نویسنده = Ali Asghar Fani

بررسی اثرات تعدیل کننده مهارت سیاسی و اراده سیاسی در ارتباط بین درک سیاست های سازمانی و رفتار سیاسی مورد مطالعه: صنعت آب ایران

دوره 18، شماره 1، خرداد 1393، صفحه 193-221

علی اصغر فانی؛ حسن دانایی فرد؛ علیرضا حسن زاده؛ فاطمه شیخی نژاد

چکیده طی سالیان متمادی رفتار سیاسی یکی از موضوعات مورد علاقه پژوهشگران حوزه رفتار سازمانی بوده است. دلیل این علاقه‌مندی گستردگی و فراگیر بودن این شیوه رفتاری در سازمان‌ها می‌باشد. پژوهش حاضر با در نظر گرفتن مهارت سیاسی و اراده سیاسی به عنوان متغیرهای تعدیل‌کننده به بررسی تأثیر درک سیاست‌های سازمانی بر رفتار سیاسی پرداخته است. جامعه آماری شامل مدیران و کارکنان صنعت آب کشور می‌باشد. در این تحقیق از روش نمونه‌گیری گروهی(طبقه‌بندی شده) استفاده شده است. برای جمع‌آوری داده‌ها از ابزار پرسشنامه در مقیاس پنج گزینه‌ای لیکرت استفاده شده و روایی و پایایی پرسشنامه‌ها برای هر متغیر مورد تأیید قرار گرفته است. تحلیل داده‌های تحقیق توسط مدل‌یابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر با بهره‌گیری از نرم افزار لیزرل و اسمارت پی‌ال-اس انجام شد. نتایج حاصله نشان می‌دهد درک سیاست‌ها منجر به رفتار سیاسی می‌شود و اراده سیاسی ارتباط بین درک سیاست‌ها و رفتار سیاسی را در جهت منفی تعدیل می‌کند. در این تحقیق نقش تعدیل‌کنندگی مهارت سیاسی مورد تأیید قرار نگرفت.

طراحی الگوی رابطه تنیدگی و رفتار شهروندی سازمانی: فراتحلیلی بر نقش تعدیل کننده ویژگی های نمونه پژوهش

دوره 17، شماره 2، تیر 1392، صفحه 145-176

جیران محمدی؛ علی اصغر فانی؛ سعید فتحی

چکیده از همان روزهای اولیه شکل‌گیری مدیریت، تلاش برای بهبود عملکرد به‌عنوان یک اصل اساسی مورد توجه بوده است و این مسأله هر روز ابعاد گسترده‌تر و جدیدتری پیدا می-کند. امروزه رفتارهایی فراتر از شرح شغل و شرایط احراز مشاغل مورد انتظار است. رفتارهایی با عناوین مختلف همچون؛ رفتارهای فرانقشی، عملکرد زمینه‌ای، رفتارهای نوآورانه یا خودجوش و یا رفتار شهروندی سازمانی. از طرف دیگر مطالعات نشان داده تنیدگی مانع بروز این‌گونه رفتارهاست. در همین راستا، ارائه راه‌کارهایی برای کاهش تنیدگی و به تبع آن افزایش رضایت‌مندی کارکنان و بروز رفتارهای شهروندی سازمانی، شناسایی عوامل موثر بر این رفتارها جهت حفظ، افزایش و تقویت آنها از مهم‌ترین اقدامات برنامه‌ریزان و تصمیم‌گیران سازمانی است. رویکرد فراتحلیلی این پژوهش سعی دارد عوامل تعدیل‌گر موثر بر رابطه تنیدگی و رفتارهای شهروندی را مورد شناسایی و بررسی قرار دهد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مطالعات منتشر شده در مجلات معتبر داخلی و بین‌المللی است که رابطه تنیدگی و رفتار شهروندی را بررسی نموده‌اند. مجموعاً 169 پژوهش با تعداد 893 اندازه‌اثر مورد شناسایی و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که پنج مورد از عوامل تعدیل‌گر مربوط به ویژگی‌های نمونه (نوع شغل، نوع سازمان، نقش و جایگاه سازمانی، نوع کارکنان و تعداد جامعه آماری) رابطه تنیدگی و رفتار شهروندی را تحت تأثیر قرار داده‌اند.

