بررسی رابطه بین تسهیم دانش و نوآوری در سازمان‌های خدمات مالی: بانک رفاه کارگران

نویسندگان

1 . دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات؛ دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

2 دانشیار گروه مدیریت دولتی دانشگاه شهید بهشتی

3 استادیار گروه مدیریت کار آفرینی دانشگاه شهید بهشتی

چکیده

هدف عمده مدیریت دانش و به دنبال آن تسهیم دانش، ایجاد و سازمان دهی محیطی است که در آن افراد دانش خود را توسعه داده، با یکدیگر تبادل نموده، دانش دیگران را با دانش خود ترکیب کرده و سرانجام آن را به کار ببندند. نوآوری فرایندی است که در آن دانش با هدف خلق دانش جدید کسب، تسهیم و تلفیق می شود تا در محصولات و خدمات جدید به کارگرفته شود. مطالعات مختلف نشان داده است که مفهوم نوآوری ارتباط نزدیکی با خلق و تسهیم دانش دارد. تسهیم دانش و گوناگون سازی آن برای ایجاد دانش جدید و نوآوری بسیار ضروری می باشد. هدف اصلی این مقاله سنجش رابطه بین تسهیم دانش و نوآوری می باشد که از روش های تسهیم دانش بر اساس مدل دیکسون برای سنجش میزان تسهیم دانش و همچنین از مدل ازریابی برتری کسب و کار به منظور اندازه گیری میزان نوآوری با استفاده از ابزار پرسشنامه در میان 96 نفر از کارکنان در بانک رفاه کارگران صورت پذیرفته است و در سطح اطمینان 95 درصد، نتایج نشان دهنده وجود رابطه معنادار و مثبت میان تسهیم دانش و نوآوری می باشد. علاوه بر آن، نتایج مشابه میان متغیرهای تسهیم دانش آشکار، تسهیم دانش پنهان، تسهیم دانش استراتژیک ، تسهیم دانش کارشناسی با نوآوری مشاهده شد. در انتها نیز محدودیت های پژوهش و پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.    

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Relationship between Knowledge Sharing and Innovation in Financial Service Organizations (Case Study: Refah Kargaran Bank)

نویسندگان [English]

  • parvin mohebi 1
  • akram hadizadeh moghadam 2
  • behroz ghlichlee 3
چکیده [English]

  Knowledge sharing creates opportunities to maximize the organization’s ability to meet those needs and generates solutions and efficiencies that provide a business with a competitive advantage. Knowledge sharing can be defined as a social interaction culture, involving the exchange of employees knowledge, experiences and skills through the whole department or organization. The concept of innovation has been closely related to “knowledge creation and knowledge sharing”. Innovation is a process where the knowledge is acquired, shared and assimilated with the aim of creating new knowledge, which embodies products and services. Through exchange tacit knowledge and explicit knowledge with others, the capacity of people increases to be involved in new situation and solve new problems. It further helps to build new solution for the next issues. So different kinds of knowledge sharing are necessary to create new knowledge and innovation. A descriptive–correlation survey approach was used in this study, and the questionnaires were filled in by the staff (n=96) in Refahe Kargaran Bank. In the 95% confidence level, the results of the study revealed that there is a positive. relationship between knowledge sharing and innovation. Also it was found that there is similar relationship between serial transfer and innovation. In addition, the same result were observed for near transfer, far transfer, strategic transfer and expert transfer with innovation. Finally, the research limitations and suggestions for further researches are presented.   Keywords:

کلیدواژه‌ها [English]

  • knowledge Sharing
  • innovation
  • Dixon model