منابع موضوع و بررسی نتایج تحقیقات قبلی به‌دست آمده است، ابزار جمع‌آوری داده‌ها (پرسشنامه) طراحی شده و نسبت به جمع‌آوری داده‌ها از طریق نمونه‌های انتخابی (خبرگان و سازمانی) اقدام شده است. پس از آن داده‌ها‌ی جمع‌آوری شده توسط SPSS و LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته‌اند و طبق آن، مدل نهایی تحقیق با عنوان " مدل عوامل انسانی مؤثر بر امنیت سیستم‌های اطلاعاتی" ارائه شده است.