بررسی تقویت رابطه رفتار شهروندی سازمانی و عدالت سازمانی به واسطه شخصیت سالم سازمانی

دوره 17، شماره 1، اردیبهشت 1392، صفحه 133-148

حسن دانایی فرد؛ علی اصغر فانی؛ شعله زکیانی

چکیده این تحقیق به بررسی نقش عدالت سازمانی در تقویت رفتار شهروندی سازمانی پرداخته و سپس شخصیت سالم سازمانی ویا بعبارت دیگر سلامت سازمانی را به عنوان عامل تعدیل کننده در این رابطه مورد بحث و بررسی قرار داده است. ادبیات این تحقیق ابعاد پنج گانه رفتار شهروندی سازمانی از دیدگاه ارگان مورد بررسی قرار گرفته است که مشتمل بر نوعدوستی ، وظیفه شناسی ، ادب و نزاکت ، جوانمردی وفضیلت مدنی می باشد .سپس عدالت سازمانی در سه بعد عدالت توزیعی ، رویه ای و مراوده ای مورد بررسی قرار گرفته و نهایتا تاثیرات سلامت سازمانی یا شخصیت سالم سازمانی را با تاکید بر 11 مولفه از دیدگاه لایدن و کلینگل ، در این رابطه مورد بررسی قرار داده است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها جهت آزمون فرضیه های تحقیق توسط آزمونهای علمی انجام شده، نشانگر آنست که بین عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت وجود دارد .به عبارتی هر چه تصور مثبت تری از عدالت سازمانی در ذهن کارکنان باشد، رفتار شهروندی سازمانی بیشتر خواهد شد.همچنین این رابطه ، به واسطه شخصیت سالم سازمانی، تعدیل می گردد . یعنی در سازمانهای دارای شخصیت سالم سازمانی، تاثیر تصور مثبت کارکنان از عدالت سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی بیشتر خواهد شد. این بدان معناست که هرچه سازمانها از سلامت شخصیتی و وجودی برخوردار باشند ، کارکنان درک بالایی از رعایت عدالت در سازمان را کسب نموده و این درک بالا باعث تقویت رفتار شهروندی در میان کارکنان خواهد شد.

تبیین پیش‌آیندهای تعلق خاطر کاری و تاثیر آن بر تعهد سازمانی

دوره 16، شماره 2، تیر 1391، صفحه 151-166

احمد عیسی خانی؛ علی اصغر فانی؛ حسن دانایی فرد

چکیده در سالیان اخیر تعلق خاطر کاری یکی از موضوعات مورد علاقه مشاوران و پژوهشگران حوزه رفتار سازمانی و منابع انسانی بوده است. این علاقه مندی مرهون وجود یافته های علمی حاکی از تاثیرگذاری چشمگیر تعلق خاطر کاری بر نتایج عملکردی کسب و کار و در عین حال پایین بودن سطح تعلق خاطر کارکنان در سازمان ها بوده است که این امر خود هزینه های میلیارد دلاری در قالب بهره وری از دست رفته برای سازمان ها در برداشته است. عوامل مختلفی (از جمله الزامات شغلی، منابع شغلی، منابع شخصی) به عنوان پیش آیندهای تعلق خاطر کاری و همچینین عوامل مختلفی (از قبیل تعهد سازمانی، رضایت شغلی، رفتار شهروندی سازمانی و...) به عنوان پیامدهای تعلق خاطر کاری بیان شده اند. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف تبیین پیش آیندهای تعلق خاطر کاری و همچینن تاثیرگذاری تعلق خاطر کاری بر تعهد سازمانی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که منابع شغلی (استقلال وآزادی عمل، حمایت اجتماعی، بازخورد، مربی گری سرپرستی، فرصت های رشد و یادگیری) و منابع شخصی (خوداثربخشی، شخصیت پیش قدم، وظیفه شناسی) به عنوان پیش آیندهای تعلق خاطرکاری مطرح هستند و تعلق خاطر کاری به طور مثبت بر تعهد سازمانی (تعهد عاطفی، تعهد هنجاری و تعهد مستمر) تاثیرگذار است.

