محمد ولی پور خطیر؛ عادل آذر؛ محمدرضا امینی
دوره 21، شماره 2 ، شهریور 1396، ، صفحه 179-198
چکیده
لزوم تغییر ساختار بودجهریزی از برنامهای به عملکردی سبب شد تا مطالعات بسیاری درپی الزامات این تغییر صورت پذیرد. با بررسی ادبیات موضوع مدل بودجهریزی که در آن عملکرد به مفهوم تعالی و کارایی وجود داشته باشد مشاهده نشد. از اینرو ایده اصلی این تحقیق در ارائه مدل بودجهریزی بر مبنای عملکرد به گونهای است که ضمن در نظر داشتن ...
بیشتر
لزوم تغییر ساختار بودجهریزی از برنامهای به عملکردی سبب شد تا مطالعات بسیاری درپی الزامات این تغییر صورت پذیرد. با بررسی ادبیات موضوع مدل بودجهریزی که در آن عملکرد به مفهوم تعالی و کارایی وجود داشته باشد مشاهده نشد. از اینرو ایده اصلی این تحقیق در ارائه مدل بودجهریزی بر مبنای عملکرد به گونهای است که ضمن در نظر داشتن سیاستهای کلی دانشگاه علوم پزشکی تهران در تخصیص بودجه به بیمارستانهای زیرمجموعه، تعالی و کارایی بیمارستانها را نیز در نظر بگیرد و از سوی دیگر از کارایی مدلهای ریاضی در تخصیص بودجه استفاده کند. مدل تعالی EFQM مبنای ارزیابی تعالی بیمارستانها قرار گرفت و به منظور خوشهبندی بیمارستانها در سطحی بالاتر، بیمارستانها براساس شباهت در ابعاد تعالی خوشهبندی شدند و برای ارزیابی کارایی بیمارستانها نیز از مدل متعارف تحلیل پوششی دادهها استفاده شد.
در راستای محقق شدن هدف اصلی تحقیق یعنی اثربخشی تخصیص بودجه به بیمارستانها، ابتدا مدل قطعی بودجهریزی بر مبنای عملکرد با شش آرمان (تعالی، کارایی و ضریب اشغال تخت هر یک در دو سطح متوسط خوشه و درون خوشه) طراحی شد و سپس با هدف پاسخگویی بهتر در مواجه با شرایط نامطمئن، این مدل با بهرهگیری از مباحث فازی و استواری، استوار گردید، همچنین برای تحلیل دقیقتر قابلیت مدلهای استوار از شبیهسازی مونت کارلو استفاده شدکه نتایج نشان از قابلیت بسیار بالای مدل استوار- فازی نسبت به مدل قطعی در پاسخگویی به عدم قطعیت موجود در پارامترهای مسأله دارد.
علی رجب زاده قطری؛ محمدرضا امینی؛ عادل آذر؛ مریم کولیایی
دوره 20، شماره 1 ، فروردین 1395، ، صفحه 1-32
چکیده
دنیای امروزی بیشتر از هرزمانی رقابتی شده است و صنعت بهطور فزایندهای به مدیریت زنجیره تأمین بهعنوان یک سلاح رقابتی مینگرد؛ بنابراین بهمنظور بقا در چنین محیط رقابتی برای سازمانهای با کالای قابل بازیافت، مدیریت زنجیره تأمین با حلقه بسته به مسئلهای ضروری تبدیلشده است. بهعبارتدیگر، عواملی هم چون افزایش رقابت بین سازمانها ...