اندازه گیری ظرفیت حاکمیت: مفاهیم، مدل و روش اندازه گیری

دوره 15، شماره 2، مرداد 1390، صفحه 107-132

سیدیعقوب حسینی؛ علی اصغر فانی؛ حسن دانایی فرد؛ اصغر مشبکی

چکیده چکیده: ظرفیت دولت و حاکمیت از جمله مفاهیم جدیدی است که در طول دهه ی اخیر به ادبیات مدیریت دولتی و علوم سیاسی وارد شده است. ادبیات موجود در زمینه ی این مفهوم از جامعیت و یکدستی برخودار نیست. این مقاله قصد دارد تا ابعاد مختلف ظرفیت را مورد واکاوی قرار داده و بر پایه آن مدلی برای سنجش آن ارائه دهد. ظرفیت حاکمیت در ابعادی چون ظرفیت یک کشور در طراحی، اجرا و ارزیابی ابرخط مشی ها و خط مشی ها تجلی پیدا می کند. نکته نو آورانه این نوشتار در ارائه مدلی در باره ظرفیت حاکمیت بوده که در پژوهش های پیشین انجام نشده است. در پژوهش های پیشین، اندیشمندان بنا به زمینه پژوهشی خود با نگاهی خرد به موضوع ظرفیت نگریسته اند و یک نگاه جامع که دربرگیرنده همه ابعاد ظرفیت حاکمیت باشد مورد توجه نبوده است. این خلاء بوسیله این پژوهش پر شده است. این مقاله در دو بخش به نگارش در آمده است. در بخش نخست، به مرور ادبیات نظری در باره موضوع ظرفیت حاکمیت پرداخته شده و مبانی نظری این مفهوم مورد مطالعه قرار گرفته است. در بخش دوم این مقاله به تدوین مدلی اقدام شده است که بوسیله داده های جمع آوری شده از کشورهای مختلف مورد آزمون قرار گرفته است.

طراحی مدل رهبری مناسب برای مدیریت سازمان های لبنان (مدیریت بیمارستان)

دوره 14، شماره 2، شهریور 1389، صفحه 99-122

علی اصغر فانی؛ محمود حمدان؛ احمدعلی خائف الهی

چکیده بی تردید موضوع رهبری در سازمان اهمیت زیادی دارد و موفقیت یک سازمان به سبک رهبری مناسب و اثربخش وابسته است. در این تحقیق تلاش شده است مدلی برای مدیریت یک بیمارستان در لبنان طراحی شود. بدین منظور بیمارستان های بالاتر از 50 تخت انتخاب شد و مدیران ارشد و میانی بیمارستان ها نسبت به تکمیل پرسشنامه اقدام نمودند. درنهایت از مجموع 92 بیمارستان موجود، 68 مدیر و « مشارکتی » ،« حمایتی » ،« هدایتی » به پرسشنامه تحقیق جواب دادند. در این تحقیق، چهار سبک رهبری « عوامل فرهنگی » ،« ویژگی های شخصیتی » ،« اقتضایی درونی » مورد توجه قرار گرفت و عوامل « عمل گرا » بررسی شد. عوامل اقتضایی درونی، شامل ساختار وظایف، اختیارات و تیم « عوامل اقتضایی کارکنان » و کار است. ویژگی های شخصیتی، شامل پنج بعدِ برونگرایی، تجربه پذیری، سازگاری یا اجتماعی بودن، وظیفه شناسی و ثبات عاطفی است. عوامل فرهنگی نیز شامل چهار متغیر فردگرایی، مردسالاری، اجتناب از عدم اطمینان و فاصله قدرت است و درنهایت، عوامل اقتضایی کارکنان شامل توانائی و تمایل به کار است. سرانجام براساس یافته های پژوهش ، مدلی طراحی شد که هم با عوامل درونی حاکم در بیمارستان سازگار است و هم با شخصیت رهبران و ابعاد فرهنگی آن ها تناسب دارد.