بیشتر
دنیای امروزی بیشتر از هرزمانی رقابتی شده است و صنعت بهطور فزایندهای به مدیریت زنجیره تأمین بهعنوان یک سلاح رقابتی مینگرد؛ بنابراین بهمنظور بقا در چنین محیط رقابتی برای سازمانهای با کالای قابل بازیافت، مدیریت زنجیره تأمین با حلقه بسته به مسئلهای ضروری تبدیلشده است. بهعبارتدیگر، عواملی هم چون افزایش رقابت بین سازمانها و کاهش هزینهها در کنار مقررات و قوانین دولتی و افزایش آگاهی عمومی توجه مشتریان و سازمانها را به مسائل بازیافت جلب نموده است. هدف این پژوهش ارائه یک روش یکپارچه برای زنجیره تأمین با حلقه بسته است که شامل دو مرحله است. در مرحله اول، چارچوبی برای معیارهای انتخاب تأمینکننده و پیمانکار در زنجیرههای معکوس پیشنهاد میشود. بهعلاوه، از روش فازی برای ارزیابی آنها بر اساس معیارهای کمی و کیفی استفادهشده است. خروجی این مرحله ارزش هر یک از تأمینکنندهها و پیمانکارها برحسب قطعات است. در مرحله دوم یک مدل برنامهریزی خطی چندهدفه عدد صحیح مختلط چند دورهای ارائه میشود بهطوریکه انتخاب تأمینکننده و تخصیص کالا به آنها (تصمیمات استراتژیک)، انتخاب پیمانکار و تخصیص کالا به آنها (تصمیمات تاکتیکی) و تعداد بهینه قطعات و محصولات در CLSC (تصمیمات عملیاتی) را تعیین کند. توابع هدف به ترتیب حداکثر کردن سود، حداقل کردن هزینه کارخانه و هزینه نگهداری موجودی سطح اطمینان قطعات و همینطور حداکثر ساختن ارزش تأمینکنندهها و پیمانکاران است و تابع هدف دیگر مربوط به تخصیص کالا بین پیمانکاران یا انجام کار بازیافت توسط خود کارخانه است.
پرویز احمدی؛ محمدرضا امینی؛ عادل آذر
دوره 17، شماره 4 ، دی 1392، ، صفحه 65-95
چکیده
الزامات قانونی و علمی تغییر ساختار بودجه ریزی در نظام دانشگاهی از برنامه ای به عملکردی سبب شد تا مطالعات بسیاری در پی الزامات این تغییر صورت پذیرد. با بررسی ادبیات موضوع، مدل ریاضی که دربرگیرنده ساختار دوگانه بودجه ریزی بر مبنای عملکرد (PBB) در دانشگاه باشد، مشاهده نشد. از اینرو هدف این تحقیق ارائه مدل استوار- فازی RFPBB بوده به نحوی که ...
بیشتر
الزامات قانونی و علمی تغییر ساختار بودجه ریزی در نظام دانشگاهی از برنامه ای به عملکردی سبب شد تا مطالعات بسیاری در پی الزامات این تغییر صورت پذیرد. با بررسی ادبیات موضوع، مدل ریاضی که دربرگیرنده ساختار دوگانه بودجه ریزی بر مبنای عملکرد (PBB) در دانشگاه باشد، مشاهده نشد. از اینرو هدف این تحقیق ارائه مدل استوار- فازی RFPBB بوده به نحوی که از یک سو تخصیص بودجه به برنامه ها براساس اهمیت هر برنامه و از سوی دیگر تخصیص بودجه به دانشکده ها بر اساس سرانه دانشجویی مصوب وزارت علوم،تحقیقات و فناوری مورد توجه قرارگیرد. با درنظرگرفتن معیارهای گوناگون در دانشگاه، و با توجه به عدم قطعیت های تصادفی و فازی موجود در تعیین پارامترهای مسأله، دو سناریوی مورد بررسی قرار گرفت. سناریوی اول مدل استوار- فازی با حدود پایین بودجه قطعی و سناریوی دوم مدل استوار- فازی با حدود پایین بودجه فازی درنظرگرفته شد. در این مدل به منظور تعیین ضریب اهمیت هرگروه آموزشی جهت تخصیص بودجه به آن از رویکرد تحلیل پوششی داده ها (DEA) با مدل پایه CCR نهاده گرا استفاده شد. همچنین وزن آرمان ها و میزان اهمیت هر برنامه براساس مقایسات زوجی توسط خبرگان تعیین گردید. این مدل ریاضی استوار- فازی دارای 5 آرمان، 1142 محدودیت و 994 متغیر تصمیم است. نتایج ارائه شده در دو سطح کلان و عملیاتی و همچنین شبیه سازی مدل قطعی و استوار- فازی، نشان از قابلیت بسیار بالای مدل استوار- فازی نسبت به مدل قطعی، در پاسخگویی به عدم قطعیت موجود در پارامترهای مسأله و همچنین مدیریت سطح ریسک تصمیم دارد.