عوامل مدیریتی و ساختاری مؤثر بر کاربری فنّاوری اطلاعات در سازمانهای دولتی: استان بوشهر

دوره 11، شماره 3، آذر 1386، صفحه 157-182

علی اصغر فانی؛ عبدالمجید مصلح

چکیده عصر کنونی، به عنوان عصر اطلاعات و یا دانایی نام گرفته است. در این عصر، فناوری اطلاعات به عنوان یک راهبرد و طرز تفکر جدید، تمام ابعاد زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داده است و سازمانها نیز از مفاهیم و نهادهایی هستند که به‌طور شدیدی تحت تأثیر فناوری اطلاعات قرار گرفته‌اند، به گونه‌ای که تصور سازمان امروزی بدون فناوری اطلاعات و کاربری آن غیر ممکن به‌نظر می‌رسد. پاسخگویی به نیازها و انتظارهای موجود و آینده جامعه در زمینه فناوری اطلاعات شرایطی را فراهم کرده است که سازمانها برای ادامه حیات خود به ناچار ‌باید به فناوری اطلاعات روی آورده و از آن به منظور ارتقای بهره‌وری سازمانی استفاده کنند. در این میان توسعه کاربری فناوری اطلاعات در سازمانهای دولتی در کشور‌های در حال توسعه به‌ویژه ایران از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ زیرا از یک‌سو به‌کارگیری و توسعه فناوری اطلاعات به عنوان یک راهبرد توسعه ملی در کشورهای در حال توسعه مطرح است و از سوی دیگر، نقش گسترده دولت در اقتصاد ملی، تولید ناخالص داخلی و بازار فناوری اطلاعات اهمیت موضوع را دو چندان می‌سازد. با این شرایط، شناسایی عوامل مؤثر بر کاربری فناوری اطلاعات برای انتخاب مسیر و فرایند مناسب جهت به‌کارگیری و توسعه فناوری اطلاعات امری ضروری است. در این راستا عوامل مدیریتی و ساختاری تأثیر‌گذار بر کاربری و نفوذ فناوری اطلاعات از اهمیت ویژه برخوردارند و شناسایی این عوامل می‌تواند فرایند توسعه فناوری اطلاعات در سازمان را سرعت‌بخشد و به‌کارگیری فناوری اطلاعات در سازمانهای دولتی را گسترش دهد. این مقاله نتیجه یک کار میدانی با هدف شناسایی عوامل مدیریتی و ساختاری مؤثر بر کاربری فناوری اطلاعات در سازمانهای دولتی است. در این مطالعه تأثیر عواملی مانند مهارت فناوری اطلاعات مدیر ارشد سازمان، حمایت مدیر ارشد سازمان از برنامه‌های توسعه کاربری فناوری اطلاعات، مهارت فناوری اطلاعات مدیر ارشد فناوری اطلاعات سازمان، حمایت مدیر ارشد فناوری اطلاعات سازمان از برنامه‌های توسعه کاربری فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی مناسب بخش فناوری اطلاعات و نوع فعالیت سازمان بر میزان کاربری فناوری اطلاعات بررسی شده است.

مهارتهای شناختی و مدیریت مسیر شغلی: بررسی رابطه بین مهارت خودآگاهی، شناخت روابط بین فردی، شناخت محیطی و مدیریت مسیر شغلی مدیران در وزارت آموزش و پرورش

دوره 9، شماره 20، مهر 1384

طیبه عباسی؛ علی اصغر فانی

چکیده بر اساس تحقیقات انجام گرفته، مدیرانی که مسؤولیت اداره مسیر شغلی افراد را برعهده دارند، نیازمند مهارتهایی می‌باشند تا در محیطهای متغیر و سازمانهای کنونی قادر باشند، بسترهای لازم را جهت رشد و توسعه نیروی انسانی فراهم کنند. به همین منظور تحقیقی صورت گرفته که درآن تأثیر مهارتهای خود آگاهی، شناخت ارتباط بین فردی و شناخت محیطی بر مدیریت مسیر شغلی بررسی شده است. براساس نتایج تحقیق، مهارت شناخت محیطی به عنوان مهمترین مهارت و مهارتهای خودآگاهی و شناخت روابط بین فردی بترتیب در رتبه‌های بعدی قرار گرفته